| 4 سال پیش شاعرانه???

.معرفی کتاب چشمهایش بزرگ علوی رمان..بعضی چیزها را نمی شود گفت بعضی چیزها را احساس می کنید رگ پی شم

.معرفی کتاب چشمهایش بزرگ علوی رمان..بعضی چیزها را نمی شود گفت بعضی چیزها را احساس می کنید رگ پی شم
.
#‌معرفی_کتاب
#‌چشمهایش#‌بزرگ_علوی#‌رمان
.
.
بعضی چیزها را نمی شود گفت . بعضی چیزها را احساس می کنید
رگ و پی شما را می تراشد . دل شما را آب میکند
اما وقتی می خواهید بیان کنید می بینید که بی رنگ و جلاست
مانند تابلو ئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد . عینا همان تابلوست
اما آن روح آن چیزی که دل شما را می فشارد در آن نیست
.
.
درباه ی کتاب

استاد ماکان نقاش بزرگ که یک مبارز سیاسی علیه دیکتاتوریرضاشاهاست در تبعید درمی‌گذرد. یکی از آثار باقی‌مانده از او، پرده‌ای است به‌نام «چشمهایش»، چشم‌های زنی که گویا رازی را در خود پنهان کرده‌است. راوی داستان که ناظم مدرسه و مسئول نمایشگاه آثار استاد ماکان است، سخت کنجکاو است راز این چشم‌ها را دریابد. بنا بر این سعی می‌کند زن در تصویر را بیابد و از ارتباط او با استاد ماکان بپرسد. پس از سال‌ها ناظم زن مورد نظر را می‌یابد و در خانهٔ او با هم گفتگو می‌کنند. زن به او می‌گوید که....
#‌پیشنهاد_میشود?

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط