غزل: حضرت حافظ سه تار: استاد جلال ذوالفنون خوانش: باران نیکراه از میانِ تمامِ حافظ خوانی های پی

غزل: حضرت حافظ سه تار: استاد جلال ذوالفنون خوانش: باران نیکراه از میانِ تمامِ حافظ خوانی های پی
‌ ‌
‌غزل: #‌حضرت_حافظ
سه‌تار: استاد #‌جلال_ذوالفنون
خوانش: #‌باران_نیکراه
از میانِ تمامِ حافظ‌خوانی‌های پیشین، این یکی را بیشتر از همه در پست‌هایتان دیده‌ام. گفتم شاید بد نباشد به بهانه‌ی روز بزرگداشتِ حضرتِ جان، بازنشر شود. فقط کاش عملکردمان هم مثل بیت‌ها شود که بالله ما ندانیم پَسِ پرده، که خوب است و که زشت!
----------------------------------------------------------------------
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت؟!
نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
حافظا روز اجل گر به کف آری جامی
یک سر از کوی خرابات برندت به بهشت!
.
پینوشت: کِنِشت= آتشکده، معبد - پدر=حضرت آدم - بِهِشتن= از دست دادن
#‌بزرگداشت_حافظ

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط