| 3 سال پیش کتاب خوب

.گاهی اوقات به گذشته فکر می کنم، گذشته ای که در آن خبری از این لکه سیاه لعنتی نبود، گذشته ای که در

.گاهی اوقات به گذشته فکر می کنم، گذشته ای که در آن خبری از این لکه سیاه لعنتی نبود، گذشته ای که در
.
گاهی اوقات به گذشته فکر می‌کنم، گذشته‌ای که در آن خبری از این لکه‌سیاه لعنتی نبود، گذشته‌ای که در آن تنها مزاحم همیشگی‌ام خودم بودم، گذشته‌ای که پر بود از سکوت‌های صداداری که از شنیدن آن‌ها به وجد می‌آمدم. آوای آن سکوت‌ها به اندازه‌ای زیبا بود که مرا یاد آن سمفونی‌های حیرت‌انگیز می‌انداخت. اما حالا زندگی‌ام پر شده از فریادهای خاموش، فریادهایی که وقتی می‌خواهند از زندان حنجره‌ به بیرون فرار کنند نیروی امنیتی سیاه‌پوشی آنان را دستگیر می‌کند و جلوی دهانشان را می‌گیرد.
.
#‌دیجور
#‌امیرحسین_بیات
#‌نشر_نفیر
.
رمان با این سوال شروع می‌شود: آیا تا به حال با خود اندیشیده‌اید که ما در جهان دیگری زندگی کرده‌ایم و بعد مرده‌ایم و حالا برای ادامه زندگی به اینجا آمده‌ایم؟
دیجور از سه بریده تشکیل شده که:
⚫بریده اول داستان یک جوانی است که لکه سیاهی به او چسپیده و در مرور زمان رشد کرده و حالا به بیشترین حد خود رسیده و آن جوان تصمیم به خودکشی می‌گیرد. داستان بریده اول از خودکشی شروع می‌شود.
⚫بریده دوم ماجرای یک زندانی به نام خال‌مشکی است، که از کودکی در یتیم‌خانه بوده و بعد هم به جرم نامعلومی محکوم به ابد می‌شود و به زندان می‌افتد. او از دنیای بیرون زندان چیزی نمی‌داند و به دنبال پرسش دنیای بیرون از این زندان چه دارد می‌گردد.
⚫بریده سوم درباره یک نفر در تیمارستان است، که داستان عشق کودکی‌اش را می‌گوید. یک عشق غیرمنتظره!
میان هر سه بریده ارتباطاتی وجود دارد. ظاهر متفاوت و باطن یکسانی دارند.
.
برای تهیه کتاب می توانید به کتابفروشی ها و یا صفحه نشر نفیر و یا صعحه نویسنده مراجعه کنید
@‌nafirpublications
@iamirbayat
.
#‌کتاب #‌کتاب_خوب #‌کتابخوانی #‌معرفی_کتاب

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط