کشورش را در قایقش گذاشت پارو زد هر پارویش را به مثابه شخمی می دید که ریشه هایش را در آن می کارد

کشورش را در قایقش گذاشت پارو زد هر پارویش را به مثابه شخمی می دید که ریشه هایش را در آن می کارد

کشورش را در قایقش گذاشت و پارو زد
و هر پارویش را
به مثابه شخمی می‌دید
که ریشه‌هایش را در آن می‌کارد
برای رسیدن به بهشتی
که جاشوها وعده‌اش داده بودند
در کاغذ‌هایی که در بطری‌های شراب
هر روز به ساحل زادگاهش می‌رسید،
مهاجری که از او
لنگه کفشی
به خانه برگشته.

?#‌روزبه_بماني

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط