|
5 سال پیش
مینا قاسمیزواره
ساده لذت بخش آدم های بزرگ از کوچک ترین وقایع زندگی لذت می برند...شاید شبیه کتاب خواندن رو به حیاط
?ساده و لذتبخش «آدمهای بزرگ از کوچکترین وقایع زندگی لذت میبرند»...شاید شبیه کتاب خواندن رو به حیاط خلوت و دیوار سیمانی! یا کاپوچینو خوردن در همین لیوان شیشهایِ غیرشخصیِ ساده و قدیمی کنار یک پنجره دهه شصتیِ خاک گرفته...
گاهی که آدم دلش لذتهای ساده و معمولی میخواهد حتی بوی باد و خاک هم حالش را خوب میکند.
احتمالا نوعی دیوانگی است اما من از کوچکترین رخدادهای ممکن هم لذت میبرم مثل پیدا کردن خانه اصلی مورچهها و مدتها غرق شدن در مسیر رفت و آمدشان...جوری که زمان از دستم در میرود! و همیشه بعد از همین لذتهای ساده و رهاسازی ذهن کارهای بزرگی انجام دادهام!
پ.ن۱: سیگار، فندک و جاسیگاری مال پدرجان است.
پ.ن۲: گاهی پدر، آنقدر فلسفی و در سکوت با آرامش کنار پنجره سیگار میکشد، فکر میکند و پک عمیق میزند که هرگز دلم نمیخواهد بگویم:«آقاجون اینقدر سیگار نکش، کمش کن لطفا»...او کنار پنجره سیگار میکشد، به بیرون خیره میشود، پلک نمیزند و من همچنان از تماشایش لذت میبرم... عکس اول: زینبخانوووومجون(به قول خودش از اون عکس هنریا که دوست داری...) #زواره #شهر_پدری #خانه_روستایی #پنجره #سیگار #لذت #بزرگ #پنجره #کتاب_من #مینا_قاسمی_زواره
گاهی که آدم دلش لذتهای ساده و معمولی میخواهد حتی بوی باد و خاک هم حالش را خوب میکند.
احتمالا نوعی دیوانگی است اما من از کوچکترین رخدادهای ممکن هم لذت میبرم مثل پیدا کردن خانه اصلی مورچهها و مدتها غرق شدن در مسیر رفت و آمدشان...جوری که زمان از دستم در میرود! و همیشه بعد از همین لذتهای ساده و رهاسازی ذهن کارهای بزرگی انجام دادهام!
پ.ن۱: سیگار، فندک و جاسیگاری مال پدرجان است.
پ.ن۲: گاهی پدر، آنقدر فلسفی و در سکوت با آرامش کنار پنجره سیگار میکشد، فکر میکند و پک عمیق میزند که هرگز دلم نمیخواهد بگویم:«آقاجون اینقدر سیگار نکش، کمش کن لطفا»...او کنار پنجره سیگار میکشد، به بیرون خیره میشود، پلک نمیزند و من همچنان از تماشایش لذت میبرم... عکس اول: زینبخانوووومجون(به قول خودش از اون عکس هنریا که دوست داری...) #زواره #شهر_پدری #خانه_روستایی #پنجره #سیگار #لذت #بزرگ #پنجره #کتاب_من #مینا_قاسمی_زواره
بیشتر...
تبلیغات