کافه بوک | 1 سال پیش

کتاب قاتلین ماه گل مرور کتاب

در پشت جلد کتاب قاتلین ماه گل توضیح جالبی آمده است که عبارت است از:

در ماه آوریل، میلیون‌ها گل کوچک تپه‌های بلک‌جک و مراتع وسیع قلمرو اوسیج‌ها در ایالت اوکلاهما را می‌پوشانند. به تعبیر ژون ژوزف متقوز، نویسنده‌ی اوسیجی‌تبار، این کهکشان گلبرگ‌ها چنان است که گویی خدایان انبوهی از پولک‌های رنگی را به آنجا پاشیده‌اند. در ماه مه، در وقت بدر، آن هنگام که گرگ‌ها رو به قرص کامل ماه زوزه می‌کشند، علف‌ها و دیگر گیاهان بلندتر مانند پنج‌هزاری‌ها و برگ‌بیدی‌ها، بر این گل‌های نازک‌ساقه سایه افکنده و رطوبت و رنگ آن‌ها را می‌گیرند. کلاهک‌های این گل‌های کوچک می‌شکنند و گلبرگ‌هایشان می‌ریزند و دیری نمی‌پاید که زیرخاک مدفون می‌شوند. هم از این‌روست که بومیان اوسیج ماه می را ماه کشتن گل می‌نامند.

قاتلین ماه گل؛ داستانى واقعى درباره‌ی قتل‌عام سرخپوستان در امریکا و تاسیس FBI کتابی نوشته‌ی دیوید گرن نویسنده، روزنامه‌نگار و فیلم‌نامه‌نویس امریکایی‌ست که براساس مستندات به جامانده از کشتار سرخپوستان در دهه‌ی بیست میلادی نگاشته شده است.

اگر با سبک نوشتاری دیوید گرن آشنا باشید حتما می‌دانید که نوشتار او تلفیقی از گزارش‌نویسی براساس مستندات و پیش‌برد سیر داستانی وقایع است. پس، از کتاب انتظار یک رمان با تمام مولفه‌های مربوط به ادبیات داستانی را نداشته باشید.گرن برای تمام نوشته‌هایش به سراغ مستندات و اطلاعات به جامانده در آرشیوها می‌رود و با بررسی دقیق آن‌ها تلاش می‌کند خواننده را از پشت‌پرده‌ی بسیاری از اتفاقات مهم تاریخ باخبر کند.

قبلاً در کافه‌بوک کتاب‌های دیگری در رابطه با سرخ‌پوستان و سختی‌هایی که آن‌ها از سر گذرانده‌اند معرفی شده است که در ادامه به چند مورد اشاره می‌کنیم:

  • کتاب چانی ونجک
  • کتاب فاجعه سرخپوستان آمریکا
  • کتاب جبین بر خاک نِه

کتاب قاتلین ماه گل

کشتار سرخپوستان ثروتمند اوسیجی با قتل دونفر از آن‌ها به نام‌هایآنا براونوچارلز وایت‌هورنبر سر زبان‌ها افتاد. شاید ترکیب متناقض سرخپوست ثروتمند بعد از تاخت‌وتاز سفیدپوستان به قاره‌ی نوظهور عجیب باشد. اما باید گفت که تمام آتش‌ها از گور چاه‌های نفتی بلند شد که قبیله بر زمین‌های آن سکنا گزیده بود. گوری که تبدیل به یک مغاک بزرگ برای جمع کثیری از افراد قبیله‌ی اوسیج شد.

تمام وقایع کشتار پیش‌رو در اوایل قرن بیستم اتفاق می‌افتد، پس به خوبی می‌توان دید که حتی پس از گذشت چندین قرن از هجوم و غارت سفیدپوستان به دشت‌های فراخ امریکا، این میهمانانِ خانه‌برانداز که به نگاه نژادپرستانه‌ی خود خو گرفته‌اند، میزبان خود را آسوده نخواهند گذاشت.

پس از دسیسه‌های بی‌شمار حکومت برای جابه‌جایی قبایل مختلف سرخپوستان، تصمیم گرفته شد که قبیله‌ی اوسیج در محلی به نام گری‌هورس سکنا گزینند. حکومت زمین‌های این محدوده را میان افراد قبیله تقسیم کرد که به هر فرد حدود دوهزار و دویست و هفتاد هکتار رسید. اوسیجی‌ها که از پیش از وجود منابع عظیم نفت زیرزمین‌هایشان اطلاع داشتند، تصمیم گرفتند در موافقت‌نامه بندی درج شود با عنوان اینکه:

«بدین وسیله موافقت می‌شود حق مالکیت نفت، گاز، زغال‌سنگ یا هر نوع مواد معدنی دیگر که در زیرزمین وجود داشته باشد، برای قبیله‌ی اوسیج محفوظ بماند.»

و اینگونه زمانی که سفیدپوستان از وجود سفره‌های عظیم زیرزمینی باخبر شدند راهی برای زیرپا گذاشتن این بند نیافتند. حالا سرخپوستان اوسیج ثروتمندترین افراد روی کر‌ه‌ی زمین بودند، صاحب چاه‌های نفت!

اما سفیدپوستان طماع هرگز دست از تلاش برای تصاحب این ثروت غیرقابل محاسبه برنداشتند. به هر شیوه‌ای تلاش کردند که در این نابرابری تاریخی بار دیگر کفه به نفع سفیدپوستان سنگین شود، چرا که از نگاه نژادپرست آن‌ها تصویر یک سرخپوست ثروتمند تصویری مخدوش و نابه‌جا بود.

نخست بیان کردند که هر سرخپوست باید یک حافظ اموال برگزیند که عموماً هم این حافظان، سفیدپوستان مورد عنایت حکومت بودند. حافظ اموال به سرخپوستان اجازه می‌داد که به چه میزان می‌توانند از ثروت خود استفاده کنند زیرا حکومت سرخپوستان را فاقد صلاحیت عقلی لازم برای اداره‌ی اموال خود می‌دید و به طبع حافظین اموال به راحتی می‌توانستند تمام دارایی سرخپوستی را بالا بکشند و قانونی هم برای پیگیری این قبیل دست‌درازی‌ها (حداقل برای سرخپوستان) وجود نداشت.

سپس قبیله متوجه شد که از سال ۱۹۲۱ به بعد شمار مرگ‌های اتفاقی آن هم در سنین کم افزایش یافته است. سرخپوستان بیست، سی و چهل ساله ناگهان می‌مردند و مرگ آن‌ها به مسمومیت با الکل ربط داده می‌شد. همیشه هم سفیدپوستی بود تا ارثیه را برای خود دست‌چین کند.

اما زمانی رسید که کشف دو جسد از ثروتمندترین اعضای قبیله سیر اتفاقات را تغییر داد. این دو نفر یعنی آنا براون و چارلز وایت‌هورن به شیوه‌ای تهاجمی‌تر کشته شده بودند و اکنون به خوبی مشخص بود که واژه‌ی قتل در مورد مرگ آن‌ها صدق می‌کند.

قاتلین ماه گل

قتل آنا براون و چارلز وایتهورس احساسات عمومی را برانگیخت. در سرمقاله‌ی روزنامه‌ی پایتخت پوهاسکا آمده بود:«دو پرونده همزمان خاک می‌خورند.» نظریه‌هایی درباره‌ی مسببین قتل‌ها ابراز می‌شد. دوگلوله که از جمجمه‌ی وایتهورس بیرون آورده شده بودند از یک هفت‌تیر کالیبر ۳۲ شلیک شده بود – همان نوع اسلحه‌ای که حدس زده می‌شد که در قتل آنا به کار رفته است. آیا این صرفا تصادفی بود که هر دو مقتول از ثروتمندان اوسیجی و در اوان سی سالگی خود بودند؟ (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۳۲)

باز هم دستان سفیدی که از همه سیاه‌‌تر و آلوده‌تر بودند و اجازه نمی‌دادند پرده کنار برود و قاتلین رخ بنمایانند. از آنجایی که تمام سفیدپوستان از دادستان و کلانتر و مالک و سرمایه‌دار به نوعی هم‌دست هم بودند گره این قبیل پرونده‌ها به سختی گشوده می‌شد.

تا اینکه کارآگاهی به نامتام وایتپا به میدان می‌گذارد و تحقیقاتی جامع و کامل آغاز می‌شود که منجر به شناسایی، دستگیری و محکوم شدن قاتلین می‌گردد. و اینگونه اولین پرونده‌ی اف‌بی‌آی یا اداره‌ی تحقیقات فدرال به ثمر می‌نشیند.

دیوید گرن در بخش پایانی کتاب چندصفحه‌ای از گشت‌گذار خودش در میان مستندات باقی‌مانده از آن سال‌ها می‌نویسد. اینکه تمام قتل‌ها رمزگشایی نشد و تنها تعداد معدودی از قاتلین پس از آن تحقیقات عظیم دستگیر و زندانی شدند و بلافاصله پرونده مختومه اعلام شد نشان می‌دهد که دست‌های پشت پرده چنان عظیم و چنان غول‌آسا بودند که هیچ ذهن پیچیده‌ی کارآگاهی توان مقابله با توطئه‌های شوم آنان را نداشته است.

مارتین اسکورسیزی، کارگردان نام‌دار هالیوودی براساس نوشته‌ها و تحقیقات دیوید گرن یعنی همین کتاب فیلمی به نام killer of the flower moon ساخته است که در اکتبر ۲۰۲۳ رونمایی خواهد شد. در این اثر سینمایی لئوناردو دی‌کاپریو در نقش ارنست بورکهارت، رابرت دنیرو در نقش ویلیام هیل و لیلی گلداستون در نقش مالی بورکهارت نقش‌آفرینی کرده‌اند.

جملاتی از متن کتاب

قبیله با اکتشاف نفت به دنیای عجیبی کشیده شد. دیگر هیچ‌چیر مانند قدیم نبود و آن‌ها در دنیای مردان سفیدپوست ثروتمند غرق شده بودند. (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۳۱)

لغت detective یا کارآگاه ار فعل لاتینی detect به معنای برداشتن سقف مشتق می‌شد و وجه تسمیه‌ی آن این است که طبق داستان‌های اساطیری، شیطان با برداشتن سقف خانه‌ها، به اصحاب خود اجازه می‌دهد تا با شهوت، به روابط درون خانه نگاه کنند. از این‌رو، کارآگاهان به اصحاب شیطان معروف شده بودند. (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۶۶)

دستی نامریی بلایی را بر زمین‌های اوسیجی گسترانده بود و این سرزمین پهناور را، که سایر قبایل سرخپوست آنجا را با حسرت یک شبه‌بهشت می‌دیدند، به یک گورستان و‌میدانی از جمجمه‌ها تبدیل کرده بود… سوال همیشگی در سرزمین اوسیجی‌ها این است :«نفر بعدی چه کسی است؟ (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۹۷)

او به مردان کارکشته‌ای نیاز دارد که بتوانند از عهده‌ی کارهای سخت برآیند، کارهای دشواری مانند نفوذ کردن در قسمت‌های وحشی کشور، برخورد با یاغی‌ها، تعقیب سایه‌وار مظنونین در روزهای متمادی، سواری کردن بدون خوابیدن، مخفیانه عمل کردن، خونسردی خود را در شرایط سخت حفظ کردن و به کار بردن سلاح‌های مرگبار اگر ضرورت اقتضا کند. (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۱۳۰)

این سوال در ذهن من است که آیا هییت منصفه این پرونده را یک پرونده‌ی آدم‌کشی تلقی می‌کند؟ و یا اینکه سوال برای آن‌ها این است که اگر سفیدپوستی یک اوسیجی را بکشد، مرتکب قتل یک انسان شده یا اینکه با یک حیوان، وحشیانه برخورد شده است؟ (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۲۴۰)

مشخصات کتاب
  • عنوان: قاتلین ماه گل
  • نویسنده: دیوید گرن
  • ترجمه: دکتر سید محمد علوی
  • انتشارات: تداعی
  • تعداد صفحات: ۳۲۰

👤 نویسنده مطلب:مهشید موسوی

نظر شما در موردکتاب قاتلین ماه گلچیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.

[لینک:کانال تلگرام کافه بوک]

در پشت جلد کتاب قاتلین ماه گل توضیح جالبی آمده است که عبارت است از:

در ماه آوریل، میلیون‌ها گل کوچک تپه‌های بلک‌جک و مراتع وسیع قلمرو اوسیج‌ها در ایالت اوکلاهما را می‌پوشانند. به تعبیر ژون ژوزف متقوز، نویسنده‌ی اوسیجی‌تبار، این کهکشان گلبرگ‌ها چنان است که گویی خدایان انبوهی از پولک‌های رنگی را به آنجا پاشیده‌اند. در ماه مه، در وقت بدر، آن هنگام که گرگ‌ها رو به قرص کامل ماه زوزه می‌کشند، علف‌ها و دیگر گیاهان بلندتر مانند پنج‌هزاری‌ها و برگ‌بیدی‌ها، بر این گل‌های نازک‌ساقه سایه افکنده و رطوبت و رنگ آن‌ها را می‌گیرند. کلاهک‌های این گل‌های کوچک می‌شکنند و گلبرگ‌هایشان می‌ریزند و دیری نمی‌پاید که زیرخاک مدفون می‌شوند. هم از این‌روست که بومیان اوسیج ماه می را ماه کشتن گل می‌نامند.

قاتلین ماه گل؛ داستانى واقعى درباره‌ی قتل‌عام سرخپوستان در امریکا و تاسیس FBI کتابی نوشته‌ی دیوید گرن نویسنده، روزنامه‌نگار و فیلم‌نامه‌نویس امریکایی‌ست که براساس مستندات به جامانده از کشتار سرخپوستان در دهه‌ی بیست میلادی نگاشته شده است.

اگر با سبک نوشتاری دیوید گرن آشنا باشید حتما می‌دانید که نوشتار او تلفیقی از گزارش‌نویسی براساس مستندات و پیش‌برد سیر داستانی وقایع است. پس، از کتاب انتظار یک رمان با تمام مولفه‌های مربوط به ادبیات داستانی را نداشته باشید.گرن برای تمام نوشته‌هایش به سراغ مستندات و اطلاعات به جامانده در آرشیوها می‌رود و با بررسی دقیق آن‌ها تلاش می‌کند خواننده را از پشت‌پرده‌ی بسیاری از اتفاقات مهم تاریخ باخبر کند.

قبلاً در کافه‌بوک کتاب‌های دیگری در رابطه با سرخ‌پوستان و سختی‌هایی که آن‌ها از سر گذرانده‌اند معرفی شده است که در ادامه به چند مورد اشاره می‌کنیم:

  • کتاب چانی ونجک
  • کتاب فاجعه سرخپوستان آمریکا
  • کتاب جبین بر خاک نِه

کتاب قاتلین ماه گل

کشتار سرخپوستان ثروتمند اوسیجی با قتل دونفر از آن‌ها به نام‌هایآنا براونوچارلز وایت‌هورنبر سر زبان‌ها افتاد. شاید ترکیب متناقض سرخپوست ثروتمند بعد از تاخت‌وتاز سفیدپوستان به قاره‌ی نوظهور عجیب باشد. اما باید گفت که تمام آتش‌ها از گور چاه‌های نفتی بلند شد که قبیله بر زمین‌های آن سکنا گزیده بود. گوری که تبدیل به یک مغاک بزرگ برای جمع کثیری از افراد قبیله‌ی اوسیج شد.

تمام وقایع کشتار پیش‌رو در اوایل قرن بیستم اتفاق می‌افتد، پس به خوبی می‌توان دید که حتی پس از گذشت چندین قرن از هجوم و غارت سفیدپوستان به دشت‌های فراخ امریکا، این میهمانانِ خانه‌برانداز که به نگاه نژادپرستانه‌ی خود خو گرفته‌اند، میزبان خود را آسوده نخواهند گذاشت.

پس از دسیسه‌های بی‌شمار حکومت برای جابه‌جایی قبایل مختلف سرخپوستان، تصمیم گرفته شد که قبیله‌ی اوسیج در محلی به نام گری‌هورس سکنا گزینند. حکومت زمین‌های این محدوده را میان افراد قبیله تقسیم کرد که به هر فرد حدود دوهزار و دویست و هفتاد هکتار رسید. اوسیجی‌ها که از پیش از وجود منابع عظیم نفت زیرزمین‌هایشان اطلاع داشتند، تصمیم گرفتند در موافقت‌نامه بندی درج شود با عنوان اینکه:

«بدین وسیله موافقت می‌شود حق مالکیت نفت، گاز، زغال‌سنگ یا هر نوع مواد معدنی دیگر که در زیرزمین وجود داشته باشد، برای قبیله‌ی اوسیج محفوظ بماند.»

و اینگونه زمانی که سفیدپوستان از وجود سفره‌های عظیم زیرزمینی باخبر شدند راهی برای زیرپا گذاشتن این بند نیافتند. حالا سرخپوستان اوسیج ثروتمندترین افراد روی کر‌ه‌ی زمین بودند، صاحب چاه‌های نفت!

اما سفیدپوستان طماع هرگز دست از تلاش برای تصاحب این ثروت غیرقابل محاسبه برنداشتند. به هر شیوه‌ای تلاش کردند که در این نابرابری تاریخی بار دیگر کفه به نفع سفیدپوستان سنگین شود، چرا که از نگاه نژادپرست آن‌ها تصویر یک سرخپوست ثروتمند تصویری مخدوش و نابه‌جا بود.

نخست بیان کردند که هر سرخپوست باید یک حافظ اموال برگزیند که عموماً هم این حافظان، سفیدپوستان مورد عنایت حکومت بودند. حافظ اموال به سرخپوستان اجازه می‌داد که به چه میزان می‌توانند از ثروت خود استفاده کنند زیرا حکومت سرخپوستان را فاقد صلاحیت عقلی لازم برای اداره‌ی اموال خود می‌دید و به طبع حافظین اموال به راحتی می‌توانستند تمام دارایی سرخپوستی را بالا بکشند و قانونی هم برای پیگیری این قبیل دست‌درازی‌ها (حداقل برای سرخپوستان) وجود نداشت.

سپس قبیله متوجه شد که از سال ۱۹۲۱ به بعد شمار مرگ‌های اتفاقی آن هم در سنین کم افزایش یافته است. سرخپوستان بیست، سی و چهل ساله ناگهان می‌مردند و مرگ آن‌ها به مسمومیت با الکل ربط داده می‌شد. همیشه هم سفیدپوستی بود تا ارثیه را برای خود دست‌چین کند.

اما زمانی رسید که کشف دو جسد از ثروتمندترین اعضای قبیله سیر اتفاقات را تغییر داد. این دو نفر یعنی آنا براون و چارلز وایت‌هورن به شیوه‌ای تهاجمی‌تر کشته شده بودند و اکنون به خوبی مشخص بود که واژه‌ی قتل در مورد مرگ آن‌ها صدق می‌کند.

قاتلین ماه گل

قتل آنا براون و چارلز وایتهورس احساسات عمومی را برانگیخت. در سرمقاله‌ی روزنامه‌ی پایتخت پوهاسکا آمده بود:«دو پرونده همزمان خاک می‌خورند.» نظریه‌هایی درباره‌ی مسببین قتل‌ها ابراز می‌شد. دوگلوله که از جمجمه‌ی وایتهورس بیرون آورده شده بودند از یک هفت‌تیر کالیبر ۳۲ شلیک شده بود – همان نوع اسلحه‌ای که حدس زده می‌شد که در قتل آنا به کار رفته است. آیا این صرفا تصادفی بود که هر دو مقتول از ثروتمندان اوسیجی و در اوان سی سالگی خود بودند؟ (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۳۲)

باز هم دستان سفیدی که از همه سیاه‌‌تر و آلوده‌تر بودند و اجازه نمی‌دادند پرده کنار برود و قاتلین رخ بنمایانند. از آنجایی که تمام سفیدپوستان از دادستان و کلانتر و مالک و سرمایه‌دار به نوعی هم‌دست هم بودند گره این قبیل پرونده‌ها به سختی گشوده می‌شد.

تا اینکه کارآگاهی به نامتام وایتپا به میدان می‌گذارد و تحقیقاتی جامع و کامل آغاز می‌شود که منجر به شناسایی، دستگیری و محکوم شدن قاتلین می‌گردد. و اینگونه اولین پرونده‌ی اف‌بی‌آی یا اداره‌ی تحقیقات فدرال به ثمر می‌نشیند.

دیوید گرن در بخش پایانی کتاب چندصفحه‌ای از گشت‌گذار خودش در میان مستندات باقی‌مانده از آن سال‌ها می‌نویسد. اینکه تمام قتل‌ها رمزگشایی نشد و تنها تعداد معدودی از قاتلین پس از آن تحقیقات عظیم دستگیر و زندانی شدند و بلافاصله پرونده مختومه اعلام شد نشان می‌دهد که دست‌های پشت پرده چنان عظیم و چنان غول‌آسا بودند که هیچ ذهن پیچیده‌ی کارآگاهی توان مقابله با توطئه‌های شوم آنان را نداشته است.

مارتین اسکورسیزی، کارگردان نام‌دار هالیوودی براساس نوشته‌ها و تحقیقات دیوید گرن یعنی همین کتاب فیلمی به نام killer of the flower moon ساخته است که در اکتبر ۲۰۲۳ رونمایی خواهد شد. در این اثر سینمایی لئوناردو دی‌کاپریو در نقش ارنست بورکهارت، رابرت دنیرو در نقش ویلیام هیل و لیلی گلداستون در نقش مالی بورکهارت نقش‌آفرینی کرده‌اند.

جملاتی از متن کتاب

قبیله با اکتشاف نفت به دنیای عجیبی کشیده شد. دیگر هیچ‌چیر مانند قدیم نبود و آن‌ها در دنیای مردان سفیدپوست ثروتمند غرق شده بودند. (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۳۱)

لغت detective یا کارآگاه ار فعل لاتینی detect به معنای برداشتن سقف مشتق می‌شد و وجه تسمیه‌ی آن این است که طبق داستان‌های اساطیری، شیطان با برداشتن سقف خانه‌ها، به اصحاب خود اجازه می‌دهد تا با شهوت، به روابط درون خانه نگاه کنند. از این‌رو، کارآگاهان به اصحاب شیطان معروف شده بودند. (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۶۶)

دستی نامریی بلایی را بر زمین‌های اوسیجی گسترانده بود و این سرزمین پهناور را، که سایر قبایل سرخپوست آنجا را با حسرت یک شبه‌بهشت می‌دیدند، به یک گورستان و‌میدانی از جمجمه‌ها تبدیل کرده بود… سوال همیشگی در سرزمین اوسیجی‌ها این است :«نفر بعدی چه کسی است؟ (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۹۷)

او به مردان کارکشته‌ای نیاز دارد که بتوانند از عهده‌ی کارهای سخت برآیند، کارهای دشواری مانند نفوذ کردن در قسمت‌های وحشی کشور، برخورد با یاغی‌ها، تعقیب سایه‌وار مظنونین در روزهای متمادی، سواری کردن بدون خوابیدن، مخفیانه عمل کردن، خونسردی خود را در شرایط سخت حفظ کردن و به کار بردن سلاح‌های مرگبار اگر ضرورت اقتضا کند. (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۱۳۰)

این سوال در ذهن من است که آیا هییت منصفه این پرونده را یک پرونده‌ی آدم‌کشی تلقی می‌کند؟ و یا اینکه سوال برای آن‌ها این است که اگر سفیدپوستی یک اوسیجی را بکشد، مرتکب قتل یک انسان شده یا اینکه با یک حیوان، وحشیانه برخورد شده است؟ (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۲۴۰)

مشخصات کتاب
  • عنوان: قاتلین ماه گل
  • نویسنده: دیوید گرن
  • ترجمه: دکتر سید محمد علوی
  • انتشارات: تداعی
  • تعداد صفحات: ۳۲۰

👤 نویسنده مطلب:مهشید موسوی

نظر شما در موردکتاب قاتلین ماه گلچیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.

[لینک:کانال تلگرام کافه بوک]

در پشت جلد کتاب قاتلین ماه گل توضیح جالبی آمده است که عبارت است از:

در ماه آوریل، میلیون‌ها گل کوچک تپه‌های بلک‌جک و مراتع وسیع قلمرو اوسیج‌ها در ایالت اوکلاهما را می‌پوشانند. به تعبیر ژون ژوزف متقوز، نویسنده‌ی اوسیجی‌تبار، این کهکشان گلبرگ‌ها چنان است که گویی خدایان انبوهی از پولک‌های رنگی را به آنجا پاشیده‌اند. در ماه مه، در وقت بدر، آن هنگام که گرگ‌ها رو به قرص کامل ماه زوزه می‌کشند، علف‌ها و دیگر گیاهان بلندتر مانند پنج‌هزاری‌ها و برگ‌بیدی‌ها، بر این گل‌های نازک‌ساقه سایه افکنده و رطوبت و رنگ آن‌ها را می‌گیرند. کلاهک‌های این گل‌های کوچک می‌شکنند و گلبرگ‌هایشان می‌ریزند و دیری نمی‌پاید که زیرخاک مدفون می‌شوند. هم از این‌روست که بومیان اوسیج ماه می را ماه کشتن گل می‌نامند.

قاتلین ماه گل؛ داستانى واقعى درباره‌ی قتل‌عام سرخپوستان در امریکا و تاسیس FBI کتابی نوشته‌ی دیوید گرن نویسنده، روزنامه‌نگار و فیلم‌نامه‌نویس امریکایی‌ست که براساس مستندات به جامانده از کشتار سرخپوستان در دهه‌ی بیست میلادی نگاشته شده است.

اگر با سبک نوشتاری دیوید گرن آشنا باشید حتما می‌دانید که نوشتار او تلفیقی از گزارش‌نویسی براساس مستندات و پیش‌برد سیر داستانی وقایع است. پس، از کتاب انتظار یک رمان با تمام مولفه‌های مربوط به ادبیات داستانی را نداشته باشید.گرن برای تمام نوشته‌هایش به سراغ مستندات و اطلاعات به جامانده در آرشیوها می‌رود و با بررسی دقیق آن‌ها تلاش می‌کند خواننده را از پشت‌پرده‌ی بسیاری از اتفاقات مهم تاریخ باخبر کند.

قبلاً در کافه‌بوک کتاب‌های دیگری در رابطه با سرخ‌پوستان و سختی‌هایی که آن‌ها از سر گذرانده‌اند معرفی شده است که در ادامه به چند مورد اشاره می‌کنیم:

  • کتاب چانی ونجک
  • کتاب فاجعه سرخپوستان آمریکا
  • کتاب جبین بر خاک نِه

کتاب قاتلین ماه گل

کشتار سرخپوستان ثروتمند اوسیجی با قتل دونفر از آن‌ها به نام‌هایآنا براونوچارلز وایت‌هورنبر سر زبان‌ها افتاد. شاید ترکیب متناقض سرخپوست ثروتمند بعد از تاخت‌وتاز سفیدپوستان به قاره‌ی نوظهور عجیب باشد. اما باید گفت که تمام آتش‌ها از گور چاه‌های نفتی بلند شد که قبیله بر زمین‌های آن سکنا گزیده بود. گوری که تبدیل به یک مغاک بزرگ برای جمع کثیری از افراد قبیله‌ی اوسیج شد.

تمام وقایع کشتار پیش‌رو در اوایل قرن بیستم اتفاق می‌افتد، پس به خوبی می‌توان دید که حتی پس از گذشت چندین قرن از هجوم و غارت سفیدپوستان به دشت‌های فراخ امریکا، این میهمانانِ خانه‌برانداز که به نگاه نژادپرستانه‌ی خود خو گرفته‌اند، میزبان خود را آسوده نخواهند گذاشت.

پس از دسیسه‌های بی‌شمار حکومت برای جابه‌جایی قبایل مختلف سرخپوستان، تصمیم گرفته شد که قبیله‌ی اوسیج در محلی به نام گری‌هورس سکنا گزینند. حکومت زمین‌های این محدوده را میان افراد قبیله تقسیم کرد که به هر فرد حدود دوهزار و دویست و هفتاد هکتار رسید. اوسیجی‌ها که از پیش از وجود منابع عظیم نفت زیرزمین‌هایشان اطلاع داشتند، تصمیم گرفتند در موافقت‌نامه بندی درج شود با عنوان اینکه:

«بدین وسیله موافقت می‌شود حق مالکیت نفت، گاز، زغال‌سنگ یا هر نوع مواد معدنی دیگر که در زیرزمین وجود داشته باشد، برای قبیله‌ی اوسیج محفوظ بماند.»

و اینگونه زمانی که سفیدپوستان از وجود سفره‌های عظیم زیرزمینی باخبر شدند راهی برای زیرپا گذاشتن این بند نیافتند. حالا سرخپوستان اوسیج ثروتمندترین افراد روی کر‌ه‌ی زمین بودند، صاحب چاه‌های نفت!

اما سفیدپوستان طماع هرگز دست از تلاش برای تصاحب این ثروت غیرقابل محاسبه برنداشتند. به هر شیوه‌ای تلاش کردند که در این نابرابری تاریخی بار دیگر کفه به نفع سفیدپوستان سنگین شود، چرا که از نگاه نژادپرست آن‌ها تصویر یک سرخپوست ثروتمند تصویری مخدوش و نابه‌جا بود.

نخست بیان کردند که هر سرخپوست باید یک حافظ اموال برگزیند که عموماً هم این حافظان، سفیدپوستان مورد عنایت حکومت بودند. حافظ اموال به سرخپوستان اجازه می‌داد که به چه میزان می‌توانند از ثروت خود استفاده کنند زیرا حکومت سرخپوستان را فاقد صلاحیت عقلی لازم برای اداره‌ی اموال خود می‌دید و به طبع حافظین اموال به راحتی می‌توانستند تمام دارایی سرخپوستی را بالا بکشند و قانونی هم برای پیگیری این قبیل دست‌درازی‌ها (حداقل برای سرخپوستان) وجود نداشت.

سپس قبیله متوجه شد که از سال ۱۹۲۱ به بعد شمار مرگ‌های اتفاقی آن هم در سنین کم افزایش یافته است. سرخپوستان بیست، سی و چهل ساله ناگهان می‌مردند و مرگ آن‌ها به مسمومیت با الکل ربط داده می‌شد. همیشه هم سفیدپوستی بود تا ارثیه را برای خود دست‌چین کند.

اما زمانی رسید که کشف دو جسد از ثروتمندترین اعضای قبیله سیر اتفاقات را تغییر داد. این دو نفر یعنی آنا براون و چارلز وایت‌هورن به شیوه‌ای تهاجمی‌تر کشته شده بودند و اکنون به خوبی مشخص بود که واژه‌ی قتل در مورد مرگ آن‌ها صدق می‌کند.

قاتلین ماه گل

قتل آنا براون و چارلز وایتهورس احساسات عمومی را برانگیخت. در سرمقاله‌ی روزنامه‌ی پایتخت پوهاسکا آمده بود:«دو پرونده همزمان خاک می‌خورند.» نظریه‌هایی درباره‌ی مسببین قتل‌ها ابراز می‌شد. دوگلوله که از جمجمه‌ی وایتهورس بیرون آورده شده بودند از یک هفت‌تیر کالیبر ۳۲ شلیک شده بود – همان نوع اسلحه‌ای که حدس زده می‌شد که در قتل آنا به کار رفته است. آیا این صرفا تصادفی بود که هر دو مقتول از ثروتمندان اوسیجی و در اوان سی سالگی خود بودند؟ (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۳۲)

باز هم دستان سفیدی که از همه سیاه‌‌تر و آلوده‌تر بودند و اجازه نمی‌دادند پرده کنار برود و قاتلین رخ بنمایانند. از آنجایی که تمام سفیدپوستان از دادستان و کلانتر و مالک و سرمایه‌دار به نوعی هم‌دست هم بودند گره این قبیل پرونده‌ها به سختی گشوده می‌شد.

تا اینکه کارآگاهی به نامتام وایتپا به میدان می‌گذارد و تحقیقاتی جامع و کامل آغاز می‌شود که منجر به شناسایی، دستگیری و محکوم شدن قاتلین می‌گردد. و اینگونه اولین پرونده‌ی اف‌بی‌آی یا اداره‌ی تحقیقات فدرال به ثمر می‌نشیند.

دیوید گرن در بخش پایانی کتاب چندصفحه‌ای از گشت‌گذار خودش در میان مستندات باقی‌مانده از آن سال‌ها می‌نویسد. اینکه تمام قتل‌ها رمزگشایی نشد و تنها تعداد معدودی از قاتلین پس از آن تحقیقات عظیم دستگیر و زندانی شدند و بلافاصله پرونده مختومه اعلام شد نشان می‌دهد که دست‌های پشت پرده چنان عظیم و چنان غول‌آسا بودند که هیچ ذهن پیچیده‌ی کارآگاهی توان مقابله با توطئه‌های شوم آنان را نداشته است.

مارتین اسکورسیزی، کارگردان نام‌دار هالیوودی براساس نوشته‌ها و تحقیقات دیوید گرن یعنی همین کتاب فیلمی به نام killer of the flower moon ساخته است که در اکتبر ۲۰۲۳ رونمایی خواهد شد. در این اثر سینمایی لئوناردو دی‌کاپریو در نقش ارنست بورکهارت، رابرت دنیرو در نقش ویلیام هیل و لیلی گلداستون در نقش مالی بورکهارت نقش‌آفرینی کرده‌اند.

جملاتی از متن کتاب

قبیله با اکتشاف نفت به دنیای عجیبی کشیده شد. دیگر هیچ‌چیر مانند قدیم نبود و آن‌ها در دنیای مردان سفیدپوست ثروتمند غرق شده بودند. (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۳۱)

لغت detective یا کارآگاه ار فعل لاتینی detect به معنای برداشتن سقف مشتق می‌شد و وجه تسمیه‌ی آن این است که طبق داستان‌های اساطیری، شیطان با برداشتن سقف خانه‌ها، به اصحاب خود اجازه می‌دهد تا با شهوت، به روابط درون خانه نگاه کنند. از این‌رو، کارآگاهان به اصحاب شیطان معروف شده بودند. (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۶۶)

دستی نامریی بلایی را بر زمین‌های اوسیجی گسترانده بود و این سرزمین پهناور را، که سایر قبایل سرخپوست آنجا را با حسرت یک شبه‌بهشت می‌دیدند، به یک گورستان و‌میدانی از جمجمه‌ها تبدیل کرده بود… سوال همیشگی در سرزمین اوسیجی‌ها این است :«نفر بعدی چه کسی است؟ (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۹۷)

او به مردان کارکشته‌ای نیاز دارد که بتوانند از عهده‌ی کارهای سخت برآیند، کارهای دشواری مانند نفوذ کردن در قسمت‌های وحشی کشور، برخورد با یاغی‌ها، تعقیب سایه‌وار مظنونین در روزهای متمادی، سواری کردن بدون خوابیدن، مخفیانه عمل کردن، خونسردی خود را در شرایط سخت حفظ کردن و به کار بردن سلاح‌های مرگبار اگر ضرورت اقتضا کند. (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۱۳۰)

این سوال در ذهن من است که آیا هییت منصفه این پرونده را یک پرونده‌ی آدم‌کشی تلقی می‌کند؟ و یا اینکه سوال برای آن‌ها این است که اگر سفیدپوستی یک اوسیجی را بکشد، مرتکب قتل یک انسان شده یا اینکه با یک حیوان، وحشیانه برخورد شده است؟ (کتاب قاتلین ماه گل – صفحه ۲۴۰)

مشخصات کتاب
  • عنوان: قاتلین ماه گل
  • نویسنده: دیوید گرن
  • ترجمه: دکتر سید محمد علوی
  • انتشارات: تداعی
  • تعداد صفحات: ۳۲۰

👤 نویسنده مطلب:مهشید موسوی

نظر شما در موردکتاب قاتلین ماه گلچیست؟ لطفا اگر این کتاب را خوانده‌اید حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.

[لینک:کانال تلگرام کافه بوک]

کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند با عنوان اصلی Why Nations Fail کتابی است که تحسین‌ چند اقتصاددان برنده جایزه نوبل و شماری از اندیشمندان حوزه...
پشت جلد کتاب من سرگذشت یأسم و امید چنین آمده است: این کتاب مجموعه جستارهایی است که نویسندگان آن‌ها به زبانی شیوا تجربه‌شان را از...
در کتاب کولاک با دختری جوان به نام بس روبه‌رو هستیم که وظیفه‌ی مراقبت از پسربچه‌ای را به عهده دارد که به دلایلی نامشخص در...
در مقدمه‌ی کتاب درباره کشتن به قلم نویسنده آمده است: «کشتن می‌تواند یک مردن ساده باشد، آن هم وقتی آرزویش را داری. کشتن می‌تواند ناگزیر...
نویسنده کتاب خانه‌ام آتش گرفته است یعنی آریل دورفمن، زاده ۶ می ۱۹۴۲، نویسنده، نمایشنامه‌نویس، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر اهل شیلی - آمریکا است....
کتاب ببر سفید روایتی تلخ از زبان مردى هندى به نام بالرام است. بالرام شخصيتى ساده و در عين حال عاصى است كه از دل...
کتاب رودخانه مه‌آلود و داستان‌های دیگر شامل ۱۴ داستان کوتاه از یک نویسنده‌ی توانای ژاپنی‌ست که در آن‌ها می‌توان امتزاج روح ژاپنی با سبک غربی...
پیان هی‌یونگ نویسنده کتاب گودال متولد ۱۹۷۲ یکی از نویسندگان مطرح کره جنوبی است. او مدرک کارشناسی خود را در نویسندگی خلاق و مدرک کارشناسی...


#‌رمان #‌رمان_خارجی

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات
مطالب مرتبط

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی نگارخانه تخصصی هنرهای ایرانی اسلامی ترانه باران، از نی ت

8 ماه پیش

نیلوفر حجابی Author at وبلاگ فروشگاه اینترنتی تکنولایف

7 ماه پیش

جبرئیل نوکنده امروز (سوم شهریور ماه) در جمع خبرنگاران، یادآوری کرد: در موزه ملی ایران ۵۰۰۰ اثر تاریخ

8 ماه پیش

در این مطلب شما را با بهترین مارک یخچال ایرانی و بهترین برند یخچال خارجی در انواع مدل های یخچال فریز

8 ماه پیش

به گزارش ایسنا، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی صبح شنبه سوم شهریورماه ۱۴۰۳ از سوی سیدعزت‌ا

8 ماه پیش

در این مطلب می خوانید ویژگی های جاروبرقی کم مصرف چیست و در ادامه بهترین جارو برقی کم مصرف و پرقدرت ب

8 ماه پیش

طی روزهای اخیر شایعاتی در خصوص انتقال مدافع چپ استقلال به فولاد خوزستان مطرح شده بود. به گزارش خبرگز

8 ماه پیش

دبیر کانون سراسری انبوه سازان با بیان اینکه وزیر جدید راه و شهرسازی به خوبی می داند که در پستوها برا

8 ماه پیش

مجید نوردوست Author at وبلاگ فروشگاه اینترنتی تکنولایف

7 ماه پیش

بیشتر...