چطور | 1 سال پیش

دروغ گفتن به کودک دروغ های بی ضرر دروغ هایی که هرگز نباید بگویید چطور

اگر از بچه‌های نسل قدیم باشید، شاید با دیدن عنوان این مقاله با خودتان فکر کنید مگر پدرها و مادرهای ما لزومی می‌دیدند به ما دروغ بگویند؟ مثلا اگر می‌خواستند ما را پارک ببرند و نمی‌شد، خیلی راحت این را اعلام می‌کردند و کسی جرئت مخالفت نداشت! قانع‌کردن کودک نسل جدید که چرا نمی‌تواند پارک برود یا یک بستنی دیگر بخورد، زمین تا آسمان با نسل گذشته فرق دارد. البته در دوران گذشته هم دروغ‌هایی از نوع دیگر رایج بودند و در همه نسل‌ها و در همه فرهنگ‌ها، گاهی والدین مجبور می‌شوند دروغ بگویند. این دروغ‌ها کهدروغ سفیدیا دروغ ابزاری نامیده می‌شوند، به‌ظاهر ضرری ندارند اما آیا همیشه می‌توان از آنها استفاده کرد؟ واقعیت این است که دروغ‌گفتن به کودک همیشه مجاز نیست و محدودیت‌هایی وجود دارد. برای واکاوی بیشتر این مسئله، ابتدا رایج‌ترین دلایل والدین برای دروغ‌گفتن به کودکان را بررسی می‌کنیم و سپس خواهیم دید که آیا پیامدهای این دروغ‌ها در آینده بر کودک تأثیر خواهند داشت یا نه.

رایج‌ترین دلایل والدین برای دروغ‌گفتن به کودکان

والدین دلایل مختلفی برای دروغ‌گفتن به فرزندان خود دارند، اما برخی از آنها رایج‌ترند. بسیاری از والدین حداقل یک‌ بار این دروغ‌ها را به فرزندشان گفته‌اند. طبق تحقیقات، بیشتر والدین زمانی دروغ می‌گویند که می‌خواهند از درگیری و مشاجره با کودک جلوگیری کنند یا اینکه او را وادار کنند از رفتار بد خود دست بکشد. در ادامه، ۴ نوع دروغ رایج را بررسی کرده‌ایم.

۱. دروغ کارراه‌انداز

والدین برای راحتی خودشان چنین دروغی می‌گویند تا موقتا از اصرارهای کودک برای چیزی یا کاری خلاص شوند. مثلا:

  • وقتی باید تا خواربارفروشی تعطیل نشده به آن برسند و قرار بوده کودک را به اسباب‌بازی‌فروشی ببرند: «اسباب‌بازی‌فروشی امروز بسته است!»
  • وقتی هوا سرد است و ممکن است بچه در پارک مریض شود: «پارک بسته است!»
  • وقتی کودک زیاد شیرینی خورده است و دیگر برایش کافی است: «بیسکویت تموم شده! (در حالی که این‌طور نیست!)

دلیل والدین برای این دروغ‌ها اغلب راحتی خودشان است یا اینکه می‌خواهند از آسیب‌رسیدن به کودک جلوگیری کنند.

۲. دروغ‌های سنتی مربوط به فرهنگ

دروغ گفتن به کودک
آخ جون! فرشته مهربون برام هدیه آورده!

این دروغ‌ها از گذشته‌های دور به فرهنگ مردم سراسر جهان وارد شده‌اند و ضرری هم ندارند. مثلا بیشتر کشورها فرشته مهربان دندان را قبول دارند که برای کودکانی که دندانشان را کشیده‌اند، هدیه می‌آورد. برخی از کشورها به بابانوئل اعتقاد دارند که شب سال نو در جوراب کودکان هدیه یا پول می‌گذارد. دلیل والدین برای چنین دروغ‌هایی خوشحال‌کردن کودک و ایجاد کمی هیجان در زندگی اوست.

۳. دروغ‌های مربوط به توانایی‌های کودک

بسیاری از والدین درباره استعدادها و توانایی‌های کودک به او دروغ می‌گویند، مثلا:

  • وقتی کودک نتوانسته در تیم فوتبال خوب بازی کند: «تو فوتبالیست عالی‌ای هستی!»
  • وقتی کودک نتوانسته نقاشی‌اش را شبیه الگو درآورد: «نقاشی تو از همه زیباتر بود!»

دلیل والدین برای این دروغ‌ها رفع ناراحتی کودک و تشویق اوست.

۴. دروغ درباره مسائلی که توضیح آنها سخت است

معمولا والدین درباره مسائلی که توضیح آنها سخت است، به کودک دروغ می‌گویند، مثلا:

  • وقتی یکی از نزدیکان کودک فوت کرده است: «پدربزرگ رفته مسافرت.»
  • وقتی کودک درباره تولد نوزاد می‌پرسد: «لک‌لک‌ها بچه رو می‌آرن می‌دن به ما.»
  • وقتی قرار است طلاق بگیرند: «مامان/بابا یه مدت می‌ره مسافرت.»

دلیل والدین برای این دروغ‌ها و دروغ‌هایی درباره مسائل جنسی این است که توضیح‌دادن آنها برایشان سخت است. گاهی هم شرم و حیا مانع توضیح چنین مسائلی می‌شود و البته برخی والدین هم می‌گویند: «بچه به این کوچکی رو چه به این حرف‌ها!»

طبق تحقیقات، یکی دیگر از شایع‌ترین دروغ‌هایی که والدین بارها به کودک، چه در کودکی چه در بزرگ‌سالی، می‌گویند این است که اگر رفتارش را تغییر ندهد، او را ترک خواهند کرد. کاری که حداقل در کودکی فرزندشان احتمالا انجام نمی‌دهند.

حال بیایید دروغ‌های فوق را بررسی کنیم و ببینیم بی‌ضررند یا نه.

آیا دروغ‌گفتن به کودک مضر است؟

گفتیم همه دروغ‌های والدین مضر نیستند، اما برخی از آنها بر آینده کودک تأثیر منفی دارند. تأثیر منفی دروغ‌های کارراه‌انداز معمولا موقتی است. دروغ‌های سنتی مانند فرشته دندان ضرری ندارند و کودکان را خوشحال می‌کنند. بااین‌حال فراموش نکنید بچه‌های نسل جدید کنجکاوترند و حتی ممکن است دروغ‌هایتان درباره فرشته‌ها را باور نکنند. (مثلا برادرزاده خودم (نویسنده) وقتی برای دندانی که کشیده بود هدیه خریدم و گفتم فرشته آن را آورده است، طوری مرا با سؤالاتش گیر انداخت که ترجیح می‌دادم بروم و کسی را به‌عنوان فرشته جا بزنم و بیاورم تا باور کند!)

دروغ‌هایی که درباره استعدادها و توانایی‌های کودک می‌گویید، نسبتا غیرمجازند. البته که باید آنها را تشویق کنید، ولی طوری مبالغه نکنید که کودک بعدها دچار مشکل شود. مثلا وقتی می‌گویید تو بهترین فوتبالیست دنیایی و مربی‌اش ضعف‌هایش را به او یادآور می‌شود، کودک سرخورده می‌شود.

دروغ‌گفتن درباره مسائلی که توضیح آنها سخت است، همیشه مجاز نیست. مثلا وقتی والدین در شرف طلاق‌اند، این دروغ که «مامان/بابا یه مدت می‌ره مسافرت» همیشه کودک را در انتظار نگه می‌دارد که والد از سفر برگردد. وقتی کسی از نزدیکانش فوت کرده است و می‌گویید سفر رفته است، کودک همیشه با این فکر درگیر خواهد بود که چرا آن فرد قبل از سفر از او خداحافظی نکرد یا چرا تماس نمی‌گیرد. این دروغ‌ها در آینده کودک تأثیرات منفی زیادی خواهند داشت.

حال می‌رسیم به دروغی که والدین اغلب درباره ترک‌کردن کودک به او می‌گویند. این بدترین دروغی است که پدر یا مادر ممکن است به فرزندش بگوید. به‌فرض که شما هرگز این کار را انجام نمی‌دهید، اما آیا می‌دانید با همین دروغ ساده چطور فرزندتان را همیشه دراسترسو دلهره رفتن خودتان نگه می‌دارید؟ به‌ویژه اگر بیش‌ازحد به شما وابسته باشد.شب‌ادراری،کابوس‌های شبانهو ناخن‌جویدن فقط برخی از پیامدهای این دروغ‌اند.

دروغ‌گفتن به فرزندان چه زمانی خوب است؟

با اینکه دروغ‌گفتن یا نگفتن تصمیمی است که به خودتان بستگی دارد، گاهی اوقات موقعیت‌های خاصی پیش می‌آیند که چاره‌ای جز دروغ‌گفتن باقی نمی‌ماند. این موقعیت‌ها طوری‌اند که دروغ‌گفتن درباره آنها ضرری به کودکان نمی‌رساند. واقعیت این است که درباره دروغ‌های بی‌ضرر نمی‌توان به‌روشنی تصمیم گرفت. باید بررسی کنید که دقیقا چرا می‌خواهید به کودکتان دروغ بگویید. شاید گاهی نسخه ساده‌شده‌ای از حقیقت بهتر از دروغ باشد.

اگر نمی‌دانید چه باید بکنید، این سؤالات را از خود بپرسید:

  • آیا دروغ می‌گویید تا از چیزی جلوگیری کنید که در آینده ممکن است روی آنها اثر منفی بگذارد؟
  • آیا دروغ شما آنها را گیج می‌کند؟ آیا باورشان درباره دیگران را منحرف می‌کند؟
  • این دروغ به‌نفع شماست یا آنها؟
  • آیا آنها قادر به درک حقیقت هستند و دروغ می‌گویید یا چون درک حقیقت برای آنها سخت است، دروغ می‌گویید؟

بسیاری از مواقع، سن کودک و میزان بلوغ او تعیین می‌کند که آیا باید به او دروغ گفت یا نه. مثلا کودکی نوپا هم می‌تواند درک کند که چرا باید پارک را ترک کنید و به فروشگاه مواد غذایی بروید. بنابراین می‌توان به او توضیح داد که دیگر دیر شده است و اگر به فروشگاه نرسید، ممکن است تعطیل شود.

چه زمانی دروغ‌گفتن مشکل‌ساز است؟

در همه فرهنگ‌ها، والدینی هستند که گاهی به کودکان خود دروغ می‌گویند. بااین‌حال، این موضوع نباید به اثرات منفی بلندمدت منجر شود. در پژوهشی که در مجله تجربی روان‌شناسی کودک منتشر شد، محققان با نظرسنجی از ۳۷۹ جوان سنگاپوری دریافتند شرکت‌کنندگانی که در کودکی از والدین خود دروغ می‌شنیدند، خودشان هم در بزرگ‌سالی به والدین خود دروغ می‌گفتند. یافته مهم دیگر پژوهش این بود که صداقت‌نداشتن والدین باعث بی‌اعتمادی کودکان می‌شود و ممکن است مشکلاتی نظیرپرخاشگریدر آنها ایجاد کند.

بااین‌حال، هنوز تحقیقی درباره ارتباط بین ناسازگاری فرزندان بزرگ‌تر و ماهیت دروغ‌های والدین آنها انجام نشده است. مثلا دروغ‌هایی مانند «دیگه آب‌نبات نداریم» تأثیر منفی بسیار کمتری دارند تا دروغ‌های تهدیدآمیزی نظیر «می‌ذارمت می‌رم، دیگه من رو نمی‌بینی». مخصوصا اگر والدین بعد از تهدید و برای اینکه کودک را بیشتر بترسانند، واقعا به‌مدت چند ساعت منزل را ترک کنند.

دروغ‌گفتن درباره موضوعات ناراحت‌کننده مانندمرگوطلاقیا موضوعاتی که توضیح آنها سخت است مانند تولد بچه، می‌تواند پیوند صمیمانه بین والدین و فرزندان را از بین ببرد. در این موارد، فرصتی برای آموزش کودک وجود دارد که با دروغ‌گفتن آن را از دست خواهید داد. اگر شما درباره این مسائل دروغ بگویید، فرزندتان به راه‌های دیگری متوسل خواهد شد زیرا دیر یا زود اصل قضیه را خواهد فهمید. حتی ممکن است دروغ‌های شما باعث شوند در مدرسه یا جمع دوستانش تمسخر شود.

چطور از عواقب دروغ‌گفتن به کودکان جلوگیری کنیم؟

دروغ گفتن به کودک
گاهی بهتر است به‌جای دروغ‌گفتن به‌منظور جلوگیری از مشاجره، اصلا به عصبانیت کودک توجه نکنید و راست بگویید.

فرزندپروری شامل آزمون و خطاهای زیادی است. همه کودکان با هم فرق دارند. چیزی که برای خانواده شما مناسب است، ممکن است برای خانواده‌ای دیگر مناسب نباشد. هرکسی باید با توجه‌ به شرایط خودش و فرزندش، بهترین راه‌حل را پیدا کند. بااین‌حال صداقت‌داشتن، اگر نه همیشه، در بسیاری از مواقع کارساز است. در ادامه چند نکته اساسی را مطرح کرده‌ایم که با درنظر‌گرفتنشان می‌توانید تا حد امکان با فرزندتان صادق‌تر باشید.

۱. سن آنها را در نظر بگیرید

اگر کودکان شما آن‌قدر بزرگ شده‌اند که متوجه شوند دروغ می‌گویید، وقت آن است که دروغ‌گفتن را رها کنید. برخلاف بچه‌های خیلی کوچک، بزرگ‌ترها خیلی راحت به شما بی‌اعتماد می‌شوند و ممکن است حتی یقه شما را بگیرند که چرا دروغ می‌گویید. به‌جای این کار، سعی کنید حقیقت را طوری برای آنها بازگو کنید که درک کنند. مثلا کودکی که دیگر آن‌قدر بزرگ شده است که بداند پارک باز است، نمی‌تواند این دروغ را که پارک بسته است از شما بپذیرد. در عوض به او توضیح دهید که چرا باید پارک‌رفتن را به زمانی دیگر موکول کنید.

۲. بین دروغ‌گفتن و راست‌گویی تعادل برقرار کنید

مواقعی وجود دارد که بچه‌ها به تمام حقیقت نیاز دارند، اما نه همیشه. تعادل را برقرار کنید. مثلااخبار حوادثی که دارای تصاویری خشونت‌آمیز یا ناراحت‌کننده‌اند، برای کودکان مناسب نیستند. بااین‌حال این‌طور هم نیست که کاملا جلوی آنها را بگیرید، زیرا آنها باید حقیقت جهان را درک کنند. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید چه چیزهایی را ببینند و چه چیزهایی را نه. نمونه‌اش اینکه وقتی در برنامه خبری درباره کشتار عده‌ای از افراد صحبت می‌کنند، نیازی نیست کودک کاملا در معرض آن قرار بگیرد. در چنین مواقعی، بلافاصله نگویید: «وای نگاه نکن مامان»، چون به کودک استرس وارد می‌کنید. در عوض با آرامش کانال را عوض کنید و بگویید: «خب ببینیم این کانال چی داره.»

درباره دروغ‌هایی که به استعداد کودک مربوط می‌شوند، با تمرکز روی مهارت‌های کودک با او صحبت کنید. مثلا اگر کودک نقاشی کشیده است و پر از ایراد است، به‌دروغ به او نگویید: «نقاشی تو هیچ نقصی ندارد»، بلکه بگویید: «آفرین، تو رنگ‌ها رو خیلی خوب انتخاب می‌کنی، ولی بیا این قسمتش رو صاف‌تر کنیم.»

همین رویکرد را درباره مشکلات خانوادگی مانند طلاق اتخاذ کنید. دروغی مانند «مامان/بابا مدتی می‌ره مأموریت یا تعطیلات» اشتباه بزرگی است مگر اینکه جدایی شما واقعا موقت باشد. به‌جای آن سعی کنید واقعیت را بگویید که به‌دلایلی مجبورید از هم جدا زندگی کنید، اما باز هم از بیان بعضی حقایق بسیار تلخ پرهیز کنید.

۳. الگوی راست‌گویی باشید

بهترین راه برای راست‌گو بارآوردن کودکان این است که خودتان برای آنها الگو باشید. کودکان بیشتر با دیدن می‌آموزند و کمتر ممکن است چیزی را که به آنها می‌گویید و خودتان به آن عمل نمی‌کنید، انجام دهند. بنابراین وقتی خودتان راست‌گو باشید، آنها هم صداقت را یاد می‌گیرند. این ویژگی به آنها در تقویت مهارت‌های ارتباطی مؤثر و نحوه برخورد با هر چیزی در مسیر زندگی کمک می‌کند.

اشکالی ندارد که گاهی درباره احساسات خود با بچه‌ها گفت‌وگو کنید، حتی اگر احساسات ناخوشایندی دارید. این رویکرد به بچه‌ها کمک می‌کند زمانی‌ که خودشان با احساسات دشوار روبه‌رو شدند، بدانند چطور باید از آنها عبور کنند. مثلا اگر واقعا ناراحت هستید، این را با کودک در میان بگذارید. برخی از والدین سعی می‌کنند همیشه خودشان را خوشحال نشان دهند و غمشان را مخفی کنند. این روش خوبی است، اما گاهی هم از مخفی‌کردن آن پرهیز کنید.

برای بچه‌های بزرگ‌تر حدومرزها را مشخص کنید. آنها باید بدانند برخی از اطلاعات زندگی ما خصوصی‌اند و حقیقت‌گویی بدان معنا نیست که ما باید تمام جزئیات زندگی خود را به دیگران بگوییم.

همیشه به وعده‌های خود عمل کنید. برای اجتناب از دروغ‌گفتن، همیشه سعی کنید وعده‌هایی بدهید که از عهده آنها برآیید. اگر قولی به فرزندتان داده‌اید، آن را انجام دهید تا شما را دروغ‌گو قلمداد نکنند و اعتمادشان را به شما حفظ کنند.

۴. گاهی بهتر است به اعتراض کودک توجه نکنید

درنهایت قبول کنید گاهی ممکن است فرزندان شما از تصمیماتی که می‌گیرید، راضی نباشند. اشکالی ندارد؛ اندکی اعتراض آسمان را به زمین نمی‌آورد. مثلا اگر شیرینی زیاد خورده است و می‌داند در خانه شیرینی دارید، به‌جای اینکه دروغ بگویید گربه آمد و شیرینی‌ها را خورد، به او با ملایمت توضیح بدهید که چرا دیگر نباید بخورد. قبول نکرد؟ اهمیتی ندهید.

همچنین اگر موقعیتی پیش می‌آید که فکر می‌کنید دروغ‌گفتن چاره کار نیست، حقیقت را بگویید و بگذارید کودک ناراحت شود، ولی از دروغ شما آسیب نبیند. به‌ویژه مواردی که به استعدادهای او مربوط‌اند و دروغ‌های شما ممکن است عزت‌نفس او را به خطر بیندازند.

سخن پایانی

هر خانواده‌ای با خانواده دیگر متفاوت است و دستورالعملی جهانی یکسانی برای نحوه تربیت فرزندان وجود ندارد. دروغ‌گفتن به کودکان چندان ساده نیست و نمی‌توان راه‌حلی یافت که برای همه خانواده‌ها نتیجه‌بخش باشد. شما فرزندتان را بهتر از هرکسی می‌شناسید. با توجه‌ به موقعیت و با ارزیابی فرزندتان و رابطه‌ای که با او دارید، می‌توانید تشخیص دهید که آیا صداقت بهتر است یا دروغ‌های سفید در آن موقعیت خاص مؤثرترند.

نظر شما درباره دروغ‌گفتن به کودکان چیست؟ آخرین باری که به او دروغ گفتید، درباره چه بود؟ لطفا اگر دیدگاهی دارید، با ما به اشتراک بگذارید.



#‌سلامت_کودک

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات
مطالب مرتبط

از چه زمانی باید کتاب‌خواندن برای کودک را شروع کنید؟ پاسخ این است که هیچ‌گاه برای شروع دیر نیست. در حقیقت برخی از والدین این کار را از دوران بارداری مادر

1 سال پیش

در این مطلب، به شیوه برقراری ارتباط و تعدادی از راهکارهای گفتگوی موثر و سازنده با فرزندان نوجوان اشاره می‌کنیم.

1 سال پیش

در این مطلب می‌خوانید روش مونته سوری چیست و چگونه می‌تواند علاوه بر آموزش موثر، به شکل‌گیری شخصیت کودک کمک می‌کند؟

1 سال پیش

شنیدن «مامان بچه‌ها چطور به دنیا می‌آن؟» والدین بسیاری را شوکه می‌کند. اگر شما پاسخ مناسب به کودک ندهید، از جایی دیگری جواب را پیدا می‌کند.

1 سال پیش

مرگ عزیزان بخشی اجتناب‌ناپذیر و دردناک از زندگی است. متأسفانه دست ما نیست که خانواده ما چه زمانی دچار این غم و اندوه می‌شود و محافظت از کودکان در برابر

1 سال پیش

متأسفانه ترنس‌ها هنوز در جوامع سنتی جایگاهی پیدا نکرده‌اند و طرد می‌شوند. در این شرایط اگر کودک ما ترنس باشد چطور باید از او حمایت کنیم؟

1 سال پیش

اغلب والدین به سلامت جسم کودکشان اهمیت می‌دهند؛ تلاش می‌کنند که او خوب بخورد و بیمار نشود. سلامت عاطفی و روانی کودک به همان اندازه مهم است.

1 سال پیش

فرزندتان احساساتش درباره مدرسه را با شما در میان می‌گذارد؟ بعضی از بچه‌ها بعد از مدرسه درباره اتفاقاتی که در مدرسه افتاده است با پدر یا مادر خود صحبت

1 سال پیش

گریه کنی عمو آمپول می‌زنه! ترساندن کودک حربه‌ای رایج برای برخی والدین است. آیا این کار درست است؟ آیا فایده هم دارد؟

1 سال پیش

بیشتر...