|
3 سال پیش
? فروشگاه اینترنتی کتاب صوتی
? کتاب حکایت عشق خوشبختی داستان زن جوانیست که به ظاهر در زندگی همه چیز دارد ولی احساس خوشبختی نمی کن
?
کتاب#حکایت_عشق_و_خوشبختی داستان زن جوانیست که به ظاهر در زندگی همه چیز دارد ولی احساس خوشبختی نمی کند و احساس پیری می کند! از این رو طی اتفاقی با پیرمرد میلیونری آشنا می شود که راه رسیدن به خوشبختی و ایستادن روی پای خود و استقامت داشتن در رسیدن به هدف و همچنین عشق ورزیدن به خود را به او
می آموزد. او یاد گرفت خوشبختی اش را در دستان دیگران جستجو نکند...
?️ در بخشی از کتاب میخوانیم :
«نامش میشل بود. باری، اگر مدیریت حاضر میشد این زحمتها و تلاشها را با ارتقاء دادن او ـ که این همه سال منتظرش بود ـ جبران کند، میشل حتماً از روی رغبت به این بیگاری کذایی تن در میداد. ولی زمان میگذشت و او طوری نادیده گرفته شده بود که انگار یا اصلاً وجود ندارد یا حضورش محسوس نیست. آنهم با وجود جذابیت و زیبایی چشمگیرش با موهای کوتاه بلوند، بینی کوچک سربالا و چشمهای آبی شوخ و خندان که طبیعتاً مانع از آن میشد که بتواند بدون جلب توجه در جایی حضور داشته باشد.
➰ او کتابهای زیادی برای آموختن روشهای مختلف کسب موفقیت خوانده بود، ولی تمام آنها فقط به صبر داشتن و نتایج خوب آن تکیه و سفارش میکردند. مدام از خود میپرسید که آیا این پافشاری و مقاومت نوعی سماجت احمقانه محسوب نمیشود و آیا از این نوشتههای کسلکننده که جز پر کردن جیب نویسندگان آنها خاصیت دیگری ندارند؛ میشد چیز به درد بخور دیگری برداشت کرد؟...
وقتی از این ناامیدیها و درجا زدنها به ستوه میآمد ـ از آنجا که با وجود طبیعت شاد، بیشتر اوقات دلخور و غمگین بود ـ از خود میپرسید چه میشد اگر خود را با این ایدهآل خاص گول نمیزد؟ خطایی هر چند کوچک و پیش پا افتاده ولی شدیداً مخالف و مانع موفقیت.»
#کتابخوان#کتابخانه_مدرن#کتاب_باز#کتابخونه#کتاب_نایاب#کتاب_دوست#کتاب_جدید#سرکتاب#خرید_کتاب#کتاب_صوتی#روانشناسی
#ذهن_مثبت#رازثروت #علم_ثروتساز#کسب_درآمد#میلیونرهای_خودساخته#ذهن_برتر#راه_ثروت#خودساخته_باشيد#انگیزش#اعتماد_به_نفس#ثروت#عادت#کتاب_گویا#زندگی_هدفمند#روانشناسی#عشق#خوشبختی#کتابفروشی_انلاین
کتاب#حکایت_عشق_و_خوشبختی داستان زن جوانیست که به ظاهر در زندگی همه چیز دارد ولی احساس خوشبختی نمی کند و احساس پیری می کند! از این رو طی اتفاقی با پیرمرد میلیونری آشنا می شود که راه رسیدن به خوشبختی و ایستادن روی پای خود و استقامت داشتن در رسیدن به هدف و همچنین عشق ورزیدن به خود را به او
می آموزد. او یاد گرفت خوشبختی اش را در دستان دیگران جستجو نکند...
?️ در بخشی از کتاب میخوانیم :
«نامش میشل بود. باری، اگر مدیریت حاضر میشد این زحمتها و تلاشها را با ارتقاء دادن او ـ که این همه سال منتظرش بود ـ جبران کند، میشل حتماً از روی رغبت به این بیگاری کذایی تن در میداد. ولی زمان میگذشت و او طوری نادیده گرفته شده بود که انگار یا اصلاً وجود ندارد یا حضورش محسوس نیست. آنهم با وجود جذابیت و زیبایی چشمگیرش با موهای کوتاه بلوند، بینی کوچک سربالا و چشمهای آبی شوخ و خندان که طبیعتاً مانع از آن میشد که بتواند بدون جلب توجه در جایی حضور داشته باشد.
➰ او کتابهای زیادی برای آموختن روشهای مختلف کسب موفقیت خوانده بود، ولی تمام آنها فقط به صبر داشتن و نتایج خوب آن تکیه و سفارش میکردند. مدام از خود میپرسید که آیا این پافشاری و مقاومت نوعی سماجت احمقانه محسوب نمیشود و آیا از این نوشتههای کسلکننده که جز پر کردن جیب نویسندگان آنها خاصیت دیگری ندارند؛ میشد چیز به درد بخور دیگری برداشت کرد؟...
وقتی از این ناامیدیها و درجا زدنها به ستوه میآمد ـ از آنجا که با وجود طبیعت شاد، بیشتر اوقات دلخور و غمگین بود ـ از خود میپرسید چه میشد اگر خود را با این ایدهآل خاص گول نمیزد؟ خطایی هر چند کوچک و پیش پا افتاده ولی شدیداً مخالف و مانع موفقیت.»
#کتابخوان#کتابخانه_مدرن#کتاب_باز#کتابخونه#کتاب_نایاب#کتاب_دوست#کتاب_جدید#سرکتاب#خرید_کتاب#کتاب_صوتی#روانشناسی
#ذهن_مثبت#رازثروت #علم_ثروتساز#کسب_درآمد#میلیونرهای_خودساخته#ذهن_برتر#راه_ثروت#خودساخته_باشيد#انگیزش#اعتماد_به_نفس#ثروت#عادت#کتاب_گویا#زندگی_هدفمند#روانشناسی#عشق#خوشبختی#کتابفروشی_انلاین
بیشتر...
تبلیغات