|
3 سال پیش
رضا رفیع

آمده ام که سر نهم، عشق تو را به سر برم ور تو بگوئی ام که نی، نی شکنم، شکر برم آمده ام چو عقل جان،

آمده ام که سر نهم، عشق تو را به سر برم ور تو بگوئی ام که نی، نی شکنم، شکر برم آمده ام چو عقل جان،


✍آمده ام که سر نهم، عشق تو را به سر برم
ور تو بگوئی ام که نی، نی شکنم، شکر برم
آمده ام چو عقل و جان، از همه دیده ها نهان
تا سوی جان و دیدگان، مشعله نظر برم......
***
چهل غروب غم انگیز گذشت. چهل روز پیش، همان اتفاق تلخی که همیشه از آن هراس داشتیم، به وقوع پیوست. روح آسمانی خسرو آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان به فراخنای ابدیت پیوست.
برادر بزرگم علی آقا که در مشهد زندگی می کند، یکی از عشاق قدیمی صدا و صفای استاد است. پیش از آن که ربنای جاودانه اش آفریده و شناخته شده تر شود. از همان دهه پنجاه که من کودکی بیش نبودم و در خانه آجری قدیمی مان نوارهای شجریان و بنان و عبدالوهاب شهیدی و..... فضای خانه را معطر و مودب می کرد.
باری، برادرم بسیار دوست می داشت که روزی در تهران به خدمت استاد برسد و بوسه بر دست او زند که عمری در مسیر پاسداشت ادب و فرهنگ و موسیقی و آواز فاخر این سرزمین از هیچ تلاشی دریغ نکرد. اما این دیدار قسمت نشد.
و سرانجام قسمت چنان شد که خسرو آواز ایران در توس مشهد آرام گیرد و برادر عزیزم با جمعی از دوستان فرهنگی و هنردوستش بر سر مزار استاد حاضر شوند و عطر یاد او را در آغوش گیرند. جمع حاضر از او می خواهند که از تصنیف های استاد شجریان، چیزی بخواند و او نیز اطاعت امر می کند و با آنکه نه میکروفونی بوده و نه آمادگی صدا در آن سرما؛ اما از دل می خواند و جانش را به سماع می آورد..... در جوار جان جانان!
صدای رسای استاد شجریان در گوش جانم می پیچد که حس می کنم در توس طنین انداز می شود. آنجا که از زبان حافظ خواند:

مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم
طایر قدسم و از دام جهان برخیزم
به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی
از سر خواجگی کون و مکان برخیزم
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین
تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم
روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده
تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم
***
در ضمن، حالا درست است که محوطه مزار‌، فضای باز بوده و ایشان هم برای خواندن، مجبور که موقتاً ماسک را بردارد؛ اما کاش آن نفر کناری ایشان این کار را نمی کرد. با دهن که گریه نمی کنند!.....
#‌محمد_رضا_شجریان
#‌خسرو_آواز_ایران

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط