|
5 سال پیش
باران نیکراه | Baran Nikrah
ورق زدنی ست...این عمو شهرام است اینجا آسایشگاه معلولین سالمندان تماس گرفت گفت می شود یکی
ورق زدنیست... .
این عمو شهرام است و اینجا #آسایشگاه #معلولین و #سالمندان
تماس گرفت و گفت میشود یکی از خوانشهایت مختص به من شود؟
گفت سالها پیش عاشق شده، دلباختهی یکی از پرستارانِ همین آسایشگاهی که سی و پنج سال از عمرش را آنجا گذرانده...
به دیدارش رفتیم، عکس دختری روی بکگراند گوشی موبایلش خودنمایی میکرد...
گفت دیگر قبول کردهام که نمیشود و اصلاً "نباید" که بشود. گفت کِیف میکنم از دیدن موفقیتش. گفت خوب میدانم که لایق بهترینهاست. اما کاش...
پرستار سالهاست از آنجا رفته، یاد و مِهر و عکس و عطرش اما...نه!
پس
به نامِ او
و به یادِ رعنای خوش قد و بالا...
#باران_نیکراه
پینوشت: متنِ خوانده شده به قلمِ نسیم جانم است، که تبحُرِ عجیبی دارد در شنیدنِ "نخواندههایم" و نوشتنشان روی ورق.
#نسیم_شاه_چشمه
@shah.cheshme
پینوشتتر: فایل یک تکهاش را در کانال خواهم گذاشت که به گمانم نه فقط برای عمو شهرام قصهمان، که برای تمام آنان که قد و قوارهی بودنشان به قد و قوارهی یار نمیرسد، صادق است.
@sh.hrm3742
ورق زدنیست... .
این عمو شهرام است و اینجا #آسایشگاه #معلولین و #سالمندان
تماس گرفت و گفت میشود یکی از خوانشهایت مختص به من شود؟
گفت سالها پیش عاشق شده، دلباختهی یکی از پرستارانِ همین آسایشگاهی که سی و پنج سال از عمرش را آنجا گذرانده...
به دیدارش رفتیم، عکس دختری روی بکگراند گوشی موبایلش خودنمایی میکرد...
گفت دیگر قبول کردهام که نمیشود و اصلاً "نباید" که بشود. گفت کِیف میکنم از دیدن موفقیتش. گفت خوب میدانم که لایق بهترینهاست. اما کاش...
پرستار سالهاست از آنجا رفته، یاد و مِهر و عکس و عطرش اما...نه!
پس
به نامِ او
و به یادِ رعنای خوش قد و بالا...
#باران_نیکراه
پینوشت: متنِ خوانده شده به قلمِ نسیم جانم است، که تبحُرِ عجیبی دارد در شنیدنِ "نخواندههایم" و نوشتنشان روی ورق.
#نسیم_شاه_چشمه
@shah.cheshme
پینوشتتر: فایل یک تکهاش را در کانال خواهم گذاشت که به گمانم نه فقط برای عمو شهرام قصهمان، که برای تمام آنان که قد و قوارهی بودنشان به قد و قوارهی یار نمیرسد، صادق است.
@sh.hrm3742
بیشتر...
تبلیغات