|
3 سال پیش
❤377❤.بریم جیگر بزنیم بریم فقط پول ندارم مگه کار نکردی امروز چرا...ولی می دونی چی شد نه نمی دونم بغل سرکا
.
_بریم جیگر بزنیم؟
+بریم. فقط پول ندارم.
_مگه کار نکردی امروز؟!
+چرا... ولی میدونی چی شد؟
_نه نمیدونم.
+بغل سرکارم یه بانک هست، بغل بانک یه فلافلی؛ داشتم فلافل میخوردم...
_با قارچ و پنیر؟
+قارچ و پنیر و نون اضافه با سون آپ. گلوت خشک شده؟
_نه... چطور؟
+آب دهنتو قورت دادی آخه.
_نه هیچی... میگفتی...
+آره بعد دیدم یه پیر زنه جلو بانک آدامس میفروشه. بیست تومن کار کرده بودم، دو تومنم انعام. هفت تومن نهارم شد، هزار تومن کرایه برداشتم. دیگه بقیشو نمیخواستم که. تو هم صبح نگفتی که شب میگی بریم جیگر بزنیم!
دیگه بقیشو دادم پیر زنه، کار نکرده بود از صبح.
_آدامس خریدی ازش؟
+آره. آدامساش موزی بود.
_عیب نداره. من چهل تومن کار کردم، میریم جیگر میزنیم.
+فقط میدونی چیکار کرد پیر زنه؟
_چیکار کرد؟
+از پشت شیشه دیدم غروب هر چی خودش کار کرده بود، با اون پول من همه رو ریخت توی صندوق صدقه!
_پس خودش چی؟
+نمیدونم.... شاید اونم پول شام وُ کرایشو برداشته بود بقیشو نمیخواست دیگه.
×عمو عمو وزن میکشی؟
_با توعه. میگه وزن میکشی؟
_من یه عمره دارم میکشم عمو. چی بکشم؟
×چی میکشی؟
+راست میگه این بچه. چی میکشی؟!
_از خاطره میکشم، از شب، از همین خیابون که دو ساعته داریم بالا پایین میکنیم...
+راست میگه عمو این از خیلی چیزا میکشه.
×باشه پس وزن نکش.
_ببینم عمو چقدر کار کنی دیگه میری خونه؟
×نمیدونم. تا آخر شب هستم.
_بیشتر از سی چهل تومن میشه؟
×نه بابا چخبره؟ شب عیدم انقدر کار نمیکنم!
_خب... بیا این چهل تومنو بگیر. امشب زود برو خونه.
+رفت. پس جیگر چی؟
_شب هر چی سبک تر بخوابی راحت تری.
+تازه کلی ام باید قدم بزنیم تا خونه. دیگه میشیم پَرِ کاه! بریم بخوابیم صبح باید زود بیدار شیم.
_بریم فقط از این خیابون نه، از خیابون پایینی.
_بریم جیگر بزنیم؟
+بریم. فقط پول ندارم.
_مگه کار نکردی امروز؟!
+چرا... ولی میدونی چی شد؟
_نه نمیدونم.
+بغل سرکارم یه بانک هست، بغل بانک یه فلافلی؛ داشتم فلافل میخوردم...
_با قارچ و پنیر؟
+قارچ و پنیر و نون اضافه با سون آپ. گلوت خشک شده؟
_نه... چطور؟
+آب دهنتو قورت دادی آخه.
_نه هیچی... میگفتی...
+آره بعد دیدم یه پیر زنه جلو بانک آدامس میفروشه. بیست تومن کار کرده بودم، دو تومنم انعام. هفت تومن نهارم شد، هزار تومن کرایه برداشتم. دیگه بقیشو نمیخواستم که. تو هم صبح نگفتی که شب میگی بریم جیگر بزنیم!
دیگه بقیشو دادم پیر زنه، کار نکرده بود از صبح.
_آدامس خریدی ازش؟
+آره. آدامساش موزی بود.
_عیب نداره. من چهل تومن کار کردم، میریم جیگر میزنیم.
+فقط میدونی چیکار کرد پیر زنه؟
_چیکار کرد؟
+از پشت شیشه دیدم غروب هر چی خودش کار کرده بود، با اون پول من همه رو ریخت توی صندوق صدقه!
_پس خودش چی؟
+نمیدونم.... شاید اونم پول شام وُ کرایشو برداشته بود بقیشو نمیخواست دیگه.
×عمو عمو وزن میکشی؟
_با توعه. میگه وزن میکشی؟
_من یه عمره دارم میکشم عمو. چی بکشم؟
×چی میکشی؟
+راست میگه این بچه. چی میکشی؟!
_از خاطره میکشم، از شب، از همین خیابون که دو ساعته داریم بالا پایین میکنیم...
+راست میگه عمو این از خیلی چیزا میکشه.
×باشه پس وزن نکش.
_ببینم عمو چقدر کار کنی دیگه میری خونه؟
×نمیدونم. تا آخر شب هستم.
_بیشتر از سی چهل تومن میشه؟
×نه بابا چخبره؟ شب عیدم انقدر کار نمیکنم!
_خب... بیا این چهل تومنو بگیر. امشب زود برو خونه.
+رفت. پس جیگر چی؟
_شب هر چی سبک تر بخوابی راحت تری.
+تازه کلی ام باید قدم بزنیم تا خونه. دیگه میشیم پَرِ کاه! بریم بخوابیم صبح باید زود بیدار شیم.
_بریم فقط از این خیابون نه، از خیابون پایینی.
بیشتر...