3 سال پیش
چند نمونه از فضیلت های امام جواد
چند نمونه از فضیلت های امام جواد (ع)
- مجموعه:زندگینامه بزرگان دینی
مشهورترین لقب های امام نهم (ع) تقی و جواد است
امام محمد تقی علیه السلام
پدر ایشان حضرت علی بن موسی الرضا (ع) است. مادر آن حضرت بانوی پاکدامن و بافضیلتی است که به جمیع کمالات معنوی و اخلاقی دست یافته بود و شایستگی آن را داشت که صدف گوهر و وجود امام جواد (ع) گردد و آن بزرگوار را در دامان پاک خود پرورش دهد.
القاب امام محمد تقی علیه السلام
در کتاب های تاریخ و حدیث لقبهای زیادی برای پیشوای نهم (ع) ذکر شده است از جمله: تقی، جواد، مرضی، متوکل، متقی، زکی، متجب، مرتضی، قانع، عالم ربانی، رضی، مختار، صادق، صابر و فاضل. همچنین در میان شیعیان و اهل سنت به لقب باب المراد مشهور بود، زیرا حاجت های مردم را بسیار برآورده می ساخت و کرامتهای بیشماری از آن حضرت دیده شده ولی مشهورترین لقب های امام نهم (ع) تقی و جواد است.
هر یک از این القاب برای امام (ع) بیانگر ویژگی های اخلاقی و روحی، برجستگی های معنوی و رفتاری و فضایل و کمالات نفسانی است که آن حضرت را از دیگران ممتاز می ساخته است. آن حضرت باتقواترین فرد اهل زمان خود بود و کسی در جود و بخشش در مرتبه آن حضرت قرار نداشت.
فضایل و کرامات امام محمد تقی علیه السلام
روایات بسیار در فضایل و کرامات و نصوصی که دلالت بر امامت آن حضرت میکند، وجود دارد. با اینکه مدت زندگی امام جواد علیهالسلام دیری نپایید و عمر شریفش به بیست و شش سال نرسید، علوم بسیاری از آن بزرگوار صادر شد و مجالس بحث و مناظراتی بین آن حضرت و علمای بزرگ آن زمان صورت میگرفت. مانند مناظره علمی و مباحثهای که با «یحیی بن اکثم» قاضی القضاه، در حضور مامون- خلیفه عباسی- و جمعی از بنیعباس و دیگران فرمود، و در پاسخ به مساله او، شقوق آن را چنان بیان کرد که قاضی القضاه، حیران و خجل گشت و حکم تمام آن شقوق را بیان فرموده، سپس از یحیی- طبق پیشنهاد مامون- مسالهای پرسید که از جواب آن عاجز گردید و حل آن مساله را از شخص امام(ع) در خواست کرد و حضرت پاسخ فرمود و بر همه بنیعباس واضح شد که طبق گفته مامون، آن حضرت با وجود کمی سن، افضل و اعلم از همه علما است و خداوند متعال او را به این فضیلت و کمال مزین کرده است.
صبر و بردباری
امام نهم علیه السلام در مقابل مصائب و گرفتاری های روزگار به شدّت شکیبا و بردبار بود. آن حضرت در مقابل حوادث سخت و پیشآمدهای ناگوار هیچ گاه برآشفته و مضطرب نمی شد بلکه با اتکال به خدای متعال به صبر و تحمّل روی می آورد. البته این در صورتی بود که به شخص حضرت مشکلات روی می آورد؛ اما در مورد اصول اسلامی و حدود الهی کاملاً در مقام دفاع برآمده و موضع گیری های اساسی و حساب شده داشت. مدارا با همسر ناشایست، بردباری در قبال ستم های حاکمان مستبد و صبر در ناملایمات فراوان زندگی همانند شهادت پدر، نمونه هایی از بردباری آن حضرت است. آن بزرگوار صبر بر مصائب را از بهترین صفات نیک مردان قلمداد کرده و می فرمود:
اَلصَّبْرُ عَلَی المُصیبَةِ مُصیبَةٌ عَلَی الشَّامِتِ بِها؛شکیبائی بر ناملایمات و مصائب، بر شماتت کنندگان مصیبت زده ناگوار است.
شجاعت در گفتار
امام جواد علیه السلام تمام فضائل اخلاقی و کمالات انسانی را از اجداد طاهرین خود به ارث برده بود. یکی از خصلت های والائی که آن گرامی به تمام معنا حائز بود، شجاعت و صراحت لهجه در گفتارهای حق طلبانه بود.
روزی مأمون الرشید از گذرگاهی عبور می کرد، کودکانی که در کوچه بازی می کردند از مشاهده موکب سلطنتی مأمون ترسیده و پا به فرار گذاشتند. فقط یک کودک در جای خود ایستاده بود. مأمون به نزد کودک رسیده و از او پرسید: چرا تو مثل دیگر بچه ها فرار نکردی؟ و از سر راه ما کنار نرفتی؟ کودک با کمال شجاعت اظهار داشت: من گناهی مرتکب نشده ام تا به خاطر ترس از کیفر آن فرار کنم و راه هم که برای خلیفه تنگ نیست تا با کنار رفتنْ آن را بگشایم. تو از هر کجای راه دوست داری، بگذر!
