3 سال پیش
بتهوون موسیقی دان آهنگساز آلمانی سبک موسیقی بتهوون حقوق نیوز
لودویگ ون بتهوون آهنگساز شهیر آلمانی قرن هیجده و نوزده میلادی، آثار قابل توجهی در زمینه موسیقی از خود برجای گذاشت.
بتهوون و آثار موسیقی او
لودویگ ون بتهوونروز هفدهم دسامبر 1770 اولین آهنگ زندگی اش را شنید و چشم هایش را در خانه قدیمی شان واقع در بن گشود. خانواده او در اصل بلژیکی بودند، پدرش یک خواننده و آهنگساز لااُبالی بود که همیشه تلاش می کرد از راه های آسان، هزینه زندگی خانواده اش را تامین کند؛ اما مادرش زنی آرام بود که به فرزندانش عشق می ورزید.
خانواده بتهوون از 5 کودک تشکیل می شد، اما در میان آنها تنها 3 پسر شانس ادامه حیات یافتند. لودویگ همواره درباره زمان دقیق تولدش تردید داشت. او در شرایطی به دنیا آمد که والدینش داغدار مرگ برادرش "لودوینگ ماریا" بودند و این غم تا پایان عمر بر زندگی "بتهوون" سایه افکند. بتهوون به سرعت دریافت پدر، غمگین مرگ برادر است و کوچکترین شیطنتی از جانب وی کافی است تا خشم پدر را برانگیزد.
مادرش پیوسته داستان هایی از پدربزرگش "کپل میستر" روایت می کرد، تا پندارهای مثبت از یک مرد را در ذهن کودکش پدید آورده و جدیت و خشم بی مورد پدر را در سایه آنها پنهان کند و در نهایت پدر بزرگ به الگوی زندگی لودویگ تبدیل شد. نخستین آموزش های موسیقی او در سن 5 سالگی آغاز شد. " یوهان ون بتهوون" اعتقاد داشت، به سرعت می تواند این کودک را به عنوان پدیده دنیای موسیقی به جهان معرفی کند. به همین خاطر آموزش پیانو را از سنین خردسالی آغاز کرد.
لودویگ فان بتهوونیکی از موسیقیدانان برجسته آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد. وی یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دوره رومانتیک بود. موسیقیشناسان بتهوون را بزرگترین آهنگسازی میدانند که تاریخ موسیقی در همه دورانها به خود دیدهاست.
لودویگ فون بتهوون یکی از مهمترین آهنگسازان کلاسیک به شمار می رود که در تبدیل فرم کلاسیک به موسیقی رومانتیک نقشی اساسی داشت. بتهوون در زمان حیات به شهرت فراوان رسید. از آن زمان تاکنون چندین نسل به موسیقی او عشق ورزیدهاند از پیام انسانی و طنین پرشکوه آن به وجد آمدهاند. هر نسلی، حتی اگر به موسیقی او علاقه نداشته باشد به کمال آفرینش، شکوه و عظمت خلاقیت این هنرمند احترام گذاشته است. بتهوون در طول ۲۰۰ سال به اسطورهای کامل بدل شد اما آگاهی درباره او سخت ناچیز است.
بسیاری معتقدند موسیقی بتهوون بازتاب زندگی شخصی اوست که در بیشتر اوقات تجسمی از نبرد و نزاع همراه با پیروزی بود. مصداق این توصیف را میتوان در بیشتر شاهکارهای بتهوون، که بعد از یک دشواریِ سخت در زندگیاش پدید آمدند، یافت.
او در ۱۸۰۲ میلادی در هایلیگِنشتات (روستایی در نزدیکیِ وین) وصیتنامهای خطاب به ۲ برادرش نوشت که به وصیتنامه هایلیگِنْشتات معروف است. پس از واقعه هایلیگنشتات و غلبه بر یأسش از ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۴ میلادی سمفونی بزرگ شماره ۳ خود به نام حماسه (قهرمانی، اِروئیکا) را که نقطه تحولی شگرف در تاریخ موسیقی به شمار می رفت، تصنیف کرد. در مبارزه چندسالهاش برای قیمومیت برادرزادهاش کارل، بتهوون کمتر آهنگ ساخت و گروهی شروع به زمزمه کردند که کارِ او تمام است. بتهوون که شایعات را شنیدهبود، گفت: کمی صبر کنید؛ بهزودی چیزی متفاوت خواهید فهمید و اینطور هم شد. بعد از ۱۸۱۸ میلادی مسایل شخصیِ زندگی بتهوون مانع از انفجار خلاقیت او نشد و بعضی از بزرگترین آثارش، از جمله میسا سولِمنیس، سمفونی شماره ۹، آخرین سوناتهای پیانو و آخرین کوارتتهای زهی را آفرید.
او از ۱۸۰۰ میلادی به ناشنوایی تدریجیِ خود پی برد. برای یک آهنگساز و نوازنده، هیج اتفاقی نمیتواند ناگوارتر از ناشنوایی باشد اما حتی آن هم نتوانست مانعی جدی برای بتهوون باشد. آخرین کارهای او شگفتیِ خاصی دارند و بسیاری آنها را مملو از معانیِ مرموز و ناشناخته بهشمار میآورند.
سبک و آثار های بتهوون
بتهوون در سبکهای مختلف موسیقی و برای انواع سازها آهنگسازی کردهاست. آثار او برای ارکستر سمفونیک شامل ۹ سمفونی (که سمفونی نهم شامل گروه کر نیز میشود) و حدوداً ۱۰ قطعهٔ موسیقی «گاه به گاه» است. وی ۷ کنسرتو برای یک یا چند تکنواز با ارکستر، و همچنین چهار اثر کوتاهتر نوشت که شامل تکنواز همراه با ارکستر است. تنها اپرای او فیدلیو است. سایر آثار آوازی ارکسترال او شامل ۲ مس و تعدادی قطعهٔ کوتاهتر است. مجموعه بزرگی از آهنگسازی وی برای پیانو شامل: ۳۲ سونات پیانو و قطعات کوتاهتر متعدد است، از جمله تنظیم برخی از کارهای دیگرش برای پیانو است. آثار با همراهی پیانو شامل: ۱۰ سونات ویولن، ۵ سونات ویولنسل و سونات برای هورن، ۱۲ اورتور برای ارکستر و همچنین آثار بیشمارِ دیگری نیز وجود دارد. او تعداد قابلتوجهی آهنگ برای موسیقی مجلسی نوشت. وی علاوه بر ۱۶ کوارتت زهی، ۵ اثر برای کوئینت زهی، ۷ مورد برای «تریو پیانو»، ۵ «تریو» برای سازهای زهی و بیش از ۱۰ اثر برای ترکیبهای مختلفِ سازهای بادی نوشت.
او که متعلق به نسلی جوانتر از هایدن و موتسارت∗ بود، تحت تأثیر و نفوذ زیادی از موسیقی آن دو قرار گرفت. وی به خاطر افکارِ نوآورانه و رمانتیکی که داشت، شخصیتی اساسی و تأثیرگذار در عبور از موسیقی دورهٔ کلاسیک قرن هجدهم به دورهٔ رمانتیک قرن نوزدهم داشت و نفوذ او بر نسلهای بعدیِ آهنگسازان عمیق بود. وی در ابتدا از فرمهای معمول آن دوره مانند: فرم سونات، تم و واریاسیون، و روندو استفاده کرد و بزرگترین آثارش برای موسیقی سازی است و تنها دو اثر به نامهای میسا سولمنیس و «اپرای فیدلیو» را برای موسیقی آوازی نوشتهاست. بتهوون نیز مانند دیگر افرادی که در دورهٔ انتقالی قرار میگیرند، به سختی در سبک کلاسیک میگنجید، چرا که شخصیتِ قهرمانانه، اندیشه و نبوغِ بتهوون، در آرمانهای رمانتیک تحقق مییافت. این نبوغ همراه با بیگانگیِ وی بود که ناشی از ناشنوایی و رنجی بود که در طولِ زندگیاش با آن درگیر بود.
بتهوون از حدود سال ۱۸۱۵ تا لحظهٔ مرگش در یک سیرِ تدریجی، آثاری به مراتب باشکوهتری ثبت میکند، سبکِ او به سمتِ خلقِ آثاری بهشدت شخصی حرکت میکند. سونات پیانوهای آخرین وی در نهایتِ دقت نوشته شده و آخرین کوارتتهای زهی وی نیز دارای تکنیک و از نظر اجرایی بسیار مشکل است. آن چیزی که دوران بتهوون را به عنوان اوجِ موسیقی کلاسیک و شروعِ رمانتیک توصیف میکنند، اینگونه است که وی با نوآوریهایی مانند: مدولاسیونهای زیاد، ناگهانی و خیلی دور از تنالیتهٔ اصلی، حذف سکوت و ایست در بینِ بعضی از موومانها، حرکت دَوَرانی (سیکلیک) بر روی یک تم، طولانیکردن موومانها از طریق گسترش و کدا، جایگزینیِ اسکرتسو به جای منوئه، گنجاندنِ مارش عزا و موسیقی آوازی در سمفونی (که تا آن زمان معمول نبود)، استفادهٔ متفاوت از نوانس نسبت به موسیقی کلاسیک (که در آن زمان فقط به عنوان یک سایه روشن برجستگی داشت) به صورت کرشندوی شدید با حرکتِ مداومِ جملۀ موسیقی از یک نقطهٔ تاریک به روشنایی و شدت صدای زیاد برای تغییر بیان و حالات دراماتیک جدید یا وسیلهای برای رسیدن به اوجِ فینال، و در نهایت ارکستراسیون نوآورانه و رنگآمیزیهای جدیدِ ارکسترال بود که میتوان بتهوون را نخستین آهنگساز رمانتیک بهشمار آورد.
فعالیت بتهوون به عنوان آهنگساز، معمولاً به دورههای اولیه، میانی و پایانی تقسیم میشود. «دوره اولیه» بهصورت تقریبی تا سال ۱۸۰۲ ادامه دارد، «دوره میانی» از ۱۸۰۲ تا ۱۸۱۲ و «دوره پایانی» پس از آن است. این تمایز برای اولین بار در سال ۱۸۲۸، فقط یک سال پس از مرگ وی تقسیمبندی شد، و اگرچه اغلب مورد چالش و پالایش قرار میگیرد، اما به عنوان نقطهٔ شروع برای درک و پیشرفت کارِ بتهوون در نظر گرفته شدهاست.
مشخصات ظاهری و فردی بتهوون
مردی کوتاه قد با هیکلی درشت که موهای سیاه، زبر، وزکرده و شانه نخوردهاش، مارهای مدوسا را به یاد میآورد. پیشانی برجستهای داشت و رنگ چشمانش به سیاهی میزد اما در واقع سبزِ خاکستری بود، نیرویی که از چشمانش شعله میزد هر کسی را جذب میکرد.∗ بینی کوتاهی داشت و به پوزه و بینی شیر شباهت داشت. دهانش ظریف بود و فکهای محکمی داشت اما لب پایینی او بر روی لب بالا قرار میگرفت. چالهای در سمت راست چانهاش وجود داشت که تقارنِ صورتش را تغییر داده بود. رنگ صورتش سرخِ آجری بود که در دوران تنهایی و بیماری، رنگپریده و به زردی میزد. مشهلس میگوید: «تبسمی قشنگ داشت و به هنگام صحبت اغلب لحنی گرم و تشویقآمیز داشت اما خندهاش ناخوشایند، شدید و کوتاه بود و به صورتش حالتِ عجیب و خاص میداد.» هنگامی که ایدهای به او الهام میشد حالتِ صورتش تغییر میکرد و در این حالت اگر در حال عبور از کوچه و خیابان بود، به دیگران طعنه میزد. وقتی پیانو مینواخت و کسی سرزده وارد میشد، از خشم صورتش برافروخته، رگهایش متورم و با لبهای لرزان، حالتِ جادوگری را داشت که در چنگالِ ارواح و شیاطین اسیر شده باشد. ژولیوس بندیکت[او] از معاصران بتهوون چهرهٔ او را همچون صورتکهای ساختهٔ شکسپیر و شبیه شاه لیر توصیف کردهاست.
دین
بتهوون اگرچه کاتولیک متولد شد، اما به شکلی از مذهب که در دربار وین به وجود آمده بود و او در آنجا رشد کرده بود، اعتقاد داشت. به قولِ مینارد سولومن موسیقیشناس و زندگینامهنویسِ بتهوون: «ایدئولوژی سازشپذیر که امکان همزیستی نسبتاً مسالمتآمیز بین کلیسا و خردگرایی را فراهم میآورد.» بتهوون در دفتر خاطراتش (خاطراتی روزانه که او بین سالهای ۱۸۱۲ تا ۱۸۱۸ نگاشته و بعضی از آنها را حفظ کرده بود)، علاقه خود را به انواع فلسفههای مذهبی از کشورهایی مانند: هند، مصر، شرق و نوشتههای ریگودا نشان میدهد. وی در ژوئیه ۱۸۲۱، در نامهای به آرشیدوک رودولف اعتقاد خود را به خدای یکتا، اینگونه بیان میکند: «خدا … من را به عنوان یک انسان میشناسد و درون قلب من را میبیند، من با وظیفهشناسی بسیار، تمام تکالیفی که پروردگار، طبیعت و بشریت تعیین کردهاست، انجام میدهم». وی در یکی از طرحهای مربوط به میسا سولمنیس نوشت: «برای آرامش درونی و بیرونی».
سیاست
بتهوون دارای روحیات انقلابی و طرفدار جمهوریخواهی بود که این امر ناشی از برافروختهشدن انقلاب فرانسه و احساسات انقلابی در سراسر اروپا بود. دانشگاه بن، یکی از مراکز نشر افکار تازه و انقلابی بود که بتهوون در ۱۴ مه ۱۷۸۹، به عنوان دانشجوی ادبیات آلمانی در آن ثبتنام کرد. استاد این رشتۀ تحصیلی، پروفسوری سرشناس به نام اولوگیوس اشنایدر[بب] بود که بعد از تصرف قلعه باستیل توسط انقلابیون، شعری انقلابی سرود و یک سال بعد مجموعهای از اشعار انقلابی خود را منتشر ساخت که برای پیش خرید آن، نام «بتهوون موسیقیدان دربار» بهچشم میخورد. اما بتهوون با این حال نمیتوانست از احساسات وطنپرستانۀ خود دوری کند و هنگام ترک وین در نوامبر ۱۷۹۲، و در سالهای ۱۷۹۶ و ۱۷۹۷، هنگامی که سپاه آلمان به جنگ با نیروهای انقلابی فرانسه میرفت، تصمیم گرفت بر روی اشعار حماسی فریدبرگ[بپ] آثاری بسازد. وی همچنین قطعهٔ «سرود حرکت» و یک اثر با نام «ما یک ملت بزرگ آلمانی هستیم» برای گروه کر تصنیف کرد. این آثار برای بتهوون که انقلاب، روح آزادیخواهی را در وی گسترش داده بود، بیهوده بهنظر میرسید، حتی اگر مخالفان انقلاب هموطنش باشند. وی از سال ۱۷۹۸، با این روحیه و با آنکه روابط اتریش با فرانسه تیره بود و هنگامی که وین تسخیر شده بود، با ژنرال برنادوت و سفارت فرانسهٔ انقلابی، بدون ترس و واهمه رفتوآمد و ارتباط داشت. آثار این تمایلات انقلابی و آزادیخواهی در بتهوون که با مطالعهٔ بسیاری از آثار پلوتارک و امید به ایجاد جمهوری توسط ناپلئون (هرچند خیلی زود از انقلابیون فرانسه نفرت پیدا کرد.)، تا پایان عمرش برجسته ماند.
ناشنوایی بتهوون
ناشنوایی بتهوون اندوهی بود که به آن مبتلا شد و تا پایان عمر با آن خو گرفت و از جانش بیرون نرفت. در این مورد کتابها و مقالات متعددی در بارهٔ علت ناشنوایی وی منتشر شده که همیشه همراه با حدس و گمان بودهاست. به هر روی، علت ناشنوایی وی ناشناخته ماندهاست، اما با گمانهزنیهای مختلفی به بیماریهایی مانند تیفوس، خود ایمنی، لوپوس و حتی عادت وی در غوطهور کردنِ سرش در آبِ سرد برای بیدار ماندن نسبت داده شدهاست. بیماری پاژه نیز یکی دیگر از دلایل احتمالی ناشنوایی وی ذکر شدهاست. ناشنوایی تدریجیِ بتهوون از سال ۱۷۹۶ تا ۱۸۰۰ شروع شد.∗ گوشهایش مدام صدا میکرد و درد معده هم بیشتر او را ناراحت میکرد. تا چند سال درد خود را از دوستانش پنهان میکرد و از اجتماع گریزان بود، اما در سال ۱۸۰۱ دیگر نتوانست این راز را مخفی نگه دارد و طی نامههایی به دوستانش آن را بر ملا کرد. وی در این نامهها درد و رنج خود را چنین بیان میکند:
«... بتهوونِ تو فوقالعاده بدبخت است، بدان که گرامیترین قسمتِ وجودم، سامعهام، بسیار آسیب دیده است ... آثار این بیماری را میدیدم و آن را پنهان میکردم، اما وضع از همیشه بدتر شده است ... آیا شفا خواهم یافت؟ طبعاً امیدوارم، اما خیلی کم، چنین بیماریهایی درمان ناپذیرند، چقدر زندگی من تلخ خواهد بود، زیرا مجبورم از تمام کسانی که دوستشان دارم و برایم عزیز هستند، دوری کنم ...»
غم و اندوه بتهوون از این تلخی، در چند قطعه از آثارش مانند «سونات پیانو، اپوس ۱۳» به خوبی آشکار است؛ و شگفتی در این است که این غم در همهٔ آثار این دوره وجود ندارد، مانند سمفونی شماره ۱، که در سال ۱۸۰۰ ساخته شده و دارای نشاطِ جوانی است. شاید مهلتی میخواسته تا با این مصیبت خو بگیرد، گرچه بتهوون آنقدر به شادی نیاز داشت که اگر نمییافت، آن را خلق میکرد.
میراث مربوط به بتهوون
بنای یادبود بتهوون در بن به مناسبت هفتاد و پنجمین سالگرد تولدش در اوت سال ۱۸۴۵ رونمایی شد. این نخستین مجسمهٔ ساخته شده از آهنگساز در آلمان بود و همراه با پردهبرداری، جشنواره موسیقی نیز برگزار شد، و این انگیزهای برای ساخت بسیار شتابزدهٔ تالار بتهوون در بن شد (به درخواست فرانتس لیست، در کمتر از یک ماه طراحی و ساخته شد). در سال ۱۸۴۲، مجسمهٔ موتسارت در سالزبورگ اتریش رونمایی شده بود، اما وین تا سال ۱۸۸۰، با مجسمه به بتهوون احترام نمیگذاشت. او تنها نامی است که دارای یک لوح حکاکی شده روی یکی از کتیبههای تالار ارکستر سمفونیک بوستون است. جاهای دیگر خالی ماندند، زیرا احساس میشد تنها محبوبیتِ بتهوون است که دوام خواهد داشت.
یک موزه به نام خانه بتهوون در محل تولد وی و در مرکز شهر بن وجود دارد. از همان سال ۱۸۴۵ این شهر میزبان یک جشنوارهٔ موسیقی به نام «جشن بتهوون» بودهاست. این جشنواره در ابتدا نامنظم بود اما از سال ۲۰۰۷ همه ساله برگزار میشود.
