|
4 سال پیش
فاطمه دانشور fatemeh daneshvar
معمولا گزارش های مددکاری را کمتر بصورت پست میگذارم اما این گزارش را بصورت پست به اشتراک می گذارم تا
?
معمولا گزارش های #مددکاری را کمتر بصورت پست میگذارم اما این گزارش را بصورت پست به اشتراک می گذارم تا کسانیکه پیشنهاد کمک به ملت امریکا داده بودند به خود زحمت ندهند و راه دور نروند نیم نگاهی به این گزارش بیندازند . در همین نزدیکی روستای کم جمعیت پاتت گلدره ( ۱۰ خانوار ) از شهرستان هلیلان #ایلام روستایی است که #زینب در آن متولد شده است . فروردین امسال ۱۲ سال تمام شد . روستایی که هم متأثر از #فقر مالیست و هم متاثر از فقر فرهنگی که شاید علت مهمتری بوده در اقدام به خودکشی زینب . مددکار #مهرآفرین توانسته بود با معلم مقطع اول تا سوم ابتدایی اش صحبت کند که گفته بسیار درسخوان و آرام بوده است . مادر زینب که بسیار زن ساده ای است می گوید چند بار زینب درخواست خرید لباس نو از ما کرد . او و دیگر کودکانم هیچوقت لباس نو نداشته ایم و همیشه لباس دست دوم اهالی ده را تنمان می کنیم . زینب قبل از عید گفته بود خسته شده از اینکه همیشه لباس دست دوم دختران ده را پوشیده و خواست عید برایش لباس نو بخریم که نتوانستیم . مددکار می گوید خانه تقریبا هیچ چیز نداشت نه تلویزیون نه حتی ظرف و ظروف و فقط یک یخچال بسیار کهنه و نیم سوز بود که پسر کوچک خانه چند بار سر یخچال رفت تا خوراکی بیابد که هر بار ناامید در را می بست و چیزی برای خوردن نمی یافت . #مادر زینب می گوید وقتی فروردین شد و از لباس نو خبری نشد خود را با روسری حلق آویز کرد در حالیکه لباس های کهنه اش را قبل از خودکشی سوزاند . خانه ای که سکونت داشتند اتاقی شبیه به طویله که آنهم عمویشان داده بود و آنسو تر ساختمان نیمه سازی بود که می گفتند کار مشترک بهزیستی و بنیاد برکت است که شق القمر کرده مدتها ست نیمه رها کرده اند عجیب است چرا به اتمام نرسانده بودند . خانه ای بدون سقف و نیمه ساز که در تصویر چهار مشخص است. گزارش مددکار را که می خواندم برایم عجیب بود بعد از اینهمه رسانه ای شدن چرا این خانه باز خالی بود . ظاهرا عده ای آمده اند و فقط وعده داده اند و رفته اند اما قسمت دردناک اینکه - به اظهار مددکار می نویسم - بارقه امید از مرگ زینب در نگاه والدین بیش از نگاه سوز رفتن دخترک بینوا بود گویی مرگ زینب فرصتی برای خانواده باشد برای رهایی دیگر اعضا خانواده و شاید رهایی روستا از سیاهه فقر و محرومیت که گرفتارش هستند .
و در پایان اینکه اگر دوستانی می خواهند که حامی یک خواهر ( که شب ها کابوس مرگ می بیند ) و دو برادر کوچک زینب باشند به شماره واتساپ 09907576636 پیغام گذاشته تا راهنمایی شوند . این خانواده تحت حمایت موسسه مهرآفرین در خواهند آمد.
معمولا گزارش های #مددکاری را کمتر بصورت پست میگذارم اما این گزارش را بصورت پست به اشتراک می گذارم تا کسانیکه پیشنهاد کمک به ملت امریکا داده بودند به خود زحمت ندهند و راه دور نروند نیم نگاهی به این گزارش بیندازند . در همین نزدیکی روستای کم جمعیت پاتت گلدره ( ۱۰ خانوار ) از شهرستان هلیلان #ایلام روستایی است که #زینب در آن متولد شده است . فروردین امسال ۱۲ سال تمام شد . روستایی که هم متأثر از #فقر مالیست و هم متاثر از فقر فرهنگی که شاید علت مهمتری بوده در اقدام به خودکشی زینب . مددکار #مهرآفرین توانسته بود با معلم مقطع اول تا سوم ابتدایی اش صحبت کند که گفته بسیار درسخوان و آرام بوده است . مادر زینب که بسیار زن ساده ای است می گوید چند بار زینب درخواست خرید لباس نو از ما کرد . او و دیگر کودکانم هیچوقت لباس نو نداشته ایم و همیشه لباس دست دوم اهالی ده را تنمان می کنیم . زینب قبل از عید گفته بود خسته شده از اینکه همیشه لباس دست دوم دختران ده را پوشیده و خواست عید برایش لباس نو بخریم که نتوانستیم . مددکار می گوید خانه تقریبا هیچ چیز نداشت نه تلویزیون نه حتی ظرف و ظروف و فقط یک یخچال بسیار کهنه و نیم سوز بود که پسر کوچک خانه چند بار سر یخچال رفت تا خوراکی بیابد که هر بار ناامید در را می بست و چیزی برای خوردن نمی یافت . #مادر زینب می گوید وقتی فروردین شد و از لباس نو خبری نشد خود را با روسری حلق آویز کرد در حالیکه لباس های کهنه اش را قبل از خودکشی سوزاند . خانه ای که سکونت داشتند اتاقی شبیه به طویله که آنهم عمویشان داده بود و آنسو تر ساختمان نیمه سازی بود که می گفتند کار مشترک بهزیستی و بنیاد برکت است که شق القمر کرده مدتها ست نیمه رها کرده اند عجیب است چرا به اتمام نرسانده بودند . خانه ای بدون سقف و نیمه ساز که در تصویر چهار مشخص است. گزارش مددکار را که می خواندم برایم عجیب بود بعد از اینهمه رسانه ای شدن چرا این خانه باز خالی بود . ظاهرا عده ای آمده اند و فقط وعده داده اند و رفته اند اما قسمت دردناک اینکه - به اظهار مددکار می نویسم - بارقه امید از مرگ زینب در نگاه والدین بیش از نگاه سوز رفتن دخترک بینوا بود گویی مرگ زینب فرصتی برای خانواده باشد برای رهایی دیگر اعضا خانواده و شاید رهایی روستا از سیاهه فقر و محرومیت که گرفتارش هستند .
و در پایان اینکه اگر دوستانی می خواهند که حامی یک خواهر ( که شب ها کابوس مرگ می بیند ) و دو برادر کوچک زینب باشند به شماره واتساپ 09907576636 پیغام گذاشته تا راهنمایی شوند . این خانواده تحت حمایت موسسه مهرآفرین در خواهند آمد.
بیشتر...
تبلیغات