|
3 سال پیش
Melika Sharifinia Official

.هوا امشب سخت بازی اش گرفته آرام نمی نشیند گاه دیوانه وار می بارد گاه با برق نگاهی تنها هشدارش را

.هوا امشب سخت بازی اش گرفته آرام نمی نشیند گاه دیوانه وار می بارد گاه با برق نگاهی تنها هشدارش را
.
هوا امشب
سخت بازی‌اش گرفته
آرام نمی‌نشیند
گاه‌ دیوانه‌وار می‌بارد و
گاه
با برق نگاهی
تنها هشدارش را می‌دهد
گاه هم می‌آید و آرام
می‌نشیند کنار من
تا برایش
چای وانیل بریزم
آدامس‌پهلو
قند نمی‌خواهد
میهمان خوبی‌ست
از آن میهمان‌هایی نیست
که تا ببینند قند نداری
به رویت بیاورند و
خجالت‌زده
افکارت را به تکاپو بی‌اندازند
در در‌به‌‌دریِ یافتنش
نه نیست
از آن‌هایش نیست
از آن‌هایی‌ست
که آرام می‌آیند و
می‌روند برای خودشان
چرخی در حیاط می‌زنند و
برق نگاهی پخش و پلا می‌کنند و
با لبخندی از ته دل
باز می‌گردند کنار فنجان‌شان
نه ببخشید، لیوان‌شان
حتی طلب فنجان هم نکرد، بیچاره
به راحتی قانع شد
به پارچِ چای‌هایم
و آدامسِ دارچینیِ کنارش
که قبل‌ترها
اصلا دارچینی نبود
مزمزه می‌کندش
خوشش آمده
بوسه‌ای بر چالَم می‌نشاند و
آرام‌تر از قبل می‌رود
تا برایم
یک دل سیر ببارد
محض تشکر
.
.
?: مل.ش
#‌هذیان_های_بی_امان_یک_خواب_زده
.
پ‌ ن: روزی روزگاری
دختری با موهای قرمز
چقدر ازش دورم
و چقدرتر خوشحالم
که این‌قدر ازش دورم
.
#‌باران #‌چای #‌آدامس

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط