3 سال پیش
شروع اکران فیلم دیدن این فیلم جرم است بعد از از بین بردن توقیف تیتربرتر
آغاز اکران فیلم دیدن این فیلم جرم است بعد از رفع توقیف
به گزارشتیتربرتر؛ فیلمسینمایی "دیدن این فیلم جرم است" به تهیهکنندگی محمدرضا شفاه و کارگردانی رضا زهتابچیان از چهارشنبه ۱۷ دی ماه به طور همزمان در سینماهای ۱۹ استان کشور توسط مؤسسه پخش بهمن سبز اکران میشود.
این فیلم با هنرنمایی امیر آقایی، لیندا کیانی، حسین پاکدل، حمیدرضا پگاه، محمود پاک نیت، احسان امانی و نقشآفرینی مهدی زمینپرداز، طبق ادعای سازندگانشسیاسیترین فیلم دهه نود سینمای ایراناست که پس از نمایش درجشنواره فیلم فجرسی و هفتم با واکنشهای گسترده و متفاوتی روبرو شده و سپس به مدت یک سال به محاق توقیف رفت.
در آستانه اکران فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است از پوستر اصلی این فیلم نیز که توسط دانیال فرخ طراحی شده است، رونمایی شد.
هم اکنون سینماهای تمامی شهرهای با وضعیت زرد بازگشایی شده و سینماهای استان تهران، فارس و مازندران نیز بلافاصله پس از بهبود نسبی بیماری کرونا در این مناطق به جمع اکران فیلم دیدن این فیلم جرم است اضافه خواهند شد.
آشنایی با فیلم دیدن این فیلم جرم است
"دیدن این فیلم جرم است" ساخته رضا زهتابچیان با بازی مهدی زمینپرداز یکی از فیلمهای جنجالی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر بود که داستان گروگانگیری در یک پایگاه بسیج را روایت میکند. این فیلم پس از رونمایی در جشنواره فجر سال گذشته، تاکنون اجازه اکران عمومی پیدا نکرده بود و مسئولین سازمان سینمایی مواضعی مبهم و متناقض درباره آن اتخاذ کرده بودند.
«دیدن این فیلم جرم است»، فیلمی در ژانر تریلر سیاسی است که در سالهای اخیر با سرمایهگذاری و حمایت نهادها و سازمانهایی مثل اوج یا حوزه هنری، رونق تازهای گرفته و در ادامه فیلمهایی مثل «سیانور» و «ماجرای نیمروز» و «لاتاری» ساخته شده است.
رضا زهتابچیان تاکنون یکی دو فیلم کوتاه ساخته و از سال ۱۳۸۵ تا به امروز درگیر دریافت مجوز و ساخت فیلم «دیدن این فیلم جرم است» بوده؛ فیلمی که فارغ از خوب یا بد بودن آن از منظر کیفی، باید دیده شود و درباره آن حرف زده شود. با فیلمی روبرو هستیم که میتوان به آن لقب سیاسیترین فیلم دهه نود شمسی را اطلاق کرد و از شنیدن برخی دیالوگها که توسط کاراکترهای فیلم ادا میشود، تعجب کرد. «دیدن این فیلم جرم است» واقعا حس وقوع جرم را به مخاطب میدهد و این موضوع ناشی از خفقان و آزادی نداشتن در سینما و هنر کشورمان است.
تفاوت این فیلمها با فیلمهای سیاسی- امنیتی که مثلاً در دهه شصت یا هفتاد ساخته میشد در شکل، زبان و پرداخت سینمایی آنهاست که نسبت به آن فیلمها، پیشرفت قابل توجهی داشتهاند. اسم فیلم بیربط است و به گفته کارگردانِ فیلم، دلیل انتخاب آن بهخاطر صحنهای از فیلم است که در فیلم فعلی نیست و در مرحله فیلمبرداری حذف شده، ولی با این حال همچنان روی فیلم مانده است.
«دیدن این فیلم جرم است»، همانند «آژانس شیشه ای»، فیلمی در مورد کشمکش و جدال فرد با سیستم است که از زاویه امنیت ملی روایت میشود.
مقایسه سرانجام خوش اجازه اکران این فیلم برخلاف سرنوشت تلخ و تکه پاره برخی فیلمها و توقیف چندین ساله آنها نشان میدهد این فیلم چندان هم که گفته شده مظلوم نیست. به خصوص وقتی نام حوزه هنری که خود یکی از تحریم کنندگان خیلی از آثار سینمایی است به عنوان حامی مالی و مالک این فیلم کنارش بنشیند.
در این فیلم در برخی سکانسها دیالوگهایی رد و بدل میشود که انتقاداتی تند را به ویژه خطاب به سطوح بالای حاکمیت مطرح میکند. آنچه این پرسش را تداعی میکند این فیلمنامه چگونه مجوز گرفته است.در حالی که شاید اگر هر فیلمنامه نویس، نمایشنامه نویس و حتی نویسندهای آن را مینوشت تحمل نمیشد که شواهد نشان داده است که پیش از این نقدهایی کمتر از اینها هم تحمل نشدهاند.
نقد فیلم دیدن این فیلم جرم است
3رضا زهتابچیان تاکنون یکی دو فیلم کوتاه ساخته و از سال ۱۳۸۵ تا به امروز درگیر دریافت مجوز و ساخت فیلم «دیدن این فیلم جرم است» بوده؛ فیلمی که فارغ از خوب یا بد بودن آن از منظر کیفی، باید دیده شود و درباره آن حرف زده شود. با فیلمی روبرو هستیم که میتوان به آن لقب سیاسیترین فیلم دهه نود شمسی را اطلاق کرد و از شنیدن برخی دیالوگها که توسط کاراکترهای فیلم ادا میشود، تعجب کرد. «دیدن این فیلم جرم است» واقعا حس وقوع جرم را به مخاطب میدهد و این موضوع ناشی از خفقان و آزادی نداشتن در سینما و هنر کشورمان است. حوزه هنری بعد از سالها دوندگی زهتابچیان، این خفقان را حس و درک کرده و به او اجازه داده که فیلمش را بدون کم و کاستی بسازد و حالا آن را به سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر آورده است.
بنابر نوشته روزیاتو؛ دست زهتابچیان آزاد گذاشته شده تا هرچه میخواهد در فیلم خود بگوید و انتقادات را به زمین و زمان روانه کند. بسیاری فکر میکنند که فیلم رنگ اکران به خود نمیبیند، اما تصور میکنم که انتقادات سیاسی داخل فیلم اگرچه بسیار بسیار تند است، اما با مضامینی که توسط رهبری مطرح شده منافاتی ندارد و فیلم احتمالا اکران خواهد شد. قهرمان فیلم یک ارزشی آتش به اختیار است که از آقازادهها و مذاکره و… بیزار است و میخواهد هر جور که شده با گرفتن اسلحه حرفش را پیش ببرد و از گرفتن قلم به جای تفنگ، حذر میکند.
فیلم داستان جوانی مومن و بسیجی است به نام امیر که همسر محجبهاش، ریحانه به خاطر چادری بودن مورد ضرب و شتم یک شهروند قرار میگیرد. این شهروند توسط پایگاه بسیجی که امیر فرماندهی آن را تازه به عهده گرفته دستگیر میشود و امیر متوجه میشود که جنین داخل شکم ریحانه به خاطر حملات این فرد سقط شده است. در همین گیر و دار نامهای از نیروی انتظامی به پایگاه میرسد مبنی بر اینکه شهروند دستگیر شده باید سریعا آزاد شود و پلیس میگوید که این دستور از بالا آمده است.
امیر به جای گوش دادن به دستور، آتش به اختیار میشود و تصمیم میگیرد که حقش را از این شهروند گرفته و نگذارد او (که مست بوده و به ناموسش دست درازی کرده) از پایگاه بیرون برود. فرمانده خود پایگاه که یک سردار سپاهی است هم نمیتواند با امیر وارد مذاکره شود و بعد از مدتی مردی برای آزادی این شهروند هم وارد پایگاه میشود؛ مردی که آقا زاده بوده و پسر آیت الله احتشام است (یک آیت الله فرضی در فیلم) امیر کوتاه نمیآید و به همراه چند تن از دوستانش که همراه او هستند آقازاده را هم دستگیر میکند و در همینجا پای نهادهای امنیتی گوناگون، از وزارت اطلاعات گرفته تا سرداران سپاه و مجلسیها، به این ماجرا باز میشود.
دیدن این فیلم جرم استنسخه آپدیت شدهای از فیلم آژانس شیشهایبه شمار میرود که در آن حاج کاظم کارکنان یک آژانس هواپیمایی را گروگان گرفته بود تا حقش را بگیرد و در اینجا یک جوان بسیجی آتش به اختیار، میخواهد حق ناموس وطنش را از یک شهروند انگلیسی-ایرانی بگیرد. تفاوت بین این دو فیلم در نگاههای دو کارگردان است (هرچند ناگفته نماند حاتمی کیای امروزی با حاتمی کیایی که آژانس شیشهای را ساخت زمین تا اسمان فرق میکند) در فیلم آژانس شیشهای مذاکرات منطقیتری را مشاهده بودیم و کارگردان دائما قهرمانش را به سمت تفنگ در دست داشتن پیش نمیبرد، اما زهتابچیان در فیلمش طوری وانمود میکند که حلال همه مشکلات تفنگ برداشتن و اسلحه کشیدن روی مخالفین است.
زهتابچیان یک قهرمان ارزشی و بسیجی را کاراکتر اصلی فیلم خود کرده و دیالوگهایی شعارگونه که بیشتر شبیه به پستهای تلگرامی میمانند را از دهان او به تمامی نهادها و بدنه دولت و حاکمیت نثار میکند؛ حتی به قول کاراکتر اصلی فیلم به ولایتمدارهایی که زیر پرچم، ولی به هر کثافتکاری و چپاولگری دست میزنند. شنیدن این دیالوگها در فیلمی که در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب ساخته شده، عجیب است و به نظر میرسد انقلاب و افکار سینماییهای انقلابی با چندسالی تاخیر وارد چرخه زحل خود میشود (سیاره زحل هر ۲۹ سال یکبار دور خود میچرخد و انگاری از نو متولد میشود)
دیدن این فیلم جرم است با مطرح کردن مضامین روز و به باد انتقاد گرفتن آنها، فیلمش را بیش از پیش در دل تماشاگر جا میدهد؛ مضامینی، چونتجاوزبه کودکان ایرانیدر عربستان و یا چپاول کردن میلیاردها پول و ژن خوب و… که این روزها در هر جای ایران و در هر رسانهای صراحتا از آنها صحبت میشود و کسی جوابگوی آنها نیست. امیر (قهرمان فیلم) به دنبال پاسخ است و بارها در طول فیلم ادعا میکند که از حق خود گذشته، اما نمیتواند از حق دختران سرزمینش بگذرد و حتی راضی میشود که شهروند انگلیسی دستگیر شده از پایگاه برود، به شرط اینکه یک مقام دولتی به او سیلی بزند. خواستههای امیر همگی حول خشونت میچرخند و بسته به نوع نگاهی که تماشاگر به مسائل سیاسی دارد، میتواند به دل او بنشیند یا اینکه او را مخالف حرفهای امیر کند.
قهرمانان فیلم آنارشیست به تمام معنا هستند و حتی تصمیم میگیرند که اگر پلیس ضدشورش و امنیت خواست مقابل آنها بایستد، وارد کارزار جنگ شوند. فیلم به زیبایی ماجرای درافتادن چندین نهاد امنیتی و دفاعی مملکت را به تصویر میکشد و انتقاداتی که از وزارت اطلاعات و خودیها میکند گرچه شعاری است، اما حرف دل بسیاری از مردم بوده و برای همین برای دقایقی که مشغول تماشای فیلم هستید، تبدیل به اثری عامه پسند میشود.
باید اعتراف کرد که اصولگرایان و دلواپسان بعد از سالها ساخت فیلم و کلیپ و… که فقط خودشان از آنها استقبال میکردند، در چند سال اخیر رگ خواب مردم را پیدا کردهاند و آثاری میسازند که در آن هم حرفهایشان را میزنند و هم فیلمی هیجان انگیز و مردمی از دل آن بیرون میآید که با استقبال خوبی از سوی ملت مواجه میشود. این تفکر پشت ساخت این فیلمها وجود دارد و متاسفانه در ورای فیلم «دیدن این فیلم جرم نیست» این تفکر اینجوری تعریف شده که همه نهادهای نظام دچار الودگی سیاسی شدهاند و تنها بسیج است که خالص مانده و فقط در آنجا مردان خدا فعالیت میکنند.
بسیاری نظر بر این دارند که اگر به بهانه سانسور و خفقان در سینما، آثار سیاسی نساخت و کنج خانه نشست، عملا هیچ کاری نکردهایم و باید هرطور که شده بتوان در این خفقان سیاسی هم حرفهای خود را در قالب اثر هنری همچون سینما به مردم و مسئولین گفت. زهتابچیان این شهامت را داشته که سالها دنبال مجوز فیلمش برود و حرفش را با وجود ترس از ممیزیها بزند؛ اگرچه بخت و اقبال با او همراه بوده وحوزه هنریپشت فیلم درآمده و بیشک اگر این سازمان در تولید فیلم نقشی نداشت به هیچ وجه فیلم ساخته نمیشد.
با دیدن این فیلم دلمان میخواهد که تمام جناحها بتوانند با همین صراحت حرفشان را بزنند و وقتی که اجازه اکران به این فیلم داده میشود و بعد از گذشت سالیان سال همچنان آثاری مثل آشغالهای دوست داشتنی اجازه اکران ندارند؛ میتوان چه نتیجهای گرفت؟ دیدن این فیلم جرم نیست نشان میدهد که اصولگرایان به ضعفهای سیستم و حاکمیت اجحاف دارند و صدای اعتراض افراطیترینشان هم بابت این موضوع درآمده و نگاه انتقادشان هم صرفا به دولت نیست (در اینجا شاهد جدال همیشگی دولت و حکومت نیستیم) بلکه نگاهی انتقادی و کلی به تمام سیستم وجود دارد.
خلاصه داستان فیلم «دیدن این فیلم جرم است»
«دیدن این فیلم جرم است» روایت معلم جوانی به نام امیر موسوی (با بازی مهدی زمینپرداز) است که همزمان فرمانده یک پایگاه مقاومت بسیج در تهران نیز هست. در شبی که روز بعد از آن قرار است تعدادی از سران کشورهای غربی برای مذاکرات سیاسی و اقتصادی وارد ایران شوند، همسر باردار امیر (با بازی لیندا کیانی) در خیابان توسط مردی که حالت طبیعی ندارد، مورد توهین و ضرب و شتم قرار میگیرد بهگونهای که بهسقط جنینوی میانجامد.
مرد مست (با بازی احسان امانی) توسط امیر و همکارانش در پایگاه بسیج دستگیر میشود، اما اتفاقات بعدی نشان میدهد که وی چهرهای متنفذ و وابسته به برخی محافل و مقامات عالیرتبه است و از حمایت یک سفارتخانه خارجی نیز برخوردار است. پافشاری امیر و همکارانش برای برخورد قانونی با این مرد از یکسو و فشار مأموران امنیتی و مدیران سیاسی از سوی دیگر اتفاقاتی را رقم میزند و ... .
در خلاصهای که توسط عوامل این فیلم نیز منتشر شده است آمده است: فقط یک فیلم ۵ دقیقهای میخواستم تا بعداً بتونم از زنم و دخترم دفاع کنم ولی امونم ندادند. صدای آژیرهاشون داره نزدیک میشه ... الان مثل مور و ملخ میریزن اینجا.
بازیگران فیلم سینمایی دیدن این فیلم جرم است
مهدی زمین پرداز، امیر آقایی، لیندا کیانی،حسین پاکدل، حمیدرضا پگاه،محمود پاک نیت، احسان امانی، حمید ابراهیمی، حسن زارعی، محمدرضا مالکی، مهران هادی، سعید دشتی، احسان شیخی، عدنان فراهانی، مهدی سجادیان، فرشاد میرزایی، سامان غنائمی و ایمان عبادیان این فیلم ایفای نقش نموده اند.
گردآورنده:الهام خلیلی خو
#فرهنگ #هنر منبع: تیتر برتر
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
به گزارش همشهری آنلاین آیت الله سید نصیر حسینی نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد و امام جمعه یاسوج، فرماندار شهرستان بویراحمد، مدیر کل ستاد...
5 ماه پیش
سلامتنیوز نوشت: پوسیدگی دندان نوعی بیماری است که در آن بافت سخت دندان (مینا و سپس عاج) تخریب میشود. این تخریب به وسیله اسیدی که از برخی باکتریها...
5 ماه پیش
همشهری آنلاین نوشت: ماکارونی یکی از غذاهای مورد علاقه همه انسانها از کوچک تا بزرگ است اما مصرف زیاد ماکارونی خطراتی برای بدن دارد که بهتر است...
5 ماه پیش
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مشاور رسانهای پروژه، پوستر رسمی فیلم کوتاه مدیر مدرسه به کارگردانی میکائیل دیانی و تهیهکنندگی سیدمحمدهادی آقاجانی...
5 ماه پیش
در این مقاله قرار است تصاویری را با هم مرور کنیم که بخش منطقِ مغزتان را اذیت خواهد کرد و با این حال تماشای آنها سرگرم کننده است.
5 ماه پیش
اطلاعات آنلاین نوشت: آویشن برای تقویت اعصاب، درمان افسردگی، خستگی و بیخوابی مفید است و باعث کاهش فشارخون و چربی خون میشود. علی حسین بیرانوند اظهار...
5 ماه پیش
به گزارش ایسنا، غلامرضا رضایی ـ معاون حج و عمره سازمان حج و زیارت ـ در این نشست، به آمادگی واحدهای مختلف مجموعه حج و زیارت برای ازسرگیری سفرهای عمره...
5 ماه پیش
همشهری - سعیده مرادی: قدمت آسیاب والی به دوره قاجار برمیگردد؛ آسیابی که با نیروی آب، گندم را آرد و تنورهای چندین نانوای دور و نزدیک شهر را روشن نگه...
5 ماه پیش
رکوردشکنی منفی در استقلال رقم باورنکردنی قرارداد بازیکن ملی پوش آبی ها سایت تیتربرتر TitreBartar com
به گزارش همشهری آنلاین امید حامدیفر بازیکن جنوبی استقلال که فصل گذشته به این تیم پیوسته بود و در این فصل ماجراهایی عجیبی را تا به اینجا پشت سر...
5 ماه پیش
بیشتر...