|
4 سال پیش
نشر هیرمند
جلد سوم از مجموعه معماهای ویرجینیا منتشر شد اشباح جزیره بل استیون اسمیت سمیرا قاسم زاده...اشباح مو
?جلد سوم از #مجموعه_معماهای_ویرجینیا منتشر شد!
.
#اشباح_جزیره_بل
#استیون_ک_اسمیت
#سمیرا_قاسم_زاده
.
.
.
اشباح موضوعی است که این بار ذهن درک، سام و کیتلین را درگیر میکند. اشباح جزیرهی بِلِ اسرارآمیز که طبق گفتهی گذشتگان روزگاری اردوگاه اسرای جنگی بوده.
سه نوجوان داستان ما بر حسب تصادف در این جزیره سر از کارخانهای قدیمی در میآورند و همه چیز دست به دست هم میدهند تا حضور اشباح در این جزیره به اثبات برسد. اشباحی که به ظاهر زیادی زندهاند!
.
.
برشی از کتاب:
چرخ جلویی سام روی لبهی سرازیری سُر خورد و خودش و دوچرخهاش و پرت شدند پایین تپه. مثل اکروباتبازهایی که از قطار بیرون میپرند، تلپی پرت شد پایین و به وسط بوتهها برخورد و با سرعت رفت به سمت تکه سنگ بزرگی. وقتی از ترس هر دو ترمز را فشار داده بود، چرخ جلوییاش قفل کرد و وزنش را به جلو انداخت و او را از روی دستهچرخ به پرواز درآورد. روی هوا پرواز کرد، درست مثل فیلمی که گذاشته باشند روی دور کُند!
در همین حین، دهان درک را دید که کاملا باز شده و جیغ میکشید و مثل کسی که دومین جایگاه بیسبال را پرکرده باشد دستهایش را در هوا تکان میداد!
سه نوجوان یک مرتبه کنار درک ترمز کردند و از خنده به خودشان میپیچیدند. سام در حاشیهی دور تری از مسیر هموارتر، محکم زمین خورد و فیلم به سرعت عادی برگشت...
.
.
.
از مجموعهی #سهراب_هیرمند
.
سفارش و ارسال رایگان:
www.Hirmandpublication.com
.
#نشر_هیرمند
#نشرهیرمند
#کتاب_کودک
#کتاب_نوجوان
#رمان_کودک
#رمان_نوجوان
.
#اشباح_جزیره_بل
#استیون_ک_اسمیت
#سمیرا_قاسم_زاده
.
.
.
اشباح موضوعی است که این بار ذهن درک، سام و کیتلین را درگیر میکند. اشباح جزیرهی بِلِ اسرارآمیز که طبق گفتهی گذشتگان روزگاری اردوگاه اسرای جنگی بوده.
سه نوجوان داستان ما بر حسب تصادف در این جزیره سر از کارخانهای قدیمی در میآورند و همه چیز دست به دست هم میدهند تا حضور اشباح در این جزیره به اثبات برسد. اشباحی که به ظاهر زیادی زندهاند!
.
.
برشی از کتاب:
چرخ جلویی سام روی لبهی سرازیری سُر خورد و خودش و دوچرخهاش و پرت شدند پایین تپه. مثل اکروباتبازهایی که از قطار بیرون میپرند، تلپی پرت شد پایین و به وسط بوتهها برخورد و با سرعت رفت به سمت تکه سنگ بزرگی. وقتی از ترس هر دو ترمز را فشار داده بود، چرخ جلوییاش قفل کرد و وزنش را به جلو انداخت و او را از روی دستهچرخ به پرواز درآورد. روی هوا پرواز کرد، درست مثل فیلمی که گذاشته باشند روی دور کُند!
در همین حین، دهان درک را دید که کاملا باز شده و جیغ میکشید و مثل کسی که دومین جایگاه بیسبال را پرکرده باشد دستهایش را در هوا تکان میداد!
سه نوجوان یک مرتبه کنار درک ترمز کردند و از خنده به خودشان میپیچیدند. سام در حاشیهی دور تری از مسیر هموارتر، محکم زمین خورد و فیلم به سرعت عادی برگشت...
.
.
.
از مجموعهی #سهراب_هیرمند
.
سفارش و ارسال رایگان:
www.Hirmandpublication.com
.
#نشر_هیرمند
#نشرهیرمند
#کتاب_کودک
#کتاب_نوجوان
#رمان_کودک
#رمان_نوجوان
بیشتر...
تبلیغات