یادش بخیر...داشتم به آلبوم تصاویر نگاه میکردم...که چشمم افتاد به این ویدیو...اوایل تابستان ٩٨...تازه

يادش بخير ...
داشتم به آلبوم تصاوير نگاه ميكردم ...كه چشمم افتاد به اين ويديو...
أوايل تابستان ٩٨...
تازه داشتم قطعه« باغ راز آلود» رو می نواختم....
استاد عزیز قرار شد در این قطعه من رو همراهی کنند ...
وای که چه ذوقی کردم ....هم استرس داشتم که نکنه اشتباه کنم هم خوشحال ...برای اینکه خیلی این قطعه رو دوست داشتم و دارم ....خیلی ?...البته که الان‌مدت هاست از اون روزها میگذره...و من دلتنگ تمام روزهای خوب #‌دلتنگ تمام‌ لحظه های قشنگم هستم ...
الهی که خیلی زود این بیماری که به صورت رازآلود در جهان وجود داره....از بین بره...و دنیامون پر از آرامش بشه....
.....
#‌خاله_شادونه
#‌ملیکا_زارعی
#‌پیانو_نوازی