آسیاب کنار فلوس اثر شاهکار : جورج الیوت ترجمه : ابراهیم یونسی این کتاب نو می باشد منتها انباری شده

آسیاب کنار فلوس اثر شاهکار : جورج الیوت ترجمه : ابراهیم یونسی این کتاب نو می باشد منتها انباری شده
#‌آسیاب_کنار_فلوس
اثر شاهکار :#‌جورج_الیوت

ترجمه :#‌ابراهیم_یونسی (#‌این_کتاب_نو_می_باشد_منتها__انباری_شده_است)

#‌انتشارات_نگاه
جلد سلفون سخت
چاپ سوم ۱۳۹۱
۶۲۸ صفحه (#‌لطفأ_جهت_بهتر_دیدن_کیفیت_این_کتاب_و_همچنین_مقدمۀ_آن_به_دیگر_عکسهای_این_پست_نیز_توجه_فرمایید)

قیمت : ۶۹ هزار تومان (#‌آخرین_قیمت_این_کتاب_در_بازار ۹۰ هزار تومان بوده است)

آسیاب کنار فلوس زمانى آغاز مى شود که ماگى نه ساله است. طفل خردسال از هم اکنون دستخوش ناراحتى است: ناراحتى از بابت موى صافش، رنگ پوستش، خلقتش، پریشانى خیالش، و از سوى برادر گلگونه اش که مورد پرسش او است. ماگى نیز مانند پدر جوشى خود ـ صاحب آسیاب ـ که زندگى و خویشانش را سخت «گیج کننده» مى یابد به علت سرشارى نیرو و رگه هاى مخالفى که در سرشت او است و نیز دشوارى سازش با محیط برون، به ندرت احساس آسایش خاطر مى کند. اما برخلاف پدر نمى تواند گناه این امر را به گردن «دغلان» و نابکاران بیندازد و با دعواهاى حقوقى و وام گرفتن و وام دادن و شات و شوت کردن یا به شلاق بستن اسب با این وضع مقابله کند. در عوض عروسکش را به دیوار مى کوبد، دخترخاله اش را در گل مى اندازد… ماگى از همان آغاز به سیماى کودکى با احساسات و خواهش هاى تند و پرشور و افراطى برصحنه پدیدار مى شود: سرشار از شوق و تمنا نسبت به آنچه خوش و خواستنى و زیبا است، تشنه دانش، و شیفته موسیقى، که در خواهش و آرزوى دستیابى بدان مى سوزد. اما با همه کولى وارى و هوشمندى و ذکاوتش و به رغم همه آن نیرو و تحرکى که از خانواده تالیور به ارث برده است دختر مادرى است «امل»، تپل مپل، و درمانده، ضعیف ترین خواهر خانواده دادسن . خواهران دادسن و شوهرانشان ستون هاى جامعه سنت اوگزاند و تصویرى که جورج الیوت از آنها مى پردازد خنده دار و نیشدار و برروى هم مقنع است. خاله گلگ و خاله پولت و خاله دین تیپ هایى هستند آشنا، اینها «گماشتگان نهانى» جهان برون در درون خانواده اند، و این جهان برون جهانى است که به لحاظ نظم و ترتیب و ریشه هاى عمیق و پیوستگى خود بسیار جالب است. ملافه ها و فنجان هاى چایخورى و قهوه خورى و مرباخورى و املاک و مستغلات، لنگرهاى این جامعه اند، و از دست رفتنشان فاجعه اى است بزرگ. خیلى زود درمى یابیم که چشم انداز مرگ هم مى تواند کاملا تحمل ناپذیر و حتى آرامبخش باشد، اگر آدم بداند که ملافه اى که روى او مى اندازند تا در تابوت او را به معرض تماشاى اقوام بگذارند اتو کشیده..
_

#‌رمان_انگلیس #‌رمان_کلاسیک
#‌رمان_شاهکار

#‌frosh_ketab
#‌معرفی_کتاب #‌کتابخوانی #‌کتابفروشی #‌کتابخون #‌عشق_کتاب #‌خوره_کتاب #‌رمان_خارجی

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط