|
4 سال پیش
Annahita Nemati
یک دقیقه مطالعه زن بودن در جهان مردسالار کار دشواری است ولی زن بودن در جامعه ایرانی به نظر دشوار
❣ یک دقیقه مطالعه
زن بودن در جهان مردسالار کار دشواری است ولی زن بودن در جامعه ی ایرانی به نظر دشوار تر می آید.
جامعه ای که پُر است از ما مردان بلاتکلیف...
زندگی در کنار ما مردانی که همه چیز را با هم میخواهیم خود نوعی خشونت است.
پدران ما از مادرانمان تنها خانم خانه بودن را می خواستند. آنها دوست داشتند همسرشان مهربان باشد و مادری خوب که فرزندان شان را به شایستگی تربیت کند.
اما امروزه ما به اینها کفایت نمیکنیم، دختری را میپسندیم که علاوه بر اینها مانند باربی باشد و کوچکترین ضعفی در ظاهرش وجود نداشته باشد، اندامش مانند ورزشکاران حرفه ای باشد و در عین حال تحصیل کرده و شاغل هم باشد و بتواند بخشی از هزینه های خانواده را هم پرداخت کند، هم بسیار دانا باشد و هم خنگ و بامزه، هم به لحاظ مالی مستقل باشد و در عین حال حرف گوش کن.
زندگی در چنین فضایی همانند تجربهی نوعی خشونت است و خشونتی پنهان که به صورت اضطرابی همیشگی برای شایسته بودن خود را نشان می دهد.
البته کار به اینجا هم ختم نمی شود
زنان جامعهی ما همواره در فضای ارزش های متناقض زندگی میکنند، یعنی از سویی جامعه مدام آنها را سوق می دهد به زیباتر شدن، عمل کردن، استفاده از لوازم زیبایی و...
و از سوی دیگر همین رفتارهای آنها را به باد تمسخر می گیرد که زنان موجوداتی سطحی و دست و پاچلفتی و دور از اجتماع و... هستند.
از سوی دیگر از آنها میخواهیم که در اجتماع حضور داشته باشند و استقلال مالی پیدا کنند و در عین حال پیشرفت آنها حجم زیادی از حسادت و خشم را در ما بر می انگیزد و نگرانیم نکند که یک زن از ما جلو بزند. از او می خواهیم در عین حال هم به لحاظ مالی مستقل باشد و هم مانند مادرانمان بگوید چشم.
تازه اگر زنی در این اجتماع بتواند بر کلیشه های جنسیتی غلبه کند و خود را به سطوح بالای اجتماعی برساند، در بسیاری از موارد نه تنها تحسین نمیشود بلکه با لقبهایی مانند زن سیبیلو و زنی که شبیه مردان است و... تحقیر میشود.
زن بودن در جامعهی بلاتکلیف ایران یعنی تجربهی مداوم انواع خشونتهای پنهان و آشکار.
مقام زن را ارج بنهید. او را همانطور که هست دوست بدارید و چیزی را به او تحمیل نکنید.
#ناصر_سبزیانپور
#روان_درمانگر
#متفاوت_بخوانیم
زن بودن در جهان مردسالار کار دشواری است ولی زن بودن در جامعه ی ایرانی به نظر دشوار تر می آید.
جامعه ای که پُر است از ما مردان بلاتکلیف...
زندگی در کنار ما مردانی که همه چیز را با هم میخواهیم خود نوعی خشونت است.
پدران ما از مادرانمان تنها خانم خانه بودن را می خواستند. آنها دوست داشتند همسرشان مهربان باشد و مادری خوب که فرزندان شان را به شایستگی تربیت کند.
اما امروزه ما به اینها کفایت نمیکنیم، دختری را میپسندیم که علاوه بر اینها مانند باربی باشد و کوچکترین ضعفی در ظاهرش وجود نداشته باشد، اندامش مانند ورزشکاران حرفه ای باشد و در عین حال تحصیل کرده و شاغل هم باشد و بتواند بخشی از هزینه های خانواده را هم پرداخت کند، هم بسیار دانا باشد و هم خنگ و بامزه، هم به لحاظ مالی مستقل باشد و در عین حال حرف گوش کن.
زندگی در چنین فضایی همانند تجربهی نوعی خشونت است و خشونتی پنهان که به صورت اضطرابی همیشگی برای شایسته بودن خود را نشان می دهد.
البته کار به اینجا هم ختم نمی شود
زنان جامعهی ما همواره در فضای ارزش های متناقض زندگی میکنند، یعنی از سویی جامعه مدام آنها را سوق می دهد به زیباتر شدن، عمل کردن، استفاده از لوازم زیبایی و...
و از سوی دیگر همین رفتارهای آنها را به باد تمسخر می گیرد که زنان موجوداتی سطحی و دست و پاچلفتی و دور از اجتماع و... هستند.
از سوی دیگر از آنها میخواهیم که در اجتماع حضور داشته باشند و استقلال مالی پیدا کنند و در عین حال پیشرفت آنها حجم زیادی از حسادت و خشم را در ما بر می انگیزد و نگرانیم نکند که یک زن از ما جلو بزند. از او می خواهیم در عین حال هم به لحاظ مالی مستقل باشد و هم مانند مادرانمان بگوید چشم.
تازه اگر زنی در این اجتماع بتواند بر کلیشه های جنسیتی غلبه کند و خود را به سطوح بالای اجتماعی برساند، در بسیاری از موارد نه تنها تحسین نمیشود بلکه با لقبهایی مانند زن سیبیلو و زنی که شبیه مردان است و... تحقیر میشود.
زن بودن در جامعهی بلاتکلیف ایران یعنی تجربهی مداوم انواع خشونتهای پنهان و آشکار.
مقام زن را ارج بنهید. او را همانطور که هست دوست بدارید و چیزی را به او تحمیل نکنید.
#ناصر_سبزیانپور
#روان_درمانگر
#متفاوت_بخوانیم
بیشتر...
تبلیغات