2 سال پیش
تا دو سال بعد از طلاق ازدواج نکنید
دوران بعد از طلاق، دوران حساس و پرخطري است. اگر زن و مرد و اطرافيانشان در اين مدت رفتار مناسبي نداشته باشند، آسيبها و خطرهاي طلاق چند برابر ميشود.
آدمها بعد از طلاق چه احساسي دارند؟ ناراحتي و غصه يا آرامش و راحتي؟
بلافاصلهبعد از جدايي، براي بيشتر افراد، يک دورهي تضاد، دوگانگي عاطفي وتغييراتخلقي شديد پيدا ميشود. تضاد از اين جهت که فردِ طلاقگرفته،ترديد داردکاري که انجام داده درست بوده و اينکه آيا ميتوانسته کاربهتري انجام دهديا نه. دوگانگي عاطفي هم به اين ترتيب است که فرد در عينحال که از همسرسابق خوشش نميآيد، همزمان نسبت به او احساس مثبتي همدارد؛ چون ممکن استبعضي از جنبههاي وجود او را که در گذشته دوست داشته،هنوز هم دوست داشتهباشد. تغييرات خلقي شديد هم به اين صورت است که گاهياوقات، فرد احساس تاسفميکند؛ چون فکر ميکند ميتوانسته بهتر رفتار کند،يا احساس شرم در او بهوجود ميآيد؛ به اين دليل که در يکي از نهادهايمهم اجتماعي که ازدواج وتشکيل خانواده است، شکست خورده است. افسردگي همدر اين دوران خيلي شايعاست؛ چون فرد نميداند چه وضعيتي در انتظار اوست.به طور کلي در دورهي پساز طلاق، خشم و تاسف و عشق و نفرت در همميآميزند. البته ممکن است بعضياوقات، فرد احساس راحتي کند؛ چون فکرميکند ديگر فشارها تمام شده؛ اما ترساز آيندهي نامعلوم، اين احساسراحتي موقت را از بين ميبرد. در ايندوران، افراد با يادآوريهاي مکررگذشته و بررسي رابطهي ازهمگسيختهيخودشان، دچار اختلال تمرکز ميشوند ونميتوانند به هيچچيزي به طور طبيعيفکر کنند. آنها به طور کلي با عواطفرنجآور و منفي روبهرو هستند ـ چهکساني که خودشان مايل به جداييبودهاند (مثل طلاق توافقي) و چه کساني کهمايل نبودهاند.
و چه چيزهايي اين احساسات منفي را تشديد ميکند؟
مسايلاجتماعي، عرفي و قانوني؛ مثلا موضوعات مالي که اغلب بعد از طلاقنيز زن ومرد را به هم مربوط ميکند و باعث ايجاد تنش ميشود. اين موضوعبهخصوص درکشور ما، بهدليل وجود مهريه خيلي متداول است؛ چون مهريه درابتداي ازدواجبا اين فرض تعيين ميشود که قرار نيست هيچوقت پرداخت شود،اما موقع طلاقمعلوم ميشود که قضيه جدي است. به همين دليل، بعضي خانمهابراي گرفتنمهريهشان از راه قانوني وارد ميشوند و مثلا همسرشان را بهزندانمياندازند و خلاصه کشمکشهايي ايجاد ميشود که به مشکلات جدايياضافهميکند، يا مثلا موضوع نگهداري از فرزندان- اگر فرزندي وجود داشتهباشد-معمولا دردسرساز است. از طرف ديگر، افراد بعد از جدايي مجبورميشوند برايطلاقشان داستان اختراع کنند تا هم خودشان و هم اطرافيانشانرا قانع کنند.اما همانطور که ميدانيد، چيزي به نام سازوکارهاي دفاعيرواني وجود داردکه وقتي انسان احساس ميکند تماميت شخصيتياش تهديد شده،فعال ميشود. يکياز اينها فرافکني است. در فرافکني، فرد براي غلبه براحساسات منفي نسبت بهخودش، به گريز از واقعيت پناه ميبرد و مسايل خودشرا به ديگران و محيطاطراف نسبت ميدهد؛ مثلا در شرايطي که خودش با رفتارنامناسب موجب جداييشده، فکر و عنوان ميکند که اين طرف مقابل بوده که بارفتارهاي بد سبب طلاقشده است.
اقوامو آشنايان
اين گروه شامل همهي کساني ميشود که بهنظر زن و مردي که ازهم جدا شدهاند، حق دارند از طلاق آنها و دلايلشاطلاع داشته باشند. اينيکي از استرسهاي بزرگ زن و مرد است که خبر طلاقرا چهطور به اطرافيانشانبدهند؛ و معمولا هر کدام، داستاني براي طلاقشانميبافند و بارها آن رابراي ديگران تکرار ميکنند. براي جلوگيري ازتکرار مکررات، بهتر است زن ومرد هر کدام جداگانه بنشينند و منصفانه دلايلجداييشان را ارزيابي کنند؛ ودر يک جمعبندي کلي از نکات مثبت ومنفياش، آن را به صورت يک نامهيکوتاه محترمانه درآورند و براي همهيدوستان و آشناياني که مايلند دربارهطلاقشان به آنها توضيح دهند، ارسالکنند يا به صورت ايميل بفرستند. جالباست بدانيد که در بعضي از جوامع،مرسوم است که خبر طلاق هم مثل خبر ازدواجبه آگاهي عموم رسانده ميشود؛مثلا زنوشوهرها در روزنامههاي محلي و درصفحهي آگهيهاي ازدواج و طلاق،خبر جداييشان را به اطلاع دوستان وآشنايان ميرسانند. اما بعضي ازآشنايان هستند که شايد دوست نداشته باشيداز طلاق شما باخبر شوند.بعضيها، بهخصوص بعضي خانمها، موضوع جداييشانرا پنهان ميکنند يا دروغميگويند؛ که اين اصلا مطلوب نيست. البته ايننکته را هم در نظر بگيريمکه کساني که در زندگي فرد نقشي ندارند، ضرورتيندارد دربارهي طلاق اوچيزي بدانند و فرد ميتواند راجع به اين موضوع باآنها هيچ صحبتي نکند.
با همکاران
بهتراست رابطهتان با همکاران را به حوزهي کاري محدود کنيد و وارد حوزه شخصييکديگر نشويد تا مجبور نباشيد دربارهي يک مساله شخصي، مثل طلاق، بههمکارانتان توضيح دهيد. اما اگر روابط شما با يک يا چند نفر از همکارانتان،صميمانهتر از اين حرفهاست، بر حسب ميزان صميميت روابطتان، ميتوانيد ازتوصيههايي که در بخش «دوستان، اقوام و آشنايان» يا «خانوادهي درجه يک»گفته شد، استفاده کنيد.
با خانوادهي همسر سابق
حتياگر فرد باخانواده همسر سابقاش رابطه خوبي داشته باشد، خواهناخواهادامهي اينروابط بعد از طلاق سخت ميشود و در بسياري از موارد بريدهخواهد شد.بنابراين توصيه نميکنيم که اصراري به ادامه اين روابط داشتهباشيد، چونممکن است باعث تنش گاهوبيگاه شود.
با فرزندان
فرزنداندر قضيهطلاق والدين گاهي حتي بيشتر از خود زن و مرد آسيب ميبينند. آنهااينآمادگي را دارند که هر بحران و مشکلي را به خودشان نسبت بدهند- مهمنيستسنشان زياد يا کم باشد؛ چون هر کسي هميشه در قبال پدر و مادرش کودکاست.پس پدر و مادر بعد از طلاق وظيفه دارند طوري برخورد کنند که بچههاخودشانرا در طلاق آنها مقصر ندانند؛ مثلا از گفتن جملههايي از اين قبيلکه«اگر به خاطر تو نبود، خيلي زودتر جدا ميشدم،» بپرهيزند يا از بدگويي وتحقير يکديگر در مقابل بچهها خودداري کنند. بلکه برعکس، زحمات ديگري رابه بچهها گوشزد کنند و به آنها بگويند که بعضيوقتها، دو نفر که آدمهايسالم و مثبتي هم هستند، ممکن است در روابطشان با هم مشکل پيدا کنند. اينبه معنيناهنجار بودن يا بد بودن يکي از آنها نيست. از طرف ديگر، بهتر استپدر و مادر، حرفهايي را که قرار است به بچهها بگويند با هم هماهنگکنند؛چون اگر هر کدام يک داستان متفاوت بگويد، از نظر بچه، معنياش ايناست کههيچکدام درست نميگويند.
خانواده
تنهاکاري که بايد انجام بدهند، حمايت عاطفي کامل از فرزندي است که بهتازگيطلاق گرفته است. آنها بايد صرفنظر از احساسي که نسبت به اين جداييدارند-تاييد يا مخالفت- از فرزندشان حمايت کنند؛ چون او در شرايط دشوارياست وممکن است دچار اختلالات رفتاري و رواني شود.
ما به خانوادههايکساني کهطلاق ميگيرند، ميگوييم اين درست شبيه اين است که شما ميبينيدفرزندتانرگ دستش را بريده و خودکشي کرده است. در اين شرايط، ما نميرويمبالاي سرفرد که بگوييم چه کار زشتي کردهاي و ديگر دوستت ندارم؛ او راسرزنش ونکوهش نميکنيم، بلکه اول از همه زخمش را ترميم ميکنيم و بهمراقبت وپرستاري و حمايتش ميپردازيم و بعد به چيزهاي ديگر فکر ميکنيم.پس به جايموضعگيري عاطفي و هيجاني شديد که اتفاقا در خانوادههاي ايرانيبسيار شايعاست، بايد به شکل منطقي از فرد حمايت کرد.
دوستان و آشنايان
اگردوستي که طلاق گرفته، خودش خبر طلاق را به دوستان و آشنايان داده باشد،آنها بايد همدردي و حمايت عاطفيشان را نشان بدهند ولي اگر خود فرد چيزينگفته باشد، هر حرفي در اين باره ممکن است به عنوان فضولي و دخالت بيجاتلقي شود و فرد را معذب و ناراحت کند.
ازدواج مجدد با همسر سابق
اگرزن و مرد خيلي زود پشيمان بشوند و بخواهند دوباره به زندگي مشترکبرگردند،نتيجهاي که از اين تصميم ميگيريم، اين است که تصميمشان برايطلاق،منطقي نبوده است. از آنجا که در جامعهي ما، طلاق هم مثل ازدواجممکن استدر اثر دخالت اطرافيان اتفاق بيفتد، اين احتمال وجود دارد که پساز مدتي کهطرفين چشمانداز منطقيتر و دقيقتري نسبت به ماجرا پيداکردند، دوبارهتصميم به ازدواج با يکديگر بگيرند، که در اين صورت اقداممثبتي است.
منبع: سلامتیرانگرداوری شده از پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
# اجتماعی #علمی منبع: تنظیم خانواده
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
نعوظ راست شدن آلت بلند شدن آلت صبحها شق شدن آلت اختلال نعوظ خون در آلت تناسلی علت نعوظ صبح فواید نعو
نعوظ,راست شدن آلت,بلند شدن آلت صبحها,شق شدن آلت,اختلال نعوظ,خون در آلت تناسلی,علت نعوظ صبح,فواید نعوظ,نعوظ صبحگاهی مردان
6 ماه پیش
بعد از رابطه زناشویی چه کنیم,بعد از رابطه چه بخوریم,بعد از رابطه جنسی چه باید کرد, باید و نباید بعد از رابطه ی جنسی
6 ماه پیش
اضافه وزن,چاقی,سرطان سینه,زنان میانسال,فواید اضافه وزن برای زنان میانسال
6 ماه پیش
بیشتر...