3 سال پیش
درس هایی یک سال پس از همه گیری کرونا سلامت شهر سلامت اجتماعی سلامت نیوز
سلامت نیوز:كرونا همهچيز را معطوف به خود كرد، در يك سالي كه گذشت انگار اين بيماري همهگيري طاقت نداشت در مورد چيزي و موضوعي غير از آثار و تبعاتش حرف زده شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ، در حوزههاي بسيار از سلامت و درمان گرفته تا اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و هنر همه متوجه عواقب بيماري بود. در ماههاي گذشته روانپزشكان و روانشناسان و متخصصان سلامت روان به صورت ويژه مشغول مطالعه و مشاهده و آگاهي رساني بودهاند؛ چرا كه خود بيماري و شرايطي كه بر دنيا حاكم كرد را ميتوان يكي از جديترين چالشهايي دانست كه بر سر راه سلامت روان در دنياي معاصر ما قرار گرفت. از قرنطينه و خانهنشينيهاي مداوم گرفته تا تنها شدن آدمها در سوگ موضوعاتي بودند كه ميليونها نفر در سراسر جهان تجربه كردند.
در اين ميان انگ زدن به مبتلايان كرونا و خانوادههايشان يكي از نخستين چالشهايي بود كه در هفتهها و ماههاي اول شيوع سر راه موضوع سلامت روان قرار گرفت، موضوعي كه ميتواند (به دليل سوق دادن آدمها به پنهان كاري) تبعات بسيار جدي سلامت داشته باشد. در روزهايي كه دنيا همچنان پس از يك سال با همهگيري دست و پنجه نرم ميكند، دهمين همايش علمي سلامت روان و رسانه هم امسال نگاهش را به صورت ويژه متوجه كرونا كرده بود و بحثهايش را با محوريت «انگ و چالشهاي رواني- اجتماعي در گذر از بحران كرونا» مطرح كرد.
مريم رسوليان، روانپزشك و عضو هيات مديره انجمن علمي روانپزشكان ايران و از سخنرانان اين همايش در گفتوگويي با «اعتماد» در مورد موضوع انگ از ابتدا تا كنونِ همهگيري پاسخ داده و اشارههايي به موضوع تلاش براي سواد سلامت جامعه كرده است.
همايش سلامت روان و رسانه امسال به موضوع انگ و چالشهاي رواني- اجتماعي در گذر از بحران كرونا اختصاص داشت. اين موضوع انگزني به خصوص در مورد مبتلايان و خانوادههاي آنان در ماههاي اول شيوع بيماري خيلي پررنگ بود اما با گذشت زمان به نظر ميرسد شايد ديگر آنقدر پررنگ نباشد. به نظر شما در اين مدت انگ هنوز از مشكلات داراي اولويت در كروناست؟
به ميزاني كه امري خطرناك و ناشناخته باشد، ترس و ابهام در مورد آن بيشتر است و هر قدر اين ترس بيشتر باشد انگ بيشتري هم به همراه دارد. وقتي علل و زمينه خطر بيشتر شناخته شود، زمينه كنترل آن هم به دست آمده و خطر كاهش مييابد و به تبع آن هم انگها كمتر ميشود، اما از بين نميرود. بخش زيادي از بحث چالشهاي رواني و اجتماعي كرونا مربوط به تغيير سبك زندگي است. اين تغيير سبب ميشود تا افراد مختلف در سازگاري با سبك جديد واكنشهاي متفاوتي نشان دهند. برخي خيلي خوب سازگار ميشوند؛ سرگرميها و برنامههاي خودشان را تعريف ميكنند.
برخي بهشدت احساس ناامني و ترس ميكنند و واكنشهاي پر استرس دارند. اما اصولا سبك زندگي تغيير اساسي كرده و تجربههايي كه در مورد دوركاري و ارتباطات مجازي پيش آمده اين فضا را به وجود آورده كه شايد زندگي همواره به همين شكل ادامه پيدا كند. فكر ادامه زندگي با اين سيستم چيزي است كه بسياري از آدمها را ميترساند و خيلي از كسبوكارها را مختل ميكند و همه اينها باعث ميشود كه آدمها بترسند و ابعاد ديگر اين تغيير را نبينند. نوع عروسيها، عزاداريها، تولد بچهها و غيره تغيير كرده و رفت و آمدها كم شده. جالب اينجاست كه با وجود محدوديت رفت و آمدها و خلئي كه در زندگيها ايجاد شده، افراد با اين شرايط خود را سازگار كردهاند.
از چه نظر؟
افراد با وجود محدوديت رفت وآمد كمتر به هم تلفن ميزنند. يعني بهرغم تغييرات عمدهايكه در رفت و آمدها رخ داده است و ابراز دلتنگيها اما از ديگر سو ارتباطات مجازي و تلفني محدودي برقرار ميشود. به صورت مشخص در سوگواريها به يك تلفن ختم ميشود و تمام. در صورتي كه اگر شرايط ديدار حضوري امكانپذير بود شايد تا روز هفتم هم هر روز به آن خانواده سر ميزدند.
اما الان حتي به همان ميزان هم تلفن نميزنند و تماس نميگيرند. انگار روابط اجتماعي يك قيدي براي آدمها شده بود كه حالا آن قيد برداشته شده و مثلا ديگر انتظار نميرود كه در مراسم عزا حاضر شوند اما تماسهاي ديگر را هم به تبع آن كم ميكنند. اينكه در آينده اين تغييرات چه تبعاتي داشته باشد خيلي قابل پيشبيني نيست اما آنچه روشن است، اين است كه به نظر ميآيد يك خانه تكاني در آداب و رسوم اضافه اجتماعي رخ ميدهد. مثلا كسي كه ميخواست براي بچهاش عروسي بگيرد بايد مثلا 200 يا 300 مهمان دعوت ميكرد حتي اگر پولش را نداشت.
حالا اينها خود به خود حل شد. اينكه آيا بعد از كرونا آدمها دوباره به اين رفتارها بازگردند را مطمئن نيستم اما نكته بعدي كه در اين راستا وجود دارد، اين است كه آدمها نياز به افزايش آگاهي دارند، بايد بدانند كه چه اتفاقي دارد ميافتد. با توجه به اينكه رفت و آمدها كم شده و كارهاي اينترنتي افزايش پيدا كرده، فرصت بسيار مناسبي است كه جايگزينها با محتواي مناسب و مثبت توليد شود و اميدواريم كه در آينده شاهد افزايش سواد سلامت جامعه باشيم.
مسالهاي به عنوان عوامل اجتماعي موثر در سلامت وجود دارد كه نشان داده است 70 درصد عوامل موثر بر سلامت خارج از كنترل نظام بهداشت و درمان هستند؛ موضوعاتي مانند آلودگي هوا، سلامت رانندگي و جاده و ماشين مناسب يا فقر عوامل موثر در سلامت هستند و هيچ كدام ارتباط مستقيمي با بخش بهداشت و درمان ندارند. عوامل فردي مانند ورزش و عدم استعمال دخانيات و سلامت غذايي بر سلامت فرد اثر دارد اما تاثير عوامل اجتماعي بر سلامت كل جامعه بزرگتر است.
يكي از موثرترين عوامل اجتماعي سلامت ميزان سواد سلامت مردم است به اين معنا كه وقتي افراد جامعه اطلاعات داشته باشند، بيماريها را بشناسند، نشانهها را زود تشخيص دهند و به موقع اقدام كنند، ميتوانند زودتر به رفع مشكل بپردازند. يكي از موضوعاتي كه اين همايش و بهطور عام رسانهها بر عهده دارند، تلاش در جهت افزايش سواد سلامت جامعه است. محور اصلي همايش موضوع انگ بود كه كاهش آن ارتباط زيادي با سواد سلامت دارد .
در حال حاضر فكر ميكنيد در حوزه انگ بيماري، مهمترين محوري كه هنوز در ارتباط با درگيري با كرونا وجود دارد، چيست؟
به نظر هرچه زمان گذشته موضوع انگ كرونايي كمرنگتر شده، اما هنوز وجود دارد. عوامل متعددي در پنهان كردن بيماري نقش دارد كه بعضي از آنها مستقيما به دليل بار منفي بيماري نيست و به دليل عواقب اجتماعي بيماري است. به عنوان مثال بيماري سبب ميشود كه شخص مجبور شود دو هفته سر كار نرود و حقوق نگيرد پس ترجيح ميدهد به كسي نگويدكه مبتلا به كرونا شده است.
معني ديگري كه گاهي از ابتلا به كرونا برداشت ميشود، اين است كه فرد رعايت اصول بهداشتي را نداشته است و به دليل بيتوجهي گرفتار شده و به همين دليل ديگران قضاوت منفي كرده و معاشرت با او نكنند. انگ است كه سبب ميشود تا مردم بيماري را پنهان كنند يا براي درمانش اقدام نكنند. اتفاقي كه دقيقا در بيماريهاي روانپزشكي بهشدت شاهدش هستيم.
ميگويد من رواني نيستم پس دارو نميخورم. حالا اين «رواني بودن» شامل افسردگي، اضطراب، وسواس و همه اينها ميشود. در كرونا هم همين اتفاق رخ ميدهد؛ معالجه نميكنند تا از عواقب بيماري دور باشند. در صورتي كه اين تفكر ابتدايي و خام است. اين ترس از انگ است و نهايتا منجر به اين ميشود كه انسان از خودش غفلت كند، درمان نكند و عوارض بيماري، چه در مورد بيماري كرونا و چه مشكلات روانپزشكي، بيشتر شوند. خطاي ذهن در اينجا اين است كه فكر ميكند اگر دارو بخورد مستندي بر بيمار بودن دارد و اگر دارو نخورد پس بيمار نيست و انگ اينگونه خطاها را تقويت ميكند.
به بحث افزايش آگاهي اشاره كرديد، آيا به عنوان مثال بحثهاي گستردهاي كه در همايش مطرح شد صرفا حكم طرح موضوع را دارند يا جايي هم در نظام سلامت و تصميمگيريهاي حاكميتي پيدا ميكنند؟نتايج بحثهايي كه ميشود روي سياستگذاريها اثر ميگذارند يا فقط همان جنبه آگاهي بخشي را دارند؟
موضوعات آگاهي بخشي بر اين مبنا هستند كه وقتي يك موضوعي تبديل به گفتمان جامعه شود روي سياستگذاري هم اثر خواهدگذاشت. طبيعتا از يك همايش نميتوان انتظار داشت كه در كوتاهمدت بر سياستگذاريها اثر گذارد، اما به ميزاني كه سلامت سواد جامعه افزايش پيدا كند و موضوعات همايش تبديل به حساسيت و موضوع مورد اهميت براي جامعه شود، به همان ميزان احتمال اثر بر سياستگذاري دارد.
بخشي از مردم همين جامعه از سياستگذاران هستند. هر كسي در مورد حرفه خودش ممكن است سواد داشته باشد اما به عنوان مثال در زمينه روانپزشكي، يك پزشك متخصص هم مثل يك فرد است، يا من روانپزشك در حوزه چشمپزشكي اطلاعاتم خيلي بيشتر از سطح متوسط سواد جامعه نيست. گرايش به تخصصهاي متعدد باعث شده كه اين اتفاق بيفتد.
اما برخي مسائل مثل مسائل حوزه سلامت روان، اصول حكمراني خوب براي كنترل همهگيري بايد آنقدر تكرار و در مورد آن صحبت شود تا به عنوان يك اصل قابل قبول براي اكثريت درآمده و به برنامهريزان و سياستگذاران نيز جهت دهد و مطمئن باشيد اگر اين مسائل تبديل به گفتمان جامعه شود روي ذهن سياستگذاران اثر خواهد گذاشت، چون به هر حال مدير هم از همين جامعه برخاسته است.
يكي از اتفاقاتي كه در اين يك سال افتاد اين بود كه تقريبا اغلب امكانات و تمركز نظام سلامت به سمت كرونا رفت. قبل از آن هم البته مشكلات سلامت روان هم در اولويتهاي چندم سلامت بودند، حالا در اين مدت كرونا چقدر به موضوع سلامت روان و روندهاي درمان صدمه زده؟
واقعيت اين است كه كرونا بر ارايه تمامي خدمات پزشكي اثر گذاشته است. در بخش باليني مراجعه به بيمارستانها كاهش پيدا كرد. مراجعه به مطبها كاهش پيدا كرد و اين يعني مردم كمتر در جستوجوي درمان خودشان برآمدند. در تمام زمينههاي پزشكي اين اثر بوده اما مسالهاي كه در اين مدت شاهدش بوديم، اين است كه توجه مسوولان به موضوع سلامت روان بيشتر شده.
اين توجه فعلا توجه افكار است و هنوز چندان به برنامهريزي تبديل نشده. منظور از برنامهريزي اين است كه از سطح صحبت و گفتوگو به سطح عملياتي و برنامهريزي مانند تامين بودجه و برنامههاي مصوب نرسيده است. اما در سخنرانيهاي مختلف از وزير تا نماينده مجلس گرفته ميبينيد كه بحث سلامت روان به يك گفتمان عمومي جامعه تبديل شده است.
فكر ميكنيد از آثار كرونا بوده؟
آگاهي به صورت كلي افزايش داشته. در دوران كرونا هم به خاطر موضوعاتي مانند تغيير سبك سوگواري، درگيري و استرس شديد كادر درمان و خانوادههايشان و ... توجه به نقش سلامت روان در اين ايام هم بيشتر شده است. اما اين توجه تبديل به برنامهريزي و زيرساخت نشده است. اما همين توجه عمومي اتفاق مهمي است و اميدواريم كه زمينه فراهم شدن زيرساختهاي سلامت روان در همه بخشها به خصوص آموزش و پرورش هم فراهم شود.
رسوليان: افراد با وجود محدوديت رفت وآمد كمتر به هم تلفن ميزنند. يعني بهرغم تغييرات عمدهايكه در رفت و آمدها رخ داده است و ابراز دلتنگيها اما از ديگر سو ارتباطات مجازي و تلفني محدودي برقرار ميشود. به صورت مشخص در سوگواريها به يك تلفن ختم ميشود و تمام.
در صورتي كه اگر شرايط ديدار حضوري امكانپذير بود شايد تا روز هفتم هم هر روز به آن خانواده سر ميزدند. اما الان حتي به همان ميزان هم تلفن نميزنند و تماس نميگيرند. انگار روابط اجتماعي يك قيدي براي آدمها شده بود كه حالا آن قيد برداشته شده و مثلا ديگر انتظار نميرود كه در مراسم عزا حاضر شوند اما تماسهاي ديگر را هم به تبع آن كم ميكنند.
#اخبار_سلامتی منبع: سلامت نیوز
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
کارشناس اداره کل آرایشی، بهداشتی سازمان غذا و دارو درباره مصرف ضد آفتاب توسط مادران باردار و کودکان مطالبی بیان کرد.
9 ساعت پیش
به گفته کارشناسان، پیاده روی یکی از بهترین ورزش های موجود برای افراد معمولی است.
پریروز
یک سری اشتباهات شناختی، لابلای فکرهای مختلف ما آدمها همیشه خود نمایی میکنند. برای اینکه فاجعهسازی نکنیم، بهتر است جلوی استفاده از کلماتی مثل هولناک، وحشتناک و افتضاح را بگیریم.
4 ساعت پیش
نایب رییس انجمن علمی گفتاردرمانی ایران، مداخلات زودهنگام را در رفع اختلالات گفتار و زبان بسیار مهم دانست و گفت: به محض بروز مشکلات گفتار، زبان و بلع در هر سنی، مراجعه سریع به مراکز درمانی و توانبخشی میتواند در درمان موثر باشد.
10 ساعت پیش
همه افراد از جمله نوزاد شما، گاز تولید و دفع می کنند. همانطور که غذا از طریق دستگاه گوارش حرکت می کند، روده کوچک مواد مغذی قابل استفاده را جذب می کند. باکتریهای روده بزرگ باقیماندهها را تجزیه میکنند، هیدروژن و دیاکسید کربن آزاد میکنند و حبابهای گاز را در این فرآیند تولید میکنند. آروغ زدن باعث می شود مقداری گاز در اوایل از معده خارج شود و بقیه گاز از روده بزرگ به راست روده منتقل می شود، جایی که عمدتاً از طریق حرکات روده یا نفخ خارج می شود.
3 روز پیش
همهٔ ما گاهی خوابرفتن دست یا پا را تجربه میکنیم که نتیجهٔ طبیعی فشردگی عصب است. احساس گزگز اغلب با تغییر وضعیت بدن بهراحتی برطرف میشود، چون فشار وارد بر عصب حذف میشود. خوابرفتن دستها و پاها پارستزی نیز نامیده میشود.
3 روز پیش
می دانید که ورزش برای سلامت قلب و عروق عالی است، اما تحقیقات جدید نشان می دهد که مغز نقش زیادی در این زمینه دارد.
3 روز پیش
پیری به این معنی نیست که زمین خوردن اجتنابناپذیر و حتمی است و برای جلوگیری از آن کارهای زیادی میتوان انجام داد.
4 ساعت پیش
از آنجا که انسان در تمام طول عمر خود با پول و مشتقات آن سر و کار دارد و جزء جداناپذیر زندگی است، وقت گذاشتن برای آموزش این مهارت از وظایف والدین محسوب میشود. این در حالی است که آموزش نحوه رفتار با پول و کارکردهای آن در آموزههای تربیتی بسیاری از والدین جایی ندارد.
5 ساعت پیش
بیشتر...