رفتارهای غلط جامعه در برابر افرادی که اقدام به طلاق نموده اند

زنان و طلاق

طلاق یک پدیده کاملامنطقی میباشد حتی دربعضی مواقع از پدیده ازدواج هم منطقی تر است چرا زمانی که دو طرف تحت هیچ شرایطی نمی توانند مشکل خود را حل کنند به ناچار تا آخر عمر بسوزند و بسازند نه ما ها انسان هستیم و باید زندگی کنیم البته بماند که برخی از دلایل طلاق واقعا دلایلی بچه گانه و قابل رفع هستند به هر حال بحث من پدیده طلاق نیست بلکه دوران بعد از طلاق است . متاسفانه عدم فرهنگ درست با عث تفکرات غلط و یکسان و برداشتها نا درست از زنانی می شود که طلاق گرفته اند زمانی که یک زن مطلقه در جامعه رفت و آمد می کند افرادی که از جدایی وی مطلع هستند اینرو به دیگران بازگو می کنند چرا فکر می کنید اگر زنی طلاق گرفت به فساد کشیده می شود ؟ لابد می گویید چون محدودیت ندارد بهتره نکته ای رو یادآوری کنم اتفاقا این بیشتر مردان هستند که بعد از طلاق به فساد کشیده می شوند و به دنبال روابط نا مشروع هستند اما بواسطه مرد بودنشون در چشم نمی آیند اما زنان حتی اگر بعد از طلاق جلوی مغازه ای با یستند و مثلا آب بخورند همه می گیوند طرف از این کارش منظوری داشته و بد برداشت می کنند .

خانواده نقش مهمی را در این امر ایفا می کند اما با راهنمایی های غلط و برای بستن دهان مردم یا به عبارتی حفظ آبرو زن مطلقه را اجبار به ازدواج دوم می کنند اما با این کار آنها فقط خیال خود را آسوده کرده اند .

طلاق نباید مانع انتخابهای بعدی انسان شود زمانی که یک زن طلاق می یگرد حق انتخاب شخص بعدی از او سلب می شود و با حرفهای بیهوده نظیر اینکه مثلا می گیوند تو همان یکبار که انتخاب کردی بس بود و حرفهای دیگر مسیر زندگی شخص مطلقه را تغییر می دهند اگر این ازدواج صورت بگیردو مشکلی در زندگی زناشویی پیش بیاید اینبار حتی فکر طلاق رو هم نمی تواند در سر بگذراند پس دوباره یک عمر سوختن و ساختن.

از مشکلات دیگر زنان مطللقه اینست که چون یکبار ازدواج کرده اند پس اینبار هر کسی که از در آمد تو باید به او بله بگویند حالا اگر مثلا اون آقا دو برابر سن خانم رو داشته باشه این یعنی فاجعه .

فرزندان طلاق

دوگانگی در بین کودکان و نوجوانانی که پدر و مادر آنها از یکدیگر جدا شده اند نمایان می شود احساس کمبود دیگری همیشه لمس شدنیست یکی از دانشمندان غربی می گوید تمام فرزندان طلاق افسردگی خفیف دارند فرزندان برای رشد هم از پدر الگو برداری می کنند و هم از مادر و اگر یکی از این دو نباشد پس برای یافتن الگو امکان دارد برداشتهای غلطی را ازجامعه بدست آورد و آن زمان کنرتل این فرد بسیار سخت و دشوار است یکی از عمده رفتارهای غلط پدر یا مادر در مورد تربیت فرزندان دروغ گفتن آنها در زمان بروز مشکلات بین زن و شوهر است بدین ترتی زمانی که زن و مرد با هم اختلاف دارند و مشکلی بریا آنها پیش می آید خیلی راحت هر دوی آنها به فرزند خود دروغ می گویند تا به خیال خودشان با این روش فرزند خود را درست تربیت کنندکاملا در اشتباه هستید فرزندان از دورغهای پدر و مادر مطلع می شوند و از آنچه که میان آن دو می گذرد با خبر هستند چرا نباید فرزندان بدانند که در زندگی مشکل هم وجود دارد آیا آنها هرگز با مشکل روبرو نخواهند شد؟ بهتر نیست با آنها صادق باشیم به نظر من اگر مشکلات نه به صورت باز اما به صورتی که فرزند مشکل بین پدر و مادر را احساس کند و برخورد صحیح هر دو طرف دز حل مشکلات را ببیند خیلی بهتر می تواند تربیت شود تا اینکه با دروغ پدر و مادر مشکل را حس کند و خود را تنها بیابد.

فرزندان هم به پدر و هم به مادر احتیاج دارند اما پس از طلاق بهتر است دو طرف به در مورد تربیت فرزندان به توافق رسیده و زمانی که فرزندشان در کنار آنهاست به هیچ و جه هیچ سوالی در مورد نحوه برخورد زوج قبلی از فرزندان پرسیده نشود .اما بهتر است جویای حال هم شوند یعنی رمانی که به عنوان مثال شما از همسر خود جدا شده اید و فرزند شما نزد شماست از او احوال همسر سابق خود را بپرسید و به فرزند خود گوشزد کنید که به حرفهای همسر شما گوش دهد البته این یک نوع رفتار دو طرفه است در تربیت فرزندان لجاجت را کنار بگذارید البته بماند که اکثر زوجها بعد از طلاق رفتارشون با هم بهتر می شود به هر حال روزی همسر و همخواب و شریک یکدیگر بوده اند .

بیشتر این رفتارهای غلط در جامعه ما به چشم می خورد چرا که فرهنگ و آموزشی وجود نداشته درست است که ایران دارای تمدن کهنی است اما از نظر فرهنگی هنوز جای بحث وجود دارد

از مقالات آقای مجد با تصرف دکتر موحدی جامعه شناس

تاریخ قرارگیری مطلب بعدی : 27/9/1385