یک روزهایى هست، که دم نمیتواند تنهایى از پس اش بر بیاید از همان روزهایى که، دقیقه به دقیقه رو به

یک روزهایى هست، که دم نمیتواند تنهایى از پس اش بر بیاید از همان روزهایى که، دقیقه به دقیقه رو به
يك روزهايى هست،
كه آدم نميتواند تنهايى از پس اش بر بيايد
از همان روزهايى كه، دقيقه به دقيقه رو به روى پنجره مى ايستى، سماور را روشن نگه ميدارى، گوشى را چك ميكنى كه مبادا شارژ باطرى اش تمام شده باشد!
بعد، بعد ؛
لبانت را روى هم فشار مى دهى تا صدايت درِ دنيا را نلرزاند!!
و قلبت كه ديگر حتى با تو هم نسبتى ندارد دلش مى خواهد كنده شود اما تو به اجبار نگه اش ميدارى، تا... تا يك روزِ ديگر، وقتي تصميم گرفتي دل از تعلقات بِكني، گوشي را خاموش ميكني، آبِ سماور را در سينك ميريزى، پاى پنجره مى ايستى وَ نگاهِ سردت را مى دوزى به نيامدن ها...
و چشمانِ ماتِ تو، شايد آنموقع كسى را ببيند كه ديگر قلبى برايش به تپيدن هاى بى وقفه نمى افتد..
امّا
به ما ياد ندادند با دوست نداشتن هاي بعد از آن روز چه بايد بكنيم ..

سپيده اميدى


#‌عاشقانه #‌زن_روز #‌لباس_ایرانی #‌اکسسوری_خاص #‌عشق #‌فشن_ایرانی #‌فشن #‌persianstyle #‌accessories #‌love #‌irmezone#‌like_it_now1

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط