.
نمیدانم چرا تحت تاثیر یک حادثه‌ی منفی، تمام واقعیت را تار می‌بینی! تو فقط به جزئی از این اتفاق توجه کرده‌ای و باقی ماجرا را به دست فراموشی سپرده‌ای.
سال‌های زیادی در کنار هم بوده‌ایم، مگر خودت نمی‌گفتی وحشت تنهایی بدون من‌را نمی‌توانی تصور کنی؟ من در تمام این مدت فقط یک اشتباهِ کوچک کردم، اما تو روز‌های مدیدی‌ست، در حالی که تمام محبت‌ام را فراموش کرده‌ای به آن یک لحظه فکر میکنی. همه چیز برایت به دو دسته‌ی سیاه و سفید تقسیم شده است، فکرش را بکن؛ شاید برخلاف تصورت اگر چیزی کمتر از تمام و کمال بود، یک شکست بی‌چون و چرا نباشد... مثل فردی که بعد از چند روز رژیم سختِ غدایی، یک تکه‌ی کوچک شیرینی می‌خورد و پس از آن به خود می‌گوید همه چیز دود شده و به هوا رفته است و این جمله را بارها برای خودش تکرار می‌کند، تا جایی که ناامید شده و تمام محتویات جعبه‌ی شیرینی را میل می‌کند. سوال من این است، آیا نمیشد اگر هم اشتباه کوچکی از من سر زد، در ابتدا و همان لحظه‌ی خوردن تکه‌ی کوچک شیرینی، ناامید نمی‌شدی؟ آیا ارزشش را داشت همه چیز را تمام کنی؟
از تو می‌پرسم، حالا که قلبم هزارن تکه شده است، کدام یک را باید دنبال کنم؟
لااقل بگو، چطور ممکن است چیزی تا به آن اندازه خوب، دردی به این بزرگی را همراه خود داشته باشد؟ راست میگفتی؛ شاید بهتر بود هیچ موقع عاشق نشویم.
.
✍?متن کپشن از: #‌م_هـ_ر_سندرم ?
(مهدی رشیدی)⬅️ @mehdirashidi.w
.
⭕لطفا با لایک‌هاتون حمایت کنید که پست‌ها براتون نمایش داده بشه??
.

#‌سندرم_نوشت
#‌سندرم_نويسندگى #‌هوای_عاشقی #‌قلب#‌هزار_تکه#‌عاشق#‌اشتباه#‌بخشیدن
#‌فیلم#‌عشق#‌گاسپار_نوئه
#‌love #‌movie #‌director #‌gasparnoe
Reposted from @writing_syndrome