| 5 سال پیش ارژنگ اميرفضلى

یکی بود یکی نبود از شما بی پنهون هر غروب این بنده به سر طاقیه نبد کبود شب بنده پاهامون در بنده ،یق

یکی بود یکی نبود از شما بی پنهون هر غروب این بنده به سر طاقیه نبد کبود شب بنده پاهامون در بنده ،یق
يكي بود يكي نبود -

از شما بي پنهون
هر غروب اين بنده
به سر طاقيه گُنبد كبود شب بنده
پاهامون در بنده ،يقمون شرمنده
واسه گنبد كبود تار ميزنيم يك دنده
-

مُضحكه يا مسخره است از خنده
تارمون قصه ميگه ارزنده
- ***
-
قصه مرد يَل درنده
صاحب اسب و تفنگ جنگنده
مرد غُد،پاينده
ولي از بخت بد پَركَنده
عشق براش زوزه كشيد آكنده -
*** -
حالا صاحب تفنگ ، جنگنده
اون غُد پاينده
از شما بي پنهون
به سر طاقيه گنبد كبود شب بنده
پاهاشون در بنده
خلقشون بد تنگه
دلشون هم سرده
يقشون شرمنده
واسه گُنبد كبود تار ميزنن يك دنده
مُضحكه يا مسخره است از خنده
تار اون قصه ميگه ارزنده
ولي گوش شنوا كيلو چنده ؟ -
-
-
برگرفته از كتاب (( دمت گرم )) تنها كتاب شعر اينجانب كه خيلي سال پيش چاپ شد و تموم شد رفت ?
-
-
-
د ض: يك تعدادي از شعر هام را خودم خواندم مثل دكلمه ولي همينجوري مونده رو ميز نميدونم چيكارشون كنم -
?
دل نوشته هم دارم يك چند تاش رو خيلي دوست دارم به اسم بانو - -
بالاخره همشون را يك روز ميخونم ، كه هر وقت هر كي دوست داشت
بره گوش بده ولي نميدونم كجا بخونمشون كه موندگار بشه -?
يك اينستا گرام راديويي هم اگه تاسيس بشه بد نيست -?
احتياج به يك ادم اين كاره دارم كه راهش بندازه -
درست شد خبرتون ميكنم
بالاخره تا ده سال ديگه ميشه?
-
-
-#‌ارژنگ #‌ارژنگ_اميرفضلي
#‌بازيگر #‌بازيگران #‌سينما #‌تئاتر #‌تلويزبون
#‌دمت_گرم
#‌شعر #‌دكلمه

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط