|
3 سال پیش
یزدبوک
کتابی که تا یک سال ذهن شما را درگیر می کند من در سال ردم...همین یک جمله توان آن را دارد که تا صفحه
کتابی که تا یک سال ذهن شما را درگیر میکند
«من در سال ۱۳۶۰ مُردم...» همین یک جمله توان آن را دارد که تا صفحهی آخر شما را ببرد.
داستان خون خورده اثر مهدی یزدانی خرم روایتی عجیب و غریب است که از برادران سوخته شروع میشود ولی داستان با آنها خاتمه نمییابد.
خون خورده شما را از زمین میکَنَد، بلند میکند به دنیای گذشتگان و حتی ارواح میبرد. شما در صفحهی قبل در تهران بودید و خدا میداند که مقصد صفحهی بعد کجاست؟
بیتالمقدس، لبنان، مشهد یا آسمان…
در کتاب خون خورده تنها با داستان ۵ برادر سوخته آشنا نمیشوید در گذر روایت آنها با قصهی شخصیتهای فرعی و دنیای درونیشان آشنا میشوید از داستان مریم گرفته تا پدر خاچیک…
روایت کتاب زمان و مکان نمیشناسد هم برای ما آشناست و هم غریبه، این روزها که در کوچه پس کوچههای بافت تاریخی یزد قدم میزنم بیشتر از همیشه به این کتاب فکر میکنم و نمیدانم چرا بوی نفت در مشامم است.
خانههای قدیمی، کوچههای تنگ و کاهگلی که انگار در سالهای ۵۰ و ۶۰ منجمد شدهاند.
و اصولاً چرا نباید در این روزهای سرد به داستان جادویی برادران سوخته فکر کنم. گاهی آنچنان به دنیایشان نزدیک میشوم که انگار از من و وجود من هستند.
همانطور که گاهی در کتاب برمیگشتم، جملاتی را چند بار میخواندم و نشانه گذاری میکردم.
دنیایی که مهدی یزدانی خرم به تصویر کشیده است به هیچ وجه محدودیتهای روایی ندارد، وقتی این کتاب را میخواندم گاهی نمیتوانستم ادامه بدهم باید کتاب را به کناری میگذاشتم، بلند میشدم و قدم میزدم و فکر میکردم، پذیرای اینهمه جادو نبودم.
فکر میکردم بعد از صدسال تنهایی هیچ کتابی نتواند اینگونه افکارم را به تسخیر خود درآورد، ولی خون خورده توانست.
و تاریخ پر است از جوانانی که وقتی کتابی میخوانند فکر میکنند دیگر سیر شدند از کتابهای دیگر…
؛اشاره به کتاب؛
باید بازگردم، باید با شروع زمستان دوباره از ناصر سوخته بشنوم تا محسن مفتاح
نوشته: مهدی یزدانی خرم @m.yazdanikhorram
منتشر شده از سوی نشر چشمه @cheshmehpublication
#مهدی_یزدانی_خرم
#خون_خورده
#سرخ_سفید
#کتاب_خوب
#یزد_بوک
WWW.Yazdbook.com
03536222226
«من در سال ۱۳۶۰ مُردم...» همین یک جمله توان آن را دارد که تا صفحهی آخر شما را ببرد.
داستان خون خورده اثر مهدی یزدانی خرم روایتی عجیب و غریب است که از برادران سوخته شروع میشود ولی داستان با آنها خاتمه نمییابد.
خون خورده شما را از زمین میکَنَد، بلند میکند به دنیای گذشتگان و حتی ارواح میبرد. شما در صفحهی قبل در تهران بودید و خدا میداند که مقصد صفحهی بعد کجاست؟
بیتالمقدس، لبنان، مشهد یا آسمان…
در کتاب خون خورده تنها با داستان ۵ برادر سوخته آشنا نمیشوید در گذر روایت آنها با قصهی شخصیتهای فرعی و دنیای درونیشان آشنا میشوید از داستان مریم گرفته تا پدر خاچیک…
روایت کتاب زمان و مکان نمیشناسد هم برای ما آشناست و هم غریبه، این روزها که در کوچه پس کوچههای بافت تاریخی یزد قدم میزنم بیشتر از همیشه به این کتاب فکر میکنم و نمیدانم چرا بوی نفت در مشامم است.
خانههای قدیمی، کوچههای تنگ و کاهگلی که انگار در سالهای ۵۰ و ۶۰ منجمد شدهاند.
و اصولاً چرا نباید در این روزهای سرد به داستان جادویی برادران سوخته فکر کنم. گاهی آنچنان به دنیایشان نزدیک میشوم که انگار از من و وجود من هستند.
همانطور که گاهی در کتاب برمیگشتم، جملاتی را چند بار میخواندم و نشانه گذاری میکردم.
دنیایی که مهدی یزدانی خرم به تصویر کشیده است به هیچ وجه محدودیتهای روایی ندارد، وقتی این کتاب را میخواندم گاهی نمیتوانستم ادامه بدهم باید کتاب را به کناری میگذاشتم، بلند میشدم و قدم میزدم و فکر میکردم، پذیرای اینهمه جادو نبودم.
فکر میکردم بعد از صدسال تنهایی هیچ کتابی نتواند اینگونه افکارم را به تسخیر خود درآورد، ولی خون خورده توانست.
و تاریخ پر است از جوانانی که وقتی کتابی میخوانند فکر میکنند دیگر سیر شدند از کتابهای دیگر…
؛اشاره به کتاب؛
باید بازگردم، باید با شروع زمستان دوباره از ناصر سوخته بشنوم تا محسن مفتاح
نوشته: مهدی یزدانی خرم @m.yazdanikhorram
منتشر شده از سوی نشر چشمه @cheshmehpublication
#مهدی_یزدانی_خرم
#خون_خورده
#سرخ_سفید
#کتاب_خوب
#یزد_بوک
WWW.Yazdbook.com
03536222226
بیشتر...
تبلیغات