| 4 سال پیش neda

ما از یک جنس بودیم ،من چای کیسه ای که که سریع بی درنگ آماده می شدم روی میز قرار می گرفتم یک دخ

ما از یک جنس بودیم ،من چای کیسه ای که که سریع بی درنگ آماده می شدم روی میز قرار می گرفتم یک دخ
ما از یک جنس بودیم ،من چای کیسه ای که که سریع و بی درنگ آماده می شدم و روی میز قرار می گرفتم و یک دختر بی قرار ،با عجله مرا هورت می کشید ...و می رفت برای آخرین بار معشوقه اش را ببیند ...تو اما چای جنگل های گیلان که به دست یک زن عاشق که کودکش را به کمر بسته بود چیده می شدی ...دیر به عمل می آمدی اما بوی عطرت حیاط خانه مادر جان را بر می داشت....
می دانی می خواهم از چه حرف بزنم ....!
آدم ها همه شبیه هم هستند آنچه ان ها را از هم جدا می کند اصالت آن هاست .نحوه تربیت و به بار نشستنشان با هم تفاوت دارد .
اگرنه همه در کنار هم مسالمت آمیز زندگی می کنیم ...بدون شکوه و ناراحتی ....!
به هم عشق تعارف کنیم !
اینکه من یک تی بگم و تو چای لاهیجان خیلی فرق می کند اما میشود هر دو را نوشید ،فقط یک چیز ،ما را به هم شبیه می کند عشق ......!
#‌نداجوادی#‌قطعه-ادبی#‌چای#‌لاهیجان#‌عشق#‌رفیق#‌خاطرات#‌دوستی#‌زن#‌رفاقت

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط