3 ماه پیش
مواجهه یک مرد با مرگ دختر طلاق همسر در کتاب ای من all tv logo
کتاب «ای من» به قلم امیرحسین روحنیا در دسته کتابهای خانواده انتشارات مهرستان قرار میگیرد، که چاپ اول آن به تازگی روانه بازار شده است.
این رمان در مورد مردی است که با مرگ دختر کوچکش درگیر مسائلی روحی میشود. همزمان همسرش تقاضای طلاق میکند. ماجرای این رمان نحوه مواجهه این فرد با مسائلی است که برایش به وجود آمده است.
در پشت جلد کتاب آمده است: «فرزانه که بود، حتما شبها یک چراغ روشن میگذاشتم. حتی اگر خیلی کمنور، اما میگذاشتم روشن بماند. زندگیام را به پایش میریختم، همهٔ داروندارم. همه چیزم بود...، اما حالا چه کار باید میکردم؟ فکر نبودنش عین خوره افتاده بود به جانم. یاد برق چشمهایش افتادم و قلبم تیر کشید. سیاهی شبم شبیه موهای فرزانه بود. سیاه، لخت... پرحجم!... شبیه به چشمهایش. موهایش، موهایی که خودم آنها را چیدم و دستهٔ بزرگی از آن را یادگاری نگه داشتم و چشمهایی که آخرین فروغشان را پیش از بردن فرزانه به آیسییو، همیشه پیش چشم داشتم و پیش چشم دارم. مگر میشود آن چشمها را از خاطر برد؟ چشمهایش، موهایش، لبخندش».
در بخشی از کتاب «ای من» میخوانیم: «محبت درست نشود، مگر میان دو تَن. اما چنان دو تن که یکی دیگری را گوید: اِی من! ...
این بیواسطهترین و کوتاهترین راه برای من است. ممکن است همه جزئیات را به یاد نیاورم و نتوانم نوبت را در گفتنِ اتفاقها رعایت کنم. حتّی مطمئن نیستم تعریف ماجرا از اینجایی که میخواهم بگویم درست است یا نه؟ اما حالاکه نشستهام به نوشتن، همین لحظهها و همین اتفاقها به ذهنم میآیند، نه پیش از آن و نه پس از آن، به همین ترتیب. هر چند آشفته، اما بدون حاشیه.
با دیدن چهره مهرناز، بند دلم پاره شد. سلام کردم و از سر راهش کنار رفتم. بعد پدر آمد. دوباره سلام کردم. دستش را در هوا چرخاند و رفت. در را نبسته بودم که مهرناز هجوم آورد: «چرا تلفنت رو جواب نمیدی؟ گوشیت رو بنداز دور بدونیم موبایل نداری، تارِکِ دنیا شدی. روااانی ...» روسریاش سُر خورد افتاد دور گردنش. موهایش را پشت سرش محکم بسته بودم و پرههای بینیاش با هر نفس میپرید. سالها میشد کسی اینطور خطابم نکرده بود. الهام میگفت: «روانی» و موهایم را به هم میریخت.
- تقصیر چشماته ...
الهام شانههایش را بالا میگرفت و سرش را یک طرفی نگه میداشت: «گردن من ننداز. موهاتم عین دیوونهها زود سفید شده».
برایش میخواندم: «نگاهم میکنی با چشم مستت ...»
میزد به گیجگاهم و میگفت: «روااانی!»
- تو که چشمات شبیه کوه نوره. فدای چشمات بشم عین بلوره.
الهام ادامه میداد: «نگاهم میکنی با چشم مستت. خیال کردی دلم سنگ صبوره؟ کاشکی دلت صبور باشه سیاوش».
اما دیگر نه الهام بود و نه من مویی داشتم که کسی برایم به هم بریزد. چه الهام، چه فرزانه، هیچکس! و نه دلم صبور مانده بود.
گفتنی است کتاب «ای من» با قیمت ۲۳۰ هزار تومان در دسترس است.
#اخبار_فرهنگی_هنری منبع: خبرگزاری باشگاه خبرنگاران
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
قیمت هر اونس طلا امروز با 0.12درصد افزایش به 2778 دلار و 15 سنت رسید.
5 ساعت پیش
مراسم اهدا و توزیع یکصد ویلچر به مددجویان تحت پوشش بهزیستی حر، با حضور سرپرست بهزیستی مرکز حر، خیرین بهزیستی و مسئولان شهرداری منطقه 8 برگزار شد.
5 ساعت پیش
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از حل مشکل رجیستری آیفون خبر داد و اعلام کرد جزئیات و آییننامه مرتبط با واردات آیفون در کوتاهترین زمان ممکن اعلام خواهد شد.
5 ساعت پیش
رئیس جمهور آلمان در جریان سفر خود به یونان که از روز گذشته آغاز شده ضمن پرداختن به جنایات جنگی آلمان در جنگ جهانی دوم، در عین حال درخواست دولت یونان برای پرداخت غرامت جنگ جهانی به این کشور را رد کرد.
5 ساعت پیش
رکورددار طلای کشتی آمریکا که حضور در مسابقات جهانی 2023 و المپیک 2024 را از دست داد کار خود را در مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی با شکست کشتیگیر روسیالاصل فرانسه استارت زد.
5 ساعت پیش
پنجمین جشنواره قورمه با هدف معرفی گردشگری، میراث فرهنگی و غذاهای محلی مهریز از 26 تا 30 آذر در باغ تاریخی پهلوانپور میزبان علاقهمندان است.
5 ساعت پیش
رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس گفت: بر اساس مصوبه جلسهای که با مدیران بانک مرکزی داشتیم، قرار است تا دو هفته دیگر بانکها برای متقاضیانی که اولین دسته چکشان را میگیرند، سقف اعتباری تعیین کنند.
5 ساعت پیش
هافبک تیم فوتبال ملوان بندر انزلی میگوید، سرمربی تیم فوتبال این باشگاه از جیب خودش پاداش پیروزی چند بازی را به بازیکنان پرداخت کرده است.
5 ساعت پیش
رئیسجمهور حلکردن مشکلات استان سیستان و بلوچستان و دستیابی به توسعه داخلی و بینالمللی را نیازمند همراهی گروههای لازم با نگاه به طرح جامع استان دانست.
5 ساعت پیش
بیشتر...