مأمون که از منطق قوی و صراحت لهجه کودک تعجب کرده بود، گفت: تو کیستی؟ کودک با افتخار تمام گفت: من، محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام هستم.
مأمون پرسید: چقدر از علوم و دانش مطلع هستی؟ امام جوادعلیه السلام فرمود: علوم و گزارش های آسمانی از من بپرس! مأمون با او خدا حافظی کرده و رفت. او، یک باز شکاری داشت که در سفرها برای تفریح با آن به شکار می پرداخت. وقتی از امام نهم علیه السلام فاصله گرفت، پرنده شکاری را برای صید رها کرد و باز شکاری به سرعت در آسمان ها به پرواز در آمد و لحظاتی از افق دید خلیفه ناپدید شد. سپس بازگشت، در حالی که او ماهی کوچکی در منقار خود داشت که هنوز نمرده بود. مأمون از آن صید غیر عادی تعجب کرد.
آن ماهی را در کف دست خود گرفته و به سوی شهر آمد. وقتی به همان محلّ بازی کودکان رسید، دوباره همه کودکان پراکنده شدند اما امام جوادعلیه السلام از جای خود حرکت نکرد. مأمون پرسید: ای محمد! در دست من چیست؟ فرمود: ای خلیفه! پدرم از پدرانش و آنان از رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و آن حضرت توسط جبرئیل از پروردگار عالمیان نقل کرده است که: خداوند متعال دریاهائی آفریده است که بخار آب از آن دریاها بلند شده و ماهیان ریز دریا را همراه خود به آسمان برده و ابرهای متراکمی را تشکیل می دهند. پادشاهان بازهای شکاری خود را به آسمان می فرستند و آنان، آن ماهی های ریز را شکار کرده و به نزد شاهان می آورند. پادشاهان آنها را به کف دست گرفته و تلاش می کنند تا سلاله نبوّت و جانشین پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را با آن بیازمایند.
مأمون که از هوش سرشار، علم بی کران و منطق عقلانی و شجاعت آن سلاله نبوّت به شدّت متعجب شده بود، بی آنکه از ته دل راضی باشد، زبان به تحسین امام جوادعلیه السلام گشوده و گفت: راست گفتی و پدرانت و پروردگارت هم صادقانه سخن گفته اند. به راستی که تو فرزند امام رضاعلیه السلام هستی.
امام نهم علیه السلام در مقابل مصائب و گرفتاری ها به شدّت شکیبا و بردبار بود
بارور شدن درخت
هنگامی که مأمون امام را به اجبار به بغداد فراخواند و دخترش ام فضل را به همسری امام درآورد، امام در بغداد نماندند و با ام فضل به مدینه بازگشتند. گروهی از مردم برای وداع با امام، ایشان را تا خارج شهر بغداد بدرقه کردند. هنگام نماز مغرب به محلی که مسجدی قدیمی در آن بود رسیدند. امام به آن مسجد رفتند تا نماز مغرب به جای آورند. در صحن و سرای مسجد، درخت سدری بود که تا آن هنگام میوه نداده بود. امام آبی خواست و در کنار درخت وضو گرفت و نماز مغرب را به جای آورد و پس از آن چهار رکعت نافله خواند و سجده شکر به جای آورد؛ آن گاه با مردم خداحافظی فرمود و به سوی مدینه حرکت کرد. فردای آن شب، درخت سدر به بار نشست و میوه ای نیکو داد که مردم از این موضوع بسیار شگفت زده شدند.
شبراوی شافعی با شگفتی این جریان را چنین توصیف می کند: «و از آن شگفت آورتر این است که اساسا آن درخت بارور نمی شد؛ لذا شگفتی مردم بیشتر شد».سپس درباره این کرامت می گوید:
«و هذا من بعض کراماته الجلیلة و مناقبه الجمیلة»؛ و این بعضی از کرامات والا و مناقب زیبای آن حضرت می باشد.
ابن صباغ مالکی و نبهانی شافعی نیز نزدیک به همین مضمون را گفته اند.
نیکوکاری
خدمت به مردم و رفع نیازهای آنان در متن زندگی امامان معصوم علیهم السلام قرار دارد. امام جوادعلیه السلام نیز در این عرصه پیشتاز بود. آن بزرگوار می فرمود:ثَلاثٌ یُبَلِّغْنَ بِالْعَبدِ رِضْوانَ اللَّهِ کَثْرَةُ الاسْتِغْفارِ وَ خَفْضُ الْجانِبِ وَ کَثْرَةُ الصَّدَقَةِ؛ انسان با داشتن سه خصلت پسندیده می تواند به مقام رضوان و خشنودی الهی برسد: زیاد طلب آمرزش کردن، نرمخوئی و مدارا با مردم و زیاد صدقه دادن.
از منظر امام جوادعلیه السلام خدمت رسانی به مردم، در اثر نزول رحمت الهی بر انسان است و اگر فردی در این عرصه کوتاهی و سهل انگاری نماید، ممکن است نعمت های الهی را از دست بدهد. به این جهت، آن حضرت فرمود:ما عَظُمَتْ نِعمَةُ اللّهِ عَلی عَبْدٍ الاّ عَظُمَتْ عَلَیهِ مَؤُونَةُ النّاسِ. فَمَنْ لَمْ یَتَحَمَّلْ تِلْکَ الْمَؤُونَة فَقَدْ عَرَضَ النِّعمَةَ لِلزَّوالِ11؛نعمت خداوند برکسی فراوان نازل نمی شود مگر اینکه نیاز مردم به وی بیشتر می شود. هرکس که در رفع این نیازمندی ها نکوشد و سختی های آن را تحمل نکند، نعمت الهی را در معرض زوال قرار داده است.
آن گرامی اعمال نیک و آثار خدمت به دیگران را برای نیکوکاران مفیدتر از افراد نیازمند می داند و می فرماید: نیکوکاران به نیکی کردن بیشتر نیاز دارند تا افراد محتاج و نیازمند؛ چرا که انسان های خیّر، پاداش اخروی، افتخار و نام نیک را در پرونده اعمال خود ثبت می کنند. هرکسی که به خدمت گزاری و نیک رفتاری با مردم و اهل درد می پردازد، اوّل به خودش خیر و نیکی می رساند. پس او تشکر و قدردانی را در عملی که برای خود انجام داده است، از دیگری توقع نداشته باشد.
گردآوری:بخش مذهبی بیتوته
منابع:
mam-khomeini.ir
kayhan.ir
hawzah.net
#بزرگان_دین منبع: بیتوته
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
دانشمندان میگویند: ناحیۀ جلوی پیشانی (به عربی: ناصیه) مرکز دروغپردازی مغز آدمی است. به گفتۀ آنها ناحیۀ قُدّامی قشر مغز انسان در هنگام دروغگفتن بسیار فعال است و نسبت به دیگر زمانها انرژی بیشتری مصرف میکند. عمر این یافتۀ دانش آناتومی به بیش از شصت سال نمیرسد در حالی که قرآن 1400 سال پیش از این حقیقت پرده برداشته است.
5 ماه پیش
وزش سهمگین طوفان الاقصی و تحقق بیسابقهترین شکست اطلاعاتی رژیم اشغالگر اسرائیل در روزهای اخیر، به طرح دوبارۀ برخی از شبهات قدیمی دامن زده است. شبهه دروغین ناصبی بودن فلسطینیان یکی از این شبهات است که پاسخ آن را در نوشتار حاضر میخوانید.
5 ماه پیش
همواره سیره ائمه علیهمالسلام در مورد نحوه تعامل با مذاهب اسلام برای ما الگو بوده است. اما در عصر امام صادق علیهالسلام نسبت به ائمه دیگر فضای سیاسی بازتر شده بود و امام با برپایی مجالس علمی و تدریس، با اهل تسنن بیشتر ارتباط داشتند. در حقیقت امام صادق علیهالسلام را میتوان پرچمدار تقریب مذاهب و سرمنشا وحدت شیعه و سنی دانست. سیره عملی امام در چگونگی رابطه با اهل تسنن میتواند برای جامعه امروز تشیع راهگشا باشد.
5 ماه پیش
اگر امام حسن علیهالسلام صلح را نمیپذیرفت با دیده محکومیت به او نگاه میشد، ولی با پذیرفتن صلح، این معایوه بود که محکوم تاریخ شد.
5 ماه پیش
در قرآن کریم در آیات سوره اسراء به سه عملکرد بنیاسراییل صراحتا اشاره شده است.
5 ماه پیش
سالمندان در قرآن و روایات مورد تکریم خاصی قرار گرفته و توصیه بسیار شده که مراقب جسم و روح آنها باشیم و مراقبتهای خاصی برایشان داشته باشیم. یادمان باشد که آنها نیز روزگاری جوان بوده و جامعه نیازمند تلاش آنها بوده است. اسلام به سالمندان بطور ویژه نگاه کرده و توصیههایی هم بیان کرده است.
5 ماه پیش
همانطور که انسان در هنگام نوزادی و کودکی ناتوان است و به کمک نیاز دارد، در پیری و سالمندی هم دچار ضعف شده و به رکود قوای جسمی و ذهنی میرسد و به مراقبتهای خاصی نیازمند میشود.
5 ماه پیش
نویسندگان مسلمان دربارۀ منزلت والای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فراوان نوشتهاند اما «خوشتر آن باشد که سرّ دلبران، گفته آید در حدیث دیگران».
5 ماه پیش
حمایت ما از فلسطینیها بیشتر جنبۀ معنوی داره تا مادی. به فرض دروغ، اگه فلسطینیها کافر هم بودن، باز حجت شرعی برای حمایت از اونها وجود داشت.
5 ماه پیش
بیشتر...