|
4 سال پیش
فروش و ارسال کتاب کمیاب
ژلوزی آلن رب گری یه ترجمه : منوچهر بدیعی این کتاب نو می باشد منتها انباری شده است انتشارات نیلوفر
#ژلوزی
#آلن_رب_گری_یه
ترجمه :#منوچهر_بدیعی (#این_کتاب_نو_می_باشد_منتها__انباری_شده_است)
#انتشارات_نیلوفر
چاپ اول ۱۳۹۲
۱۴۳صفحه
(#لطفأ_جهت_بهتر_دیدن_کیفیت_این_کتاب_و_همچنین_مقدمۀ_آن_به_دیگر_عکسهای_این_پست_نیز_توجه_فرمایید)
قیمت : ۱۸ هزار تومان
(#آخرین_قیمت_این_کتاب_در_بازار ۲۲ هزار تومان بوده است)
_ رمان «#ژَلوزی» رمان نویسنده سرشناس فرانسوی است که به تازگی منتشر شده است. رمان درباره مردی است که از پشت کرکره رفتار همسر و دوستش را در یک کشتزار می بیند و آن ها را توصیف می کند. راوی قصه، همچون دوربین فیلمبرداری بعد از ارائه نمایی از یک ساختمان حرکات شخصیتی به نام «آ» را که وارد اتاق می شود، تعقیب می کند: «اکنون «آ» از در داخلی که به راهروِ میانی باز می شود وارد اتاق شده است. به پنجره که چهارطاق است نگاه نمی کند که اگر نگاه می کرد می توانست از دمِ در این گوشه ایوان را ببیند. اینک برگشته است به طرف در تا آن را ببندد.
هنوز هم همان پیراهن یخه بسته بسیار چسبانی را پوشیده است که سر ناهار به تن داشت. کریستیان باز هم به او یادآوری کرده بود که لباس اگر کمتر تنگ باشد برای تحمل گرما بهتر است. اما «آ» فقط لبخند زده بود: از گرما عذابی نمی کشید، هوای بسیار گرم تر از این را هم -مثلا در اِفریقا- دیده بوده و همیشه در آن هوا تندرست مانده بوده است. از سرما هم نمی ترسید. هرجا باشد به همان راحتی سر خواهد کرد...» ژلوزی، عنوانی غیرقابل ترجمه است چراکه دو معنا دارد و در ترجمه ایهام واژه از میان می رود به همین دلیل در پس زمینه جلد ترجمه فارسی، هر دو معنا (حسادت / کرکره) به صورت در هم تنیده چاپ شده است.
#رمان_فرانسوی #ژلوزی_آلن_رب_گری_یه #آلن_رب_گریه
_
#frosh_ketab
#معرفی_کتاب #کتابخوانی #کتابفروشی #کتابخون #عشق_کتاب #خوره_کتاب #کتاب_کمیاب #کتاب_نایاب #رمان_خارجی
#آلن_رب_گری_یه
ترجمه :#منوچهر_بدیعی (#این_کتاب_نو_می_باشد_منتها__انباری_شده_است)
#انتشارات_نیلوفر
چاپ اول ۱۳۹۲
۱۴۳صفحه
(#لطفأ_جهت_بهتر_دیدن_کیفیت_این_کتاب_و_همچنین_مقدمۀ_آن_به_دیگر_عکسهای_این_پست_نیز_توجه_فرمایید)
قیمت : ۱۸ هزار تومان
(#آخرین_قیمت_این_کتاب_در_بازار ۲۲ هزار تومان بوده است)
_ رمان «#ژَلوزی» رمان نویسنده سرشناس فرانسوی است که به تازگی منتشر شده است. رمان درباره مردی است که از پشت کرکره رفتار همسر و دوستش را در یک کشتزار می بیند و آن ها را توصیف می کند. راوی قصه، همچون دوربین فیلمبرداری بعد از ارائه نمایی از یک ساختمان حرکات شخصیتی به نام «آ» را که وارد اتاق می شود، تعقیب می کند: «اکنون «آ» از در داخلی که به راهروِ میانی باز می شود وارد اتاق شده است. به پنجره که چهارطاق است نگاه نمی کند که اگر نگاه می کرد می توانست از دمِ در این گوشه ایوان را ببیند. اینک برگشته است به طرف در تا آن را ببندد.
هنوز هم همان پیراهن یخه بسته بسیار چسبانی را پوشیده است که سر ناهار به تن داشت. کریستیان باز هم به او یادآوری کرده بود که لباس اگر کمتر تنگ باشد برای تحمل گرما بهتر است. اما «آ» فقط لبخند زده بود: از گرما عذابی نمی کشید، هوای بسیار گرم تر از این را هم -مثلا در اِفریقا- دیده بوده و همیشه در آن هوا تندرست مانده بوده است. از سرما هم نمی ترسید. هرجا باشد به همان راحتی سر خواهد کرد...» ژلوزی، عنوانی غیرقابل ترجمه است چراکه دو معنا دارد و در ترجمه ایهام واژه از میان می رود به همین دلیل در پس زمینه جلد ترجمه فارسی، هر دو معنا (حسادت / کرکره) به صورت در هم تنیده چاپ شده است.
#رمان_فرانسوی #ژلوزی_آلن_رب_گری_یه #آلن_رب_گریه
_
#frosh_ketab
#معرفی_کتاب #کتابخوانی #کتابفروشی #کتابخون #عشق_کتاب #خوره_کتاب #کتاب_کمیاب #کتاب_نایاب #رمان_خارجی
بیشتر...
تبلیغات