.عجب داستانی شد این نقاشی محمد کوچولو روی مبل امروز، بالاخره وقتی شد تا کمی در کارهای خونه کمک کنم

.عجب داستانی شد این نقاشی محمد کوچولو روی مبل امروز، بالاخره وقتی شد تا کمی در کارهای خونه کمک کنم
.
عجب داستانی شد این نقاشی محمد کوچولو ?? روی مبل?.
امروز، بالاخره وقتی شد تا کمی در کارهای خونه کمک کنم. مبلها نیاز به شستشو داشت. به همسرم گفتم یه جستجو کنیم اگر جایی بود که پروتکلهای بهداشتی رو رعایت می‌کرد، بگیم بیاد برای شستن مبلها. قبول کرد و جستجو کردیم و به یه استارت‌آپ برخوردیم. زنگ زدم و بعد از چند دقیقا انتظار، بالاخره یکی گوشی رو برداشت. پرسیدم آیا خدمات شما این روزها دائره؟ گفت: بله. پرسیدم کی می‌تونید بیاید؟ گفت: ساعت ۷. گفتم: خوبه. پرسید: شما؟ گفتم: آذری هستم. گفت: آقای جهرمی خودتون هستید پس. گفتم: چطور؟ گفت: صداتون رو شناختم اما یقین نداشتم. ببخشید با تاخیر جواب دادم، دیده بودم به مراکز تماس شرکتها زنگ می‌زنید و متوجه شدم زنگ زدید ما رو هم چک کنید??.
گفتم: نه آقا جون، مبلها نیاز به شستن داره. گفت: همون نقاشی محمد آقا?. گفتم: دقیقا.
آدرس رو گرفت و گفت ما ۷ اونجاییم. وقتی رسیدند و حال و احوالپرسی کردیم، گفت: ما قبلا با شما ملاقات داشتم، گفتم: کجا؟ گفت: شما اومدید بازدید غرفه‌ی ما توی جشنواره‌ی وب و موبایل. دیدم صفحه منو باز کرد و عکس خودش توی صفحه‌ی منو بهم نشون داد.
واقعا دنیا جای کوچیکیه. کارشون خوب بود و بالاخره اثر هنری شاهکار محمد از روی مبل، پاک شد.
هر دو روزه بودند و کارشون تا افطار طول کشید، روزه رو با هم افطار کردیم.
تشکر از تیم خوب واش‌لین.
#‌باخانواده

پ.ن: می‌دونم الان خیلی‌ها می‌پرسند، اما به‌خدا هزینه‌اش رو کامل و البته با زور، پرداخت کردم?. برای دیدن عکسها، لطفا ورق بزنید

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط