|
4 سال پیش
کتـــــابکـــــدہ کوچـــک
داستان کتاب لبه تیغ که نوشته سامرست موام است، داستانی است واقعی در این رمان فقط اسم شخصیت ها عوض
▪
داستان کتاب لبه تیغکه نوشتهسامرست مواماست، داستانی استواقعی.
در این رمان فقط اسم شخصیتها عوض شده. یعنیلرییک شخصیت واقعی است که سامرست موام با خود او ملاقات کرده و گفتههای او را نوشته است. واقعی بودن داستان در مورد تمام شخصیتها به کار رفته است. به گفتهی خود سامرست موام، همه آنها دوستانش هستند یا کسانی هستند که در طول چندین سال با آنها دوست شده است
.
سامرست موامدرباره رمان لبه تیغدر کتابش مینویسد:
هرگز رمانی را این همه با تردید و نگرانی شروع نگردهام. قصهی درازی برای گفتن ندارم و پایان داستانم مرگ یا ازدواج نیست. مرگ میتواند پایان همهچیز و از این رو فرجامی بیچون و چرا برای قصه باشد، اما ازدواج هم قصه را خیلی خوب به سرانجام میرساند. پس آدمهای باریکبین نباید آنچه را که بنا به عرف پایان خوش نامیده میشود به ریشخند بگیرند. مردم عادی غریزهای منطقی دارند که مجابشان میکند با ازدواج گفتنیها گفته میشود. وقتی زن و مرد بعد از فراز ونشیبهای فراوان سرانجام بههم میرسند، وظیفهی زیستشناختیشان را برآوردهاند و نظرها متوجه نسلی میشود که بناست از آنان به وجود بیاید.
این کتاب خاطرات من از مردی است که با او رابطهای نزدیک داشتهام، گرچه گاهی ارتباطمان برای مدتها قطع میشد. به گمانم میشد این فاصلهها را با خیالپردازی به شکلی باورپذیر پر کرد و قصه را منسجمتر ساخت، ولی میلی به اینکار ندارم. فقط میخواهم آنچه را که میدانم روی کاغذ بیاورم
ّ
✴برای دريافت رایگان #نسخه_مجازی کتاب به دایرکت مراجعه فرمایید✴
.
#لبه_تیغ
#سامرست_موام
#نشر_ماهی #شهرزاد_بیات_موحد #سامرست_موآم #ترجمه #رمان #رمان_خارجی #رمان_خوب #رمان_خوب_بخوانیم #ادبیات #ادبیات_غرب #مطالعه #معرفی_کتاب #معرفی_نویسنده #کتاب #کتاب_باز #هنر
#کتابکده_کوچک
داستان کتاب لبه تیغکه نوشتهسامرست مواماست، داستانی استواقعی.
در این رمان فقط اسم شخصیتها عوض شده. یعنیلرییک شخصیت واقعی است که سامرست موام با خود او ملاقات کرده و گفتههای او را نوشته است. واقعی بودن داستان در مورد تمام شخصیتها به کار رفته است. به گفتهی خود سامرست موام، همه آنها دوستانش هستند یا کسانی هستند که در طول چندین سال با آنها دوست شده است
.
سامرست موامدرباره رمان لبه تیغدر کتابش مینویسد:
هرگز رمانی را این همه با تردید و نگرانی شروع نگردهام. قصهی درازی برای گفتن ندارم و پایان داستانم مرگ یا ازدواج نیست. مرگ میتواند پایان همهچیز و از این رو فرجامی بیچون و چرا برای قصه باشد، اما ازدواج هم قصه را خیلی خوب به سرانجام میرساند. پس آدمهای باریکبین نباید آنچه را که بنا به عرف پایان خوش نامیده میشود به ریشخند بگیرند. مردم عادی غریزهای منطقی دارند که مجابشان میکند با ازدواج گفتنیها گفته میشود. وقتی زن و مرد بعد از فراز ونشیبهای فراوان سرانجام بههم میرسند، وظیفهی زیستشناختیشان را برآوردهاند و نظرها متوجه نسلی میشود که بناست از آنان به وجود بیاید.
این کتاب خاطرات من از مردی است که با او رابطهای نزدیک داشتهام، گرچه گاهی ارتباطمان برای مدتها قطع میشد. به گمانم میشد این فاصلهها را با خیالپردازی به شکلی باورپذیر پر کرد و قصه را منسجمتر ساخت، ولی میلی به اینکار ندارم. فقط میخواهم آنچه را که میدانم روی کاغذ بیاورم
ّ
✴برای دريافت رایگان #نسخه_مجازی کتاب به دایرکت مراجعه فرمایید✴
.
#لبه_تیغ
#سامرست_موام
#نشر_ماهی #شهرزاد_بیات_موحد #سامرست_موآم #ترجمه #رمان #رمان_خارجی #رمان_خوب #رمان_خوب_بخوانیم #ادبیات #ادبیات_غرب #مطالعه #معرفی_کتاب #معرفی_نویسنده #کتاب #کتاب_باز #هنر
#کتابکده_کوچک
بیشتر...
تبلیغات