اپل سال ۱۹۹۶ چهره‌ای متفاوت از چیزی که الان می‌بینیم داشت. این کمپانی به سختی خود را سرپا نگه داشته بود و تندیس رکورد بیشترین ضرر اقتصادی طی یک فصل مالی در کل تاریخش را نیز در دست داشت. اپل برای بیرون آمدن از این منجلاب با همکاری ناشر فیلم «ماموریت غیرممکن» اقدام به تبلیغ ۱۵ میلیون دلاری برای پاوربوک ۵۳۰۰ خود کرد؛ اقدامی که منجر به پدید آمدن دوران خجالت‌آوری برای این کمپانی شد.

اگر شرکت شما به تازگی با ۷۴۰ میلیون دلار ضرر مالی روبرو شده و نیمی از محصولاتتان به ارزش یک میلیارد دلار نیز در انبار خاک می‌خورد، چه کاری می‌کردید؟ اپل برای برگرداندن ورق به نفع خود، به هالیوود رو انداخت و سعی کرد با تبلیغ گران‌ترین لپ تاپ خود در فیلمی که انتظار می‌رفت فروش بالایی داشته باشد، دوباره بر سر زبان‌ها بیفتد.

البته اپل در کنار این کمپین تبلیغاتی، یک بازی آنلاین به نام «ماموریت: غیر ممکن - ماجراجویی‌های اینترنتی» نیز راه‌اندازی کرد. این کار اپل نمونه‌ای از آینده تبلیغات آنلاین نیز به حساب می‌آمد. هنوز هم می‌توانید اینوب سایترا ببینید ولی متاسفانه بازی آن دیگر اجرا نمی‌شود. اکنون بیاید با هم به دلایل شکست مفتضحانه کمپین تبلیغاتی اپل بپردازیم.

تبلیغات در فیلم مامورت غیر ممکن

بر اساس قراردادی که این کمپانی در سال ۱۹۹۶ با شرکت پارامونت (ناشر فیلم) بسته بود، پاوربوک ۵۳۰۰c باید به کرات در طول فیلم به نمایش در می‌آمد. متاسفانه زمان‌بندی اپل برای عقد این قرارداد چندان مناسب نبود و به همین دلیل، کمپانی کالیفرنیایی نتوانست دخل و تصرفی در المان‌های به نمایش درآمده روی لپ تاپ خود داشته باشد.

در نتیجه مکی که در فیلم به نمایش درآمد، از رابط کاربری کامَند (مشابه داس) استفاده می‌کرد که حتی از ویندوز ۹۵ نیز قدیمی‌تر بود. از این بدتر زمانی بود که تام کروز (هنرپیشه کاراکتر اصلی فیلم) مجبور شد واقعا ماموریت غیر ممکنی را در فیلم انجام دهد. به همین دلیل، مشاورین کامپیوتر و تجهیزات تکنولوژی این فیلم عنوان کردند که پاوربوک ۵۳۰۰c عملا و از منظر فنی نمی‌تواند از عهده چنین پردازشی بربیاید، در نتیجه بهتر است از کامپیوتری که اختراع نشده و «لپ تاپ‌های متفکر» نام دارد، استفاده شود.

پاوربوک ۵۳۰۰: تبلیغات برای محصولی که به فروش نمی‌رسید

یکی دیگر از مشکلات اپل با این تبلیغ گران‌قیمت، مربوط به خود زمان عرضه پاوربوک می‌شد (اپل قرن بیستم واقعا با زمان‌بندی مشکل داشت). اگر در سال ۱۹۹۶ به سینما می‌رفتید و این فیلم را تماشا می‌کردید، شاید پس از خارج شدن از سینما به سرتان می‌زد که پاوربوک ۵۳۰۰ را خریداری کنید. در نتیجه به نزدیک‌ترین اپل استور رفته و مدل مورد نیاز خود را انتخاب می‌کردید. فقط یک مشکل وجود داشت؛ اپل هنوز فروش پاوربوک ۵۳۰۰ را آغاز نکرده بود.

البته پس از مدتی اپل اقدام به عرضه لپ تاپ گران‌قیمت خود به بازار کرد و ۱۰۰۰ مدل از آن را به فروش رساند. تنها چند روز پس از عرضه این لپ تاپ، اخباری مبنی بر آتش گرفتن پاوربوک ۵۳۰۰ منتشر شد؛ یکی در خانه یکی از مهندسان نرم‌افزار اپل و دیگری در کارخانه اپل در چین. پیتر هارتسوک از وب سایت «The Hartsook Letter» در مقاله‌ای نوشته بود «یک از ویژگی‌های محصولات اپل، استفاده آسان از آن‌هاست. اگر دستگاه شما کار نکند، استفاده از آن نیز آسان نیست».

اپل به سرعت ۱۰۰ دستگاه را فراخواند تا علت را جویا شود. کاربرانی که دستگاه‌های جدید دریافت کردند، با دو سوم فضای ذخیره‌سازی روبرو شدند، زیرا اپل توانایی تامین قطعات لازم را نداشت. به همین دلیل قیمت پاوربوک ۵۳۰۰ را نیز ۱۰۰ دلار کاهش داد. از همین رو اگر به سینما می‌رفتید و فیلم ماموریت غیرممکن را می‌دیدید و در صورتی که موفق می‌شدید پاوربوک ۵۳۰۰ را خریداری کنید، یا با لپ تاپی مواجه می‌شدید که آتش می‌گرفت، یا این که واقعا ۶۵۰۰ دلار پول اضافی داشتید تا برای این لپ تاپ هزینه کنید (با احتساب تورم قیمت پاوربوک ۵۳۰۰ چیزی در حدود ۱۰۵۳۰ دلار امروزی می‌شود).

اپل ماموریت غیرممکن را ممکن کرد

کمتر شرکتی پیدا می‌شود که از این قضیه کمر صاف کند و اگر تاریخچه اپل را مشاهده کرده باشید، می‌دانید که این کمپانی بیدی نیست که با این بادها بلرزد. اپل با عرضه مک OS 8 توانست بار دیگر نشان دهد که طراحی در این کمپانی حرف اول را می‌زند و در پی موفقیت این سیستم‌عامل، جریان‌های دلار نیز به این کمپانی سرازیر شدند. از همه مهمتر، اپل با خرید کمپانی NeXT، دوباره استیو جابز را به کوپرتینو برگرداند. پایانی هالیوودی‌تر از این سراغ دارید؟