|
4 سال پیش
تاپ

ورق بزنین دختری از کوچه باغی میگذشت یک پسر در راه ناگر سبز گشت در پی اش افتاد گفتا او بعد از ان

ورق بزنین دختری از کوچه باغی میگذشت یک پسر در راه ناگر سبز گشت در پی اش افتاد گفتا او بعد از ان
ورق بزنین لطفاً
.
دختری از کوچه باغی میگذشت
یک پسر در راه ناگه سبز گشت
در پی اش افتاد و گفتا او سلام
بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام
دختر اما ناگهان و بی درنگ
سوی او برگشت مانند پلنگ
گفت با او بچه، پر روی خفن
می دهی زحمت به بانویی چو من
من که نامم هست آزیتای صدر
من که زیبایم مثال ماه بدر
من که در نبش خیابان بهار
میکنم در شرکت رایانه کار
دختری چون من که خیلی خانمه
بیشت و شش ساله - مجرد - دیپلمه
دختری که خانه اش در شهرک است
كوی پنجم - نبش کوچه - نمره شصت
در چه مورد با تو گردد هم کلام
با تو من حرفی ندارم والسلام
.
.

#‌متن_خاص #‌متن_ادبی #‌اشعار #‌مشاعره #‌شعرتاپ #‌دوبیتی #‌دوبیتی_ناب #‌بیت #‌شاه_بیت #‌شعرناب #‌شعر_ناب #‌متن #‌متن_زیبا #‌شاعر #‌ادبیات #‌دکلمه #‌مخاطب_خاص #‌عاشقانه #‌عاشقانه_های_من #‌حس_خوب #‌عالیجناب #‌عشق #‌عاشقی #‌تک_بیت #‌دست_نوشته #‌دلنوشته #‌دل_نوشته #‌شعر #‌لاادری

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط