‌ ‌ ‌
نظم‌: #‌سعدی - #‌بوستان - باب اول در #‌عدل و #‌تدبیر و رأی
خوانش: #‌باران_نیکراه
موسیقی متن: #‌علی_مومنیان
پینوشت: به والله اگر محدودیت زمانیِ یک دقیقه‌ای نبود و از چند اسلاید شدن گریزان نبودیم، حتی از بقره‌ی اشعار هم بیتی حذف نمی‌کردم. چه آنکه برای خودم تمام می‌خوانمشان و سر آخر به شصت ثانیه می‌چلانمشان. شما به بزرگیِ خودتان و کوچکیِ دقایق، ببخشیدمان. ----------------------------------------------------------------------------------- مگو جاهی از سلطنت بیش نیست
که ایمن‌تر از ملک درویش نیست

سبکبار مردم سبک‌تر روند
حق این است و صاحبدلان بشنوند

تهیدست تشویش نانی خورد
جهانبان به قدر جهانی خورد

گدا را چو حاصل شود نان شام
چنان خوش بخسبد که سلطان شام

غم و شادمانی به سر می‌رود
به مرگ این دو از سر به در می‌رود

چه آن را که بر سر نهادند تاج
چه آن را که بر گردن آمد خراج

اگر سرفرازی به کیوان بر است
وگر تنگدستی به زندان در است

چو خیل اجل بر سر هر دو تاخت
نمی شاید از یکدگرشان شناخت!
?: @saeid.nikrah