|
5 سال پیش
MEHDI PAKDEL
امروز داشتم کشوهای اتاق رو مرتب می کردم این عکسو پیدا کردم صدای اولین بارون پاییزی حس حال این عک
امروز داشتم کشوهای اتاقرو مرتب میکردم این عکسو پیدا کردم. صدای اولین بارون پاییزی و حسوحال این عکس منرو برد به اون دورانی که همهچی یه جور دیگه بود. مخصوصاً خندههامون.
دقیق نمیدونم عکاس این عکس کیه(فکر کنم مسعود برادرم) ولی به هر حال هر کی بوده دستش درد نکنه. این عکس مربوط به پشتصحنهی نمایش سیاها هستش. سال ۱۳۷۸. تئاتر شهر. خانهی خورشید. اسامی هم به ترتیب از چپ به راست اینجوریه: پویا رادی، امید عباسی، نادر فلاح، عاطفه تهرانی، حامد محمدطاهری، نوید هدایتپور، آزاده مؤیدیفر، علی کاظمیان، زندهیاد مجید بهرامی و بنده(غیر از اینکه چقدر خردسال بودم معلومه خیلی هم گرسنه بودم) .
پینوشت: کاش این باروون بشوره ببره اخمهای رو صورتامونو. .
#تئاتر #تئاتر_شهر #خانه_خورشید #صد_سال_پیش #سیاها #هزار_افسان #ما #باروون
دقیق نمیدونم عکاس این عکس کیه(فکر کنم مسعود برادرم) ولی به هر حال هر کی بوده دستش درد نکنه. این عکس مربوط به پشتصحنهی نمایش سیاها هستش. سال ۱۳۷۸. تئاتر شهر. خانهی خورشید. اسامی هم به ترتیب از چپ به راست اینجوریه: پویا رادی، امید عباسی، نادر فلاح، عاطفه تهرانی، حامد محمدطاهری، نوید هدایتپور، آزاده مؤیدیفر، علی کاظمیان، زندهیاد مجید بهرامی و بنده(غیر از اینکه چقدر خردسال بودم معلومه خیلی هم گرسنه بودم) .
پینوشت: کاش این باروون بشوره ببره اخمهای رو صورتامونو. .
#تئاتر #تئاتر_شهر #خانه_خورشید #صد_سال_پیش #سیاها #هزار_افسان #ما #باروون
بیشتر...
تبلیغات