نصفه شبه، نمیشه علیرضا قربانی کنم بلند بلند داد بزنه ارغوان این چه رازی ست که هر بار بهار

نصفه شبه، نمیشه علیرضا قربانی کنم بلند بلند داد بزنه ارغوان این چه رازی ست که هر بار بهار
‌ ‌
نصفه شبه، نمیشه علیرضا قربانی پِلِی کنم بلند بلند داد بزنه "ارغوان این چه رازی‌ست که هر بار بهار با عزای دل ما می‌آید"!
نه بهاره، نه ارغوانی بیداره این موقع شب!
تابستونه، وسطش. عطرش خوبه، آدماش نه. کاراشون نه.
خوابم میاد، به حدِ جنون.
تا هفته‌ی بعد باز باید برم پیش استاد ارائه بدم، نمودارا جواب دادن بالاخره. ولی انگیزه‌ی جمعبندی نیست. مدرکی که باهاش نشه کار کرد و نون خورد به درد نمی‌خوره. فقط اسمه. خانوم دکتر! مسخره‌ست.
کلیپسم رو گیر دادم به پرده‌ی اتاق، شبیه #‌پروانه شده.
کاش می‌شد یه #‌عقاب می‌اومد لبِ پنجره برام حرف می‌زد. راستی صدای عقاب چه شکلیه؟ آواشون چه‌جوریه؟ یعنی مثلاً کلاغ قارقار می‌کنه، الاغ عرعر، اونا چی میگن؟!
درخت یاسِ همسایه نامردونه بوی خوبی میده. چقدر خوابم میاد. انگار توی کله‌م قرصِ نعنا ترکوندن، یه حسِ خنکی و سوزش داره جلو سمتِ چَپش. فردا باید کارای اداریِ عقب مونده رو انجام بدم. قبلش هشت صبح هم باس برم تدریس. قرارداد کارخونه چی میشه. کی برگردم تهران. خونه چی. چقدر همه چیز وحشیانه گرون شده. یعنی چی که پول اجراها رو دیر میدن. سقالکسار. جای کابل آی-یو-ایکس ماشین کاش خراب نمیشد. مامان قهر کرده. دوست داره یکی دامادش بشه که ازش خوشم نمیاد. بارون وسط در وسطِ تابستون چی میگه. یعالم تعریف عارفانه میشه ازش کشید بیرون ولی فعلاً قوّتی واسه کشیدن نیست.
دلم اسنک خواست با بلال.
کاش این روزا خوب تموم بشن.
چه بوی یاسی میاد لعنتی.
کاش عقابش چشم-ابرو مشکی باشه.
ارغوان، ارغوان، این چه رازی‌ست؟!
اگه راستشو بگی بهت بلال میدم.
#‌هذیان
#‌باران_نیکراه

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط