|
3 سال پیش
سوره سینما
به مناسبت سالگرد درگذشت هنرمند نستوه فرج الله سلحشور: معتقدم که گویاترین زبان، هنر است فرج الله سلحش
به مناسبت سالگرد درگذشت هنرمند نستوه؛
فرجالله سلحشور: معتقدم که گویاترین زبان، #هنر است
فرجالله سلحشور معتقد بود اگر بخواهیم انقلاب و ارزشهای انقلابی را که اهداف آن است، در جامعه پرورش و گسترش بدهیم، بایستی با زبان هنر به این مقوله بپردازیم چون گویاترین زبان، هنر است.
#سوره_سینما – فروردین ۱۳۸۳، مجله ادبیات داستانی گفتگویی نسبتاً مفصل با فرجالله سلحشور، کارگردان آن روزهای سینما و تئاتر ایران ترتیب میدهد. شمسی خسروی، روزنامهنگار مجله در این فرصت با او درباره چگونگی ورودش به هنر و البته تشکیل #حوزه_هنری میپردازد. البته سلحشور در آن سالها پس از ۲۰ سال میگوید چه شد او حوزه هنری را رها کرده و در تبیان مشغول به کار میشود. خواندن این مصاحبه تاریخی در سالگرد درگذشت این هنرمند نستوه، قابلتأمل است.
در تشکیل حوزه هنر و اندیشه اسلامی عدهای همفکران از جمله عبدالحی شماسی، خانم ثقفی، آقای بابایی از مدرسه عالی شهید مطهری بودند که هفت نفر شدیم و رفتیم محضر آیتالله امامی کاشانی و مشورت کردیم و گفتیم که بنا داریم یک مکانی را برای جلسات و برنامههای هنری در نظر بگیریم و فعالیتهای هنری و مذهبی خود را در آنجا به شکل منسجم و منظم، دنبال کنیم. آیتالله کاشانی بسیار استقبال کردند و طرح ما را پذیرفتند و مسأله را مستقیماً با رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) در میان گذاشتند و امام هم ما را مورد لطف و تشویق خود قرار دادند و فرمودند: حتی اگر شده از سهم من برای این کار، هزینه کنید این حرکت را انجام دهید.
آقای زم هم از طریق شرکت در جلسات ما توانستند وارد جمع هنرمندان شوند و پیشنهاد زیرمجموعه، قرار گرفتن حوزه را بدهند. البته ما قبول نداشتیم. میدانستیم که سازمان تبلیغات به دلیل اینکه فعالیت هنری نداشته ممکن است مشکلاتی را برای هنرمندان حوزه هنر و اندیشه اسلامی به وجود بیاورد که اتفاقاً نگرانی ما هم بیاساس نبود و در واقع بعدها همان اتفاقاتی که از وقوع آنها هراس داشتیم به سرمان آمد. بالاخره با حضور مکرر و اصرارهای بسیار آقای زم، پیشنهاد آنها را پذیرفتیم که به شکل منسجم زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت کنیم.
اندک اندک همه هیأت موسسین و مدیران واحدهای مختلف هنری که از ابتدای شکلگیری حوزه برای آن زحمات جدی کشیده بودند، رفتند و در واقع آخرین نفر از آن مجموعه من بودم که با مقاومت بسیار تا سال ۱۳۶۳ ماندم و در آن سال به صورت غیرمستقیم توسط آقای زم، اخراج شدم. گرچه ایشان کلمه اخراج را هرگز به کار نبردند.
.
لینک مطلب کامل : http://www.sourehcinema.ir/?p=141225
فرجالله سلحشور: معتقدم که گویاترین زبان، #هنر است
فرجالله سلحشور معتقد بود اگر بخواهیم انقلاب و ارزشهای انقلابی را که اهداف آن است، در جامعه پرورش و گسترش بدهیم، بایستی با زبان هنر به این مقوله بپردازیم چون گویاترین زبان، هنر است.
#سوره_سینما – فروردین ۱۳۸۳، مجله ادبیات داستانی گفتگویی نسبتاً مفصل با فرجالله سلحشور، کارگردان آن روزهای سینما و تئاتر ایران ترتیب میدهد. شمسی خسروی، روزنامهنگار مجله در این فرصت با او درباره چگونگی ورودش به هنر و البته تشکیل #حوزه_هنری میپردازد. البته سلحشور در آن سالها پس از ۲۰ سال میگوید چه شد او حوزه هنری را رها کرده و در تبیان مشغول به کار میشود. خواندن این مصاحبه تاریخی در سالگرد درگذشت این هنرمند نستوه، قابلتأمل است.
در تشکیل حوزه هنر و اندیشه اسلامی عدهای همفکران از جمله عبدالحی شماسی، خانم ثقفی، آقای بابایی از مدرسه عالی شهید مطهری بودند که هفت نفر شدیم و رفتیم محضر آیتالله امامی کاشانی و مشورت کردیم و گفتیم که بنا داریم یک مکانی را برای جلسات و برنامههای هنری در نظر بگیریم و فعالیتهای هنری و مذهبی خود را در آنجا به شکل منسجم و منظم، دنبال کنیم. آیتالله کاشانی بسیار استقبال کردند و طرح ما را پذیرفتند و مسأله را مستقیماً با رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) در میان گذاشتند و امام هم ما را مورد لطف و تشویق خود قرار دادند و فرمودند: حتی اگر شده از سهم من برای این کار، هزینه کنید این حرکت را انجام دهید.
آقای زم هم از طریق شرکت در جلسات ما توانستند وارد جمع هنرمندان شوند و پیشنهاد زیرمجموعه، قرار گرفتن حوزه را بدهند. البته ما قبول نداشتیم. میدانستیم که سازمان تبلیغات به دلیل اینکه فعالیت هنری نداشته ممکن است مشکلاتی را برای هنرمندان حوزه هنر و اندیشه اسلامی به وجود بیاورد که اتفاقاً نگرانی ما هم بیاساس نبود و در واقع بعدها همان اتفاقاتی که از وقوع آنها هراس داشتیم به سرمان آمد. بالاخره با حضور مکرر و اصرارهای بسیار آقای زم، پیشنهاد آنها را پذیرفتیم که به شکل منسجم زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت کنیم.
اندک اندک همه هیأت موسسین و مدیران واحدهای مختلف هنری که از ابتدای شکلگیری حوزه برای آن زحمات جدی کشیده بودند، رفتند و در واقع آخرین نفر از آن مجموعه من بودم که با مقاومت بسیار تا سال ۱۳۶۳ ماندم و در آن سال به صورت غیرمستقیم توسط آقای زم، اخراج شدم. گرچه ایشان کلمه اخراج را هرگز به کار نبردند.
.
لینک مطلب کامل : http://www.sourehcinema.ir/?p=141225
بیشتر...
تبلیغات