...بخشی از یک نامه عاشقانه قدیمی : بسم المعط ٌ الحبیب تصدقت گردم، دردت به جانم، من که ردم ُ زن

...بخشی از یک نامه عاشقانه قدیمی : بسم المعط ٌ الحبیب تصدقت گردم، دردت به جانم، من که ردم ُ زن
..
لطفا متن زیر رو ??بخوانید و مهربونترین ها رو‌تگ کنید . ?
?
بخشی از یک نامه عاشقانه و قدیمی :

بسم المعطّرٌ الحبیب

تصدقت گردم،
دردت به جانم،
من که مُردم وُ زنده شدم تا
کاغذتان برسد، این فراقِ لا کردار هم مصیبتی شده، زن جماعت را
کارِ خانه وُ طبخ وُ رُفت و روب وُ
وردار و بگذار نکُشد،
همین، بی‌همدمی و فراق می‌کُشد.
مرقوم فرموده بودید به حبس
گرفتار بودید، در دلمان انار پاره شد.

پری‌دُخت تو را بمیرد که مَردش اسیر امنیه‌ چی‌ها بوده و او بی‌خبر، در اتاق شانهٔ نقره به زلف می‌کشیده..!!!
حیّ لایموت به سر شاهد است که حال و احوال دل ما هم کم از غرفهٔ حبس شما نبوده است.

دلمان این روزها به همین شیشهٔ عطری خوش است که از فرنگ مرسول داشته‌ایدُ
شب به شب
بر گیس می‌مالیم...!!! شما که نیستید وُ خمرهٔ سکنجبین قزوینی که باب میلتان بود بماند، در زیر زمین مطبخ و زهر ماری نشود کار خداست.
چلّه‌ها بر او گذشته،
بر دل ما نیز.
دلخوشکُنکِ ما همین
مراسلات بود که مدّتی تأخیر
افتاد وُ شیشهٔ عطری که رو به
اتمام است.
از كتاب پری دُخت به قلم حامد خان عسكري بي نظير .
@hamedaskari777
Photo by: @mostafamesgari
#‌مهدخت #‌عشق #‌نامه_عاشقانه #‌بیخبرازتو #‌حجت_اشرف_زاده #‌موسیقی #‌پریدخت #‌ایران

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط