|
5 سال پیش
Mehrave Sharifinia
سوال: جمعه خود را چگونه گذراندید ضمن عرض خسته نباشید به کنکوری های عزیز جواب: به نام خدا دیر از خو
'
سوال:
جمعهی خود را چگونه گذراندید؟
(ضمن عرض خسته نباشید به کنکوریهای عزیز)
'
جواب:
به نام خدا.
دیر از خواب بیدار شدیم و خدا را شکر کردیم که کنکور نداریم.
بعد یادمان آمد همان سالی که کنکور داشتیم هم خواب را به کنکور ریاضی_فیزیک ترجیح داده بودیم.
آن سال کنکور سراسری ریاضی_فیزیک صبح برگزار میشد و کنکور هنر عصر.
ما برای هر دو ثبتنام کرده بودیم.
جمعه صبح ساعت ۵:۳۰ بیدار شدیم و دیدیم خیلی خوابمان میآید، تمرکزِ تستزنی را هم بیشتر روی کنکور هنر گذاشته بودیم و بعید بود در رشتهی ریاضی_فیزیک در تهران چیزی قبول شویم، شهرستان هم که خانواده اجازه نمیدادند برویم، بههمین دلیل فکر کردیم بهتر است در آغوشِ خوابِ صبحگاهی فرو رفته و با انرژی کامل، ساعت ۱۴ به سمت کنکور هنر بشتابیم.
خدا را شکر مادر و پدر تقریبا هیچ کاری به درس و مشق ما نداشتند، در این مورد به ما اعتماد کامل داشتند و ما خودمان برای خودمان تصمیم میگرفتیم!
در نتیجه ساعت ۵:۳۰ صبحِ روزِ کنکور سراسری، ساعت را خاموش کرده و با خیال راحت گرفتیم تخت خوابیدیم!
•
•
•
پینوشت:
۱.نتیجهی اون خواب صبحگاهی، قبول شدن در رشتهی موسیقی دانشگاه هنر، جدیتر شدنِ نوازندگی و آشنا شدن با آدمهای بسیار هنرمند و دوستداشتنی شد که امروز بابتش خوشحالم.
'
۲.بعضی چیزها اینقدر قشنگن که از فرطِ زیبایی غمگینت میکنن، چه بشنوی، چه ببینی.
‘
‘
‘
#جمعه #روزمرِگی #روزمرگی
سوال:
جمعهی خود را چگونه گذراندید؟
(ضمن عرض خسته نباشید به کنکوریهای عزیز)
'
جواب:
به نام خدا.
دیر از خواب بیدار شدیم و خدا را شکر کردیم که کنکور نداریم.
بعد یادمان آمد همان سالی که کنکور داشتیم هم خواب را به کنکور ریاضی_فیزیک ترجیح داده بودیم.
آن سال کنکور سراسری ریاضی_فیزیک صبح برگزار میشد و کنکور هنر عصر.
ما برای هر دو ثبتنام کرده بودیم.
جمعه صبح ساعت ۵:۳۰ بیدار شدیم و دیدیم خیلی خوابمان میآید، تمرکزِ تستزنی را هم بیشتر روی کنکور هنر گذاشته بودیم و بعید بود در رشتهی ریاضی_فیزیک در تهران چیزی قبول شویم، شهرستان هم که خانواده اجازه نمیدادند برویم، بههمین دلیل فکر کردیم بهتر است در آغوشِ خوابِ صبحگاهی فرو رفته و با انرژی کامل، ساعت ۱۴ به سمت کنکور هنر بشتابیم.
خدا را شکر مادر و پدر تقریبا هیچ کاری به درس و مشق ما نداشتند، در این مورد به ما اعتماد کامل داشتند و ما خودمان برای خودمان تصمیم میگرفتیم!
در نتیجه ساعت ۵:۳۰ صبحِ روزِ کنکور سراسری، ساعت را خاموش کرده و با خیال راحت گرفتیم تخت خوابیدیم!
•
•
•
پینوشت:
۱.نتیجهی اون خواب صبحگاهی، قبول شدن در رشتهی موسیقی دانشگاه هنر، جدیتر شدنِ نوازندگی و آشنا شدن با آدمهای بسیار هنرمند و دوستداشتنی شد که امروز بابتش خوشحالم.
'
۲.بعضی چیزها اینقدر قشنگن که از فرطِ زیبایی غمگینت میکنن، چه بشنوی، چه ببینی.
‘
‘
‘
#جمعه #روزمرِگی #روزمرگی
بیشتر...
تبلیغات