|
5 سال پیش
musicema.com

حرف زدن را دوست نداشت نه اینکه زبانش به اندازه کافی تند تیز نباشد یا چیزی برای گفتن نداشته باشد

حرف زدن را دوست نداشت نه اینکه زبانش به اندازه کافی تند تیز نباشد یا چیزی برای گفتن نداشته باشد
حرف زدن را دوست نداشت؛ نه‌اینکه زبانش به اندازه‌ی کافی تند و تیز نباشد یا چیزی برای گفتن نداشته باشد که با آن لهجه‌ی شیرینِ اصفهانی و آن روحیه‌‌ی طناز، بهترین معاشرِ دنیا بود؛ نقلِ‌ این حرف‌ها نیست؛ نقلِ این است که می‌گفت: «آن‌ها که نمی‌توانند حرف‌شان را با ساز بگویند، شروع می‌کنند به گفتنِ چیزهای عجیب و غریب». با این اوصاف لابد گفتنِ از «حسن کسایی»، گفتن از استادی‌اش، بزرگی‌اش، خدمات‌ش به موسیقی هم گزافه است که کدام کَس، آفتاب را دلیلِ آفتاب می‌آورد؟ اما او که تمامِ بزرگانِ‌ موسیقی به بزرگی‌ش صحه می‌‌گذارند به «نی» آبرو داد، اعتباری بی‌پایان. «حسن کسایی» با تغییر حالت در زبان، حالت لب و فرم سرِ این ساز، صدایی شفاف و بدون ناخالصی از آن درآورد و نی برای نخستین‌بارها، همراه شد با سازهای دیگر و او شد هم‌نوازِ‌ شهناز و تجویدی و عبادی و تاج و دیگران و هنوز که هنوز است و لابد برای همیشه بخشِ زیادی از ضربی‌ها و آوازی‌هایِ نوازندگان نی، بهره گرفته از بداهه‌های اوست. او در آن خانه‌ی درندشتِ مصفای خیابان عباس‌آباد اصفهان، میانِ اهل و عیال، سال‌ها با شکوه زندگی کرد بی‌هیچ دل‌بستگی‌ای جز موسیقی. تا هزاران سطر می‌توان درباره‌ی او نوشت؛ بیشترشان قاصر در بیانِ قامتِ استادی‌اش که «سایه» حجت را تمام کرده و گفته: «شکایت شب هجران که می تواند گفت، حکایت دل ما با نی کسایی کن»
.
.
#‌حسن_کسایی #‌ساز_نی #‌نی #‌موسیقی #‌موسیقی_سنتی #‌موسیقی_ما #‌موسیقی_ایرانی

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط