می دانید امیرهوشنگ خان، ما چیزِ زیادی برای افتخار کردن نداریم ما امیدِ چندانی نداریم ما خیلی چیزها

می‌دانید «امیرهوشنگ‌» خان، ما چیزِ زیادی برای افتخار کردن نداریم. ما امیدِ چندانی نداریم. ما خیلی چیزها نداریم؛ به جای‌ش «شما» را داریم و لابد آن گوشه‌ی دنیا میانِ آن همه کتاب و خاطره و عشق که زندگی می‌کنید، حواس‌تان نیست به کرور کرور آدمی که اینجا در وطن‌تان، دل‌شان خوش است به شما. ما خاطره‌ی آن کافه‌گردی‌های‌تان با دوستان‌تان را که می‌خوانیم، شعرهای‌تان را که تورق می‌کنیم، صحبت‌های‌تان را درباره‌ی بزرگانِ موسیقی و هنر این سرزمین که گوش می‌دهیم، صدای‌تان را که می‌شنویم (وَه به این صدای‌تان آقای سایه) همه‌ی نداشته‌های‌مان یادمان می‌رود. دوباره پرامید می‌شویم. دوباره عاشق. دوباره پرافتخار.
.
آقای ابتهاج ما با غزل‌های شما جان می‌گیریم، برای‌مان سال‌ها بمانید که دل‌خوشی ما هستید در هر لحظه‌ی ناخوشی.
.
.
#‌سایه #‌هوشنگ_ابتهاج #‌ه_الف_سایه #‌شاعر #‌ترانه_سرا #‌شجریان #‌لطفی #‌مشکاتیان #‌ایران_ای_سرای_امید #‌غزل #‌موسیقی #‌موسیقی_ما #‌تولد