یه چیزی که حالتو خوب کنه...اون روز که شیش صبح اومد راستى شیش صبح نبود، هشت ربع بود ولى من همه این

یه چیزی که حالتو خوب کنه...اون روز که شیش صبح اومد راستى شیش صبح نبود، هشت ربع بود ولى من همه این
يه چيزي كه حالتو خوب كنه؟ ...... اون روز كه شