1 سال پیش
کاخ غزل در سایه ابتهاج ایران آنلاین
ابتهاج متولد ششم اسفند 1306 خورشیدی و از افتخارات ایران و بخصوص استان متمدن گیلان بود. بخشی از تحصیلاتش را در رشت و قسمتی را در دبیرستان تمدن تهران گذراند. در سال 1318 با شعر و موسیقی مأنوس میشود و در مهرماه 1325 نخستین دفتر شعرش به نام «نغمهها» را با مقدمه حمیدی شیرازی در بنگاه انتشارات طاعتی رشت منتشر میسازد. در سال 1327 با شهریار و ابوالحسن صبا و پس از آنها با نادرپور آشنا میشود.
روزنامه ایران: بهدنبال این آشناییها با شاعران دیگر از جمله نیما یوشیج، احمد شاملو، اخوان ثالث، کسرایی، منوچهر شیبانی، اسماعیل شاهرودی، فریدون مشیری، فروغ و سهراب سپهری ارتباط پیدا میکند. 1332 یکی از بهترین آثار خود «سیاه مشق» را در مؤسسه انتشارات امیرکبیر به چاپ میرساند. او از همین جا گردش و چرخش شغلی و هنریش آغاز میشود. اگرچه چندی هم به سمت و سوی کارهای سیاسی کشیده شد ولی خوشبختانه دوامی نیافت.
1337 ازدواج میکند و محصول این ازدواج یلدا، کیوان،کاوه و آسیاست. آثار و فعالیتهای او همچنان در حال شکوفایی است که در سال 1351 بهعنوان سرپرست موسیقی گلها در رادیو وارد مرحله تازهای میگردد. چندین گروه موسیقی از جمله «شیدا» و «عارف» را بنیاد مینهد. از همین سالها به بعد فعالیتهای ابتهاج در انجمنهای شعری، خواندن شعر در کشورهای مختلف، همکاری با مؤسسات علمی، فرهنگی، روزنامه، مجلهها و انتشارات پیدرپی آثارش آغاز میگردد و هر روز از روز پیشین موفق تر. زندگانی سرشار از عشق، غزل، موسیقی، دوستی، صلح و مهربانی در آثار و روزگارش سایه دارد. ابتدا برای ورود به شعر سایه با خودم جدالی داشتم که از کجا آغاز کنم و چه موضوعها یا مواردی را در ترازوی نقد و بررسی قرار دهم. به این رسیدم که نخست مختصری از عملکرد و کارهای او را در مقیاس و مشت در نمای درشت بنویسم و سپس سراغ شعر بروم.
ابتهاج در یک مصاحبه گفته بود «من چیزی به شعرم نبستم، ادا درنیاوردم، هر چه بوده و هست خودم بودهام» البته به نقل از مضمون تمام شعر سایه، حرف او و سخنش شهادت میدهند. ابتهاج، فرهنگ غزل صدساله ایران است. او با تمام شاعران مطرح دوران عمرش ارتباطات و مماشات داشت. شهریار گفته بود «سایه تمام غزل بعد از من است» و خلاصه همه آنچه که گفته آمد و خواهم گفت ابتهاج را قله نشین غزل معاصر میکند. به تحقیق در این قله، شاعران دیگری هم حضور دارند ولی یکی از سرنشینها ابتهاج است. سه ویژگی در شعر و غزل سایه ذهن خواننده را به خود جلب میکند.
1 – عاطفهمندی
2 – درونمایههای اجتماعی
3 – سادگی، بیتکلفی و دوری از غلطهای نحوی و خالی بودن از افراط و تفریط
یکی دو نمونه میآورم و مختصر پیرامونش بحث میکنم:
دیگر این پنجره بگشای که من
به ستوه آمدم از این دل تنگ
دیرگاهی است که در خانه همسایه من خوانده خروس
وین شب تلخ عبوس
می فشارد به دلم پای درنگ
دیرگاهی است که من در دل این شام سیاه
پشت این پنجره بیدار و خموش
ماندهام چشم به راه
همه چشم و همه گوش
مست آن بانگ دلاویز که میآید نرم
محو آن اختر شب تاب که میسوزد گرم
مات این پرده شبگیر که میبازد رنگ
آری این پنجره بگشای که صبح
می درخشد پس این پرده تار
می رسد از دل خونین سحر بانگ خروس
وز رخ آینهام میسترد رنگ فسوس
بوسه مهر که در چشم من افشانده شرار
خنده روز که با اشک من آمیخته رنگ
محور این شعر «پنجره است» پنجرهای که باید به دنیای دیگری باز شود تا شاعر از دلتنگی بیرون آید: واژه «پنجره» سه بار در شعر تکرار میشود تا ساختار شعر مختل نگردد، زیرا شاعر پیامهای خود را از طریق همین پنجره دریافت میکند.
دیگر این پنجره بگشای
پشت این پنجره بیدار و خموش
آری این پنجره بگشای...
سیر اندیشه شاعر از طریق این تکرار پنجره ابراز میشود. و پنجره را باز کن، پشت آن بیدار و خموش نشستهام و آری، پنجره را باز کن.
پشت پنجره چیست که شاعر اصرار به گشودن آن دارد؟ پشت پنجره صبح است، روز روشن است، امید است، بوسه مهر است و خنده روز. نخست شاعر دلتنگیهای خود را در قالب واژگان و ترکیبها بیان میدارد: به ستوه آمدن – شب تنگ – شب تلخ عبوس، دلم را میفشارد، شام سیاه– خموش، پرده تار – دل خونین – فسوس. تمام این واژهها و گاه جملهها و ترکیبها، شاعر را دلتنگ و آزرده کرده است. حال این پنجره به روشنایی باز میشود، صبح را بشارت میدهد.
و بالاخره همه دلتنگیها با «بوسه مهر» و خنده روز» به پایان میرسد. غزل از نظر ساختاری کاملاً منسجم، دارای قابلیت روایت و پیوسته با عاطفهمندی و حقیقت «بوسه مهر» و «خنده روز» عاطفه را در ذهن خواننده بیدار میکند، غزل ابتهاج یک غزل مفهومی است. یعنی فقط توصیف نیست. لابهلای توصیفها پیامی را به خواننده القا میکند. به قطعه زیر توجه کنید:
بسترم خالی
صدف خالی یک تنهایی است
و تو چون مروارید
گردن آویز کسان دگری
ما میدانیم که تنهایی در شعر سهراب بسامد بالایی دارد ولی یک حس خاصی را منتقل میکند.
«رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید عکس تنهایی خود را در آب، آب در حوض نبود» شاعر راضی است تا «شاید» تصویر تنها خود را در آب ببیند، حتی حوض هم خالی است. اگرچه تصویر زیباست ولی کمی دلتنگی میآورد.
این که آدمی «همیشه تنهاست» از نظر فلسفی پشتوانهها دارد و به همین دلیل است که ما نه تنها در شعر فارسی بلکه در شعر جهان و حتی در تمام تصنیفها و ترانهها یک «تو» ی گمشده داریم این «تو» در شعر، مرجع مشخصی ندارد، تصویری است که هر شاعر و ترانه سرایی به زعم خویش آن ر ا متخیل و متصور میشود و شاید «تو» و این «توی» گمشده پناهی برای شاعران باشد. غزلواره کوتاه ابتهاج این «تو» را در وجود یک معشوق گمشده بهعنوان یک «نوع» مطرح میکند. هر خوانندهای آن را به زعم خودش تفسیر مینماید و این است هنر تصویرسازی ابتهاج. در کمترین واژگان بیشترین مفهوم را ابراز میکند.
انتهای پیام/
#اخبار منبع: ایران آنلاین
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
مدیرکل بهزیستی استان زنجان گفت: هم اکنون ۱۳ مرکز روزانه، حرفه آموزی و کارگاه های تولیدی حمایتی در سطح استان برای ارائه خدمات به افراد دارای معلولیت فعالیت دارند که روزانه بیش از ۵۰۰ نفر از گروه های هدف از خدمات این مراکز استفاده می کنند.
نیم ساعت پیش
گزارش کمیسیون تلفیق در مورد بخش دوم (جداول) بودجه ۱۴۰۳ کل کشور در دستور کار صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرار میگیرد.
نیم ساعت پیش
نفر سوم سیزدهمین جشنواره بینالمللی شعر عربی رضوی گفت: امام رضا(ع) یک الگوی زندگی برای همه است و مقام ایشان در قلب مسلمانان بالاست.
یک ربع پیش
مهدی پور این هفته پس از برطرف شدن ورم پایش، زانوی خود را به تیغ جراحان خواهد سپرد.
12 دقیقه پیش
رییس اداره راهداری و حمل و نقل جادهای تایباد واقع در شرق خراسان رضوی گفت: ۳۰۰ کیلومتر از راههای اصلی، فرعی و روستایی این شهرستان به منظور افزایش ضریب ایمنی و کاهش تصادفات جادهای، خط کشی شد.
یک ربع پیش
امروز هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید در بازار آزاد تهران ۴۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان معامله میشود.
یک ربع پیش
رئیس پلیس فتا پایتخت از شناسایی و کشف پرونده با موضوع اخاذی و تهدید در شبکه اجتماعی اینستاگرام خبر داد.
یک ربع پیش
سرپرست هلال احمر شهرستان اهر گفت: در پی برخورد ۲ دستگاه پراید با یکدیگر در جاده اهر _ مشگین شهر یک نفر در دم جان باخت و پنج نفر مصدوم شدند.
یک ربع پیش
بیشتر...