|
4 سال پیش
Mohsen Mohammadinia (Moein)
مولانا عروسش رابطة مولانا با عروس خود فاطمه خاتون همسر بهاء الدین سلطان ولد خواندنی شنیدنی است
مولانا و عروسش
رابطة مولانا با عروس خود فاطمه خاتون (همسر بهاء الدین سلطان ولد) خواندنی و شنیدنی است. فاطمه خاتون دختر شیخ صلاح الدین زرکوب بود. رابطة ارادت و محبت میان مولانا و صلاح الدین سبب شده بود که مولانا به دختر وی نیز ارادت خاصی داشته باشد و جالب آن است که سلسلة جانشینان عرفانی مولانا در خاندانش از طریق همین دختر تا عصر حاضر ادامه پیدا کرد.
مولانا از شدت علاقه ای که به فاطمه خاتون داشت، تعلیم و تحصیل او را از همان زمان که نوعروس بود، خود بر عهده گرفت و درسش داد.
این امر علاوه بر توجه، علاقه و احترام مولانا به عروس خویش، نمایانگر اهتمام وی به تحصیل زنان در آن روزگار نیز هست.
گویا وقتی فاطمه خاتون از همسر خود، سلطان ولد رنجشی پیدا کرد و در عالم زناشویی میان آن دو اختلافی پیش آمد.
مولانا در جهت رفع اختلاف و دلجویی از عروس، یک نامه به وی و دیگری برای پسر خود نوشت.
این نامه ها سند جالبی برای دفاع از مقام زن در خانواده قرن هفتمی عالم اسلام هستند؛ به خصوص که نویسندة آنها شخص بزرگی همچون مولانا بود و عروسان آن روزگار از سن و سال بسیار کمی برخوردار بودند.
بخش هایی از نامه مولانا به عروس خود را عیناً می آوریم و قضاوت را به خوانندگان وامی گذاریم:
«... خدای را جل جلاله به گواهی می آورم و سوگند می خورم به ذات قدیم حق تعالی که هر چه خاطر آن فرزند مخلص از آن خسته شود، ده چندان غم شما غم ماست، و اندیشة شما اندیشة ماست...
توقع من از آن فرزند، آن است که از این پدر هیچ پوشیده ندارد از هر که رنجد، تا منّت دارم و به قدر امکان بکوشم؛ ان شاء الله هیچ تقصیر نکنم.
اگر فرزند عزیز بهاء الدین در آزار شما کوشد، حقّاً و ثمّ حقّاً که دل از او برکنم و سلام او را جواب نگویم؛ و به جنازة من نیاید، نخواهم؛ و همچنین غیر او هر که باشد. اما خواهم که هیچ غم نخوری و غمگین نباشی که حق تعالی جل جلاله در یاری شماست و بندگان خدا در یاری شمایند.
... اگر صد هزار سوگند خورند که ما مظلومیم، من ایشان را ظالم دانم که در حق شما محب و دعاگوی نباشند. ایشان را مظلوم ندانم، سوگند و عذر قبول نکنم. و الله بالله و تالله مظلوم شمایید، یا آنکه شما را حرمت دارند، خداوند و خداوند زاده خوانند پیش رو و سپس پشت، عیب بر خود نهند که مجرم مائیم...
... الله الله از این پدر هیچ پنهان مدارید و احوال را یک به یک به من بگویید تا به قدر امکان به یاری خدا معاونت کنم... هرگز عالم از آثار شما خالی مباد و نسل شما منقطع مباد تا روز قیامت؛ و غمگین مباد دل شما و فرزند
#مولانا #عروس #قدردانی #ازدواج #عشق_پایدار #دوست
رابطة مولانا با عروس خود فاطمه خاتون (همسر بهاء الدین سلطان ولد) خواندنی و شنیدنی است. فاطمه خاتون دختر شیخ صلاح الدین زرکوب بود. رابطة ارادت و محبت میان مولانا و صلاح الدین سبب شده بود که مولانا به دختر وی نیز ارادت خاصی داشته باشد و جالب آن است که سلسلة جانشینان عرفانی مولانا در خاندانش از طریق همین دختر تا عصر حاضر ادامه پیدا کرد.
مولانا از شدت علاقه ای که به فاطمه خاتون داشت، تعلیم و تحصیل او را از همان زمان که نوعروس بود، خود بر عهده گرفت و درسش داد.
این امر علاوه بر توجه، علاقه و احترام مولانا به عروس خویش، نمایانگر اهتمام وی به تحصیل زنان در آن روزگار نیز هست.
گویا وقتی فاطمه خاتون از همسر خود، سلطان ولد رنجشی پیدا کرد و در عالم زناشویی میان آن دو اختلافی پیش آمد.
مولانا در جهت رفع اختلاف و دلجویی از عروس، یک نامه به وی و دیگری برای پسر خود نوشت.
این نامه ها سند جالبی برای دفاع از مقام زن در خانواده قرن هفتمی عالم اسلام هستند؛ به خصوص که نویسندة آنها شخص بزرگی همچون مولانا بود و عروسان آن روزگار از سن و سال بسیار کمی برخوردار بودند.
بخش هایی از نامه مولانا به عروس خود را عیناً می آوریم و قضاوت را به خوانندگان وامی گذاریم:
«... خدای را جل جلاله به گواهی می آورم و سوگند می خورم به ذات قدیم حق تعالی که هر چه خاطر آن فرزند مخلص از آن خسته شود، ده چندان غم شما غم ماست، و اندیشة شما اندیشة ماست...
توقع من از آن فرزند، آن است که از این پدر هیچ پوشیده ندارد از هر که رنجد، تا منّت دارم و به قدر امکان بکوشم؛ ان شاء الله هیچ تقصیر نکنم.
اگر فرزند عزیز بهاء الدین در آزار شما کوشد، حقّاً و ثمّ حقّاً که دل از او برکنم و سلام او را جواب نگویم؛ و به جنازة من نیاید، نخواهم؛ و همچنین غیر او هر که باشد. اما خواهم که هیچ غم نخوری و غمگین نباشی که حق تعالی جل جلاله در یاری شماست و بندگان خدا در یاری شمایند.
... اگر صد هزار سوگند خورند که ما مظلومیم، من ایشان را ظالم دانم که در حق شما محب و دعاگوی نباشند. ایشان را مظلوم ندانم، سوگند و عذر قبول نکنم. و الله بالله و تالله مظلوم شمایید، یا آنکه شما را حرمت دارند، خداوند و خداوند زاده خوانند پیش رو و سپس پشت، عیب بر خود نهند که مجرم مائیم...
... الله الله از این پدر هیچ پنهان مدارید و احوال را یک به یک به من بگویید تا به قدر امکان به یاری خدا معاونت کنم... هرگز عالم از آثار شما خالی مباد و نسل شما منقطع مباد تا روز قیامت؛ و غمگین مباد دل شما و فرزند
#مولانا #عروس #قدردانی #ازدواج #عشق_پایدار #دوست
بیشتر...
تبلیغات