در محوطهٔ دانشگاه سن خوزه، کالیفرنیا، یک مرکز تحقیقاتی و میزبان سخنرانیها و اجراهای اختصاصی مربوط به زندگی و آثار بتهوون به عنوان موزه فعالیت میکند. این تنها مؤسسه در نوع خود در آمریکای شمالی است و بزرگترین مجموعه آثار و یادگاریهای بتهوون را در خارج از اروپا در اختیار دارد.
سومین دهانهٔ بزرگ روی سیارهٔ عطارد به افتخار او نامگذاری شدهاست، همانطور که یک سیارک، بتهوون ۱۸۱۵ نام گرفت.
نسخهٔ دستنویس اصلیِ سمفونی ۹ بتهوون، که در کتابخانهٔ دولتیِ برلین نگهداری میشود، در سال ۲۰۰۱، در حافظهٔ جهانی یونسکو ثبت شد.
یک نسخهٔ ضبطِ فونوگرافی از سمفونی شماره ۵ که همراه با نمونههای گستردهای از تصاویر، صداهای رایج، زبانها و موسیقی زمین است، در سال ۱۹۷۷ با کاوشگر وویجر، به فضا فرستاده شد.
رازهای زندگی بتهوون
زندگی عشقی مرموز
فرانتس وگلر دوست صمیمی بتهوون می نویسد که در میان کاغذهای شخصی او نامه های عاشقانه ای به یک زن دیده شده که هویت او هرگز معلوم نشده است.
نامرتب؛ اما جدی
باقی مانده غذا و خوراکی ها توی ظرف های نزدیک پیانو او می ماند و گاه در میان کاغذ نت های او دیده می شد. بتهوون که در جوانی آهنگسازی شاد و شوخ بود به میان سالی بداخلاق تبدیل شد. او در نامه ای به یکی از دوستانش ناشنوایی را دلیل تند مزاجی دانسته است. وقتی بعد از مرگ برادرش حضانت فرزند او یعنی کارل را قبول کرد به اندازه ای با این نوجوان خشن برخورد می کرد که او اقدام به خودکشی کرد.
موسیقیدان انقلابی
دوران موسیقی کلاسیک در وین با بتهوون به پایان رسید، او آهنگساز انقلابی و آغازگر رمانتیسم در موسیقی بود. وی برای سمفونی شماره 9 چکامه ای نوشت که پیش از آن هرگز این امر روی نداده بود.
وی برای قطعات نمایشی خود نیز مشهور است و به جای داستان های پیرنگ های کوتاه را ترجیح می داد که آسان تر شناخته می شوند همانطور که در سمفونی پنجم وی دیده می شود. بتهوون 240 اثر از جمله سمفونی، کنسرت های پیانو، قطعات چهارتایی برای سازهای زهی و یک اپرا ساخته است.
بینش آینده
بتهوون یک کمال گرا بود، او برای معاصران خود موسیقی نمی نوشت بلکه برای نسل های آینده می نوشت. بارها تا نیمه های شب آنچه را ساخته بود جرح و تعدیل می کرد.
سرنوشت قطعه اپرا؛ سطل زباله
بتهوون در سال 1805 برای اولین بار اپرای فیدیلیو را که داستانی از ماجراهای روی داده حین انقلاب فرانسه بود اجرا کرد. در اولین اجرا منتقدان به شدت از وی ایراد گرفتند، اما بتهوون در سال های بعد بارها این قطعه اپرا را بازنویسی کرد.
علاقه مند و عصبانی از ناپلئون
بتهوون تنها به موسیقی عشق نمی ورزید، بلکه به فلسفه، ادبیات و سیاست نیز علاقه داشت. در اولین مراحل کار موسیقی اش او به قهرمان پروری بسیار توجه می کرد، همچنین به انقلاب فرانسه نیز بسیار علاقه داشت و سمفونی سوم خود را به ناپلئون تقدیم کرد. اما وقتی ناپلئون خود را امپراتور نامید، از این تصمیم منصرف شد.
هرچه کمتر بهتر
پیش درآمد سمفونی پنجم وی بسیار مشهور اما تنها از چهار آهنگ تشکیل شده است. با انکه بتهوون 9 سمفونی نوشته است که از موتزارت(41 سمفونی) بسیار کمتر است، هر ارکستر قابل احترام و بزرگی در سراسر جهان این سمفونی ها را به عنوان آثار استاندارد اجرا می کند. سمفونی های بتهوون به اندازه ای جامع است و آهنگی شگرف دارد که بسیاری از آهنگسازان بعد از او به سختی توانسته اند از آنها رمزگشایی کنند.
توسعه دهنده لوح فشرده (CD)
مومان نهایی در سمفونی نهم بتهوون از همه مشهورتر است و تاثیر بسیاری بر شاعران آلمانی از جمله فردریش شیلر و شعر سرود شادی وی داشته است. اما بتهوون زمانی این قطعه را به پایان برد که شنوایی خود را تا حد زیادی از دست داده بود.
وقتی برای اولین بار این سمفونی را در مارس 1824 اجرا کرد نتوانست صدای تشویق دیوانه وار حضار را بشنود. این سمفونی تا امروز بر موسیقیدانان تاثیر دارد و به عنوان الگوی اصلی ترانه پاپ 'آوازی از شادی' در دهه 1970 بود. استاندارد موسیقی هشتاد دقیقه ای برای لوح فشرده اولین بار در سال 1982 مطرح شد و این الگو نیز از اندازه نسبتا هفتاد دقیقه ای این سمفونی برگرفته شده است.
#حقوق #خبر منبع: حقوق نیوز
بیشتر...
تبلیغات
تبلیغات
مطالب مرتبط
در پی رأیگیری در شورای امنیت برای عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل، آمریکا به عنوان تنها مخالف، قطعنامه مذکور را وتو کرد.
1 ساعت پیش
در کل، نوشتن و دور انداختن احساسات منفی میتواند یک ابزار مفید برای مدیریت خشم در شرایط استرسزا باشد. این روش ساده، ارزان و قابل دسترس است و میتواند به افراد کمک کند تا آرامش بیشتری را تجربه کنند.
1 ساعت پیش
ناسا قصد دارد در هفته آینده یک سیستم بادبان خورشیدی را به فضا پرتاب کند تا بر فراز زمین مستقر شود و از نور خورشید برای فعالیتهای خود کمک بگیرد.
2 ساعت پیش
پرونده مرحله یک چهارم نهایی رقابتهای لیگ اروپا با صعود نماینده فرانسه به مرحله بعدی بسته شد.
1 ساعت پیش
موسسه آمریکایی «استاندارد اند پورز» در تازهترین ارزیابی خود، رتبه اعتباری بلندمدت اسرائیل را از AA- به A+ کاهش داد و چشمانداز آتی آن را نیز "منفی" ارزیابی کرد.
1 ساعت پیش
فقط خواستیم به طراحان گشت جدید ارشاد بگوییم که از تاریخ عکس اول و این عکس آخر، هنوز دو ماه نگذشته و از 22 بهمن نیز کمی بیش از دو ماه رد شده است. در این فاصله، احکام اسلام تغییر کرده یا قانون مملکت؟!
1 ساعت پیش
مهاجم سابق تیم فوتبال پرسپولیس گفت: بعضی از تیمهای ردههای پایین جدول خودشان را پیش باخته برابر سرخپوشان میبینند.
1 ساعت پیش
بازیکن سابق تیم فوتبال پرسپولیس گفت: تیم صنعت نفت آبادان بعد از دریافت گل اول متلاشی شد و نتوانست جبران کند.
1 ساعت پیش
هویج منبع خوبی از فیبر محلول است که میتواند به کاهش سطح کلسترول کمک کند. هم چنین، هویج سرشار از بتاکاروتن، آنتی اکسیدان و ویتامین «آ» است که میتواند از شما در برابر بیماریهای مزمن مانند بیماری قلبی محافظت کند.
1 ساعت پیش
بیشتر...