چه خوش بود کنارتون بودن...کنار شمایی که سرشار از امید انگیزه لبخند مهربانی هستین...دست در دست

چه خوش بود کنارتون بودن...کنار شمایی که سرشار از امید انگیزه لبخند مهربانی هستین...دست در دست
چه خوش بود کنارتون بودن...کنار شمایی که سرشار از امید و انگیزه و لبخند و مهربانی هستین...دست در دست هم ، ما ثابت کردیم بی ادا و ادعای پوشالی...بی خودنمایی های ِ این روزها بسیار رایج!...تنها با تلاش و همدلی و همراهی می شه یه نمایش ِ خوب و‌موفق روی صحنه برد ، می شه هرشب تماشاخونه رو تا روی پله ها و زمین پر از تماشاگر مشتاق کرد...می شه واژه ی بی ربط ِ تازه مد شده ی «لاکچری » رو از واژه ی معصوم و مظلوم ِ «تئاتر» جدا کرد ...شما ، همه تون بهترین بودین و بهترین هستین و می شه تا همیشه بهتون افتخار کرد...توی این چند ماه ِ تمرین و اجرا ، با شماها، یک بار ِ دیگه حال و هوا و خاطره ی گروه های نمایش ِ پرتلاش و بی ادعای سال های دور ، در نوجوانی و جوانی ام ، برام زنده شد...ما هم اون وقت ها، مثل ِ امروز ِ شما...نگاه مون به روبه رو ، به آینده...و دل مون سپرده به کار و سرمون پر از سودای موفقیت بود...با شما ، دوباره جوون شدم و امیدوار و دلخوش...چه بخت بلندی بود کنارشماها ...دوباره اهداف رو مرور کردن...دوباره آموختن...دوباره صحنه رو درک کردن... خداحافظی از شماها معنا نداره...به زودی کنار هم یه کار درخشان دیگه روی صحنه ، یا جلوی دوربین می بریم، من مطمئنم... دوست تون دارم...یادتون نره .و ممنونم از کیومرث مرادی...که دوستی ِ شمارو ، به من هدیه داد و سبب ِ این تجربه ی ناب شد.بچه های خوبی باشین براش...همون قدر خوب که کیومرث دوست تون داره .

خسته نباشین دوست جان های عزیز من...
#‌مرغ_دریایی_من #‌کیومرث_مرادی #‌پادمآرت #‌کمپانی_تئاتر_امید_ایران

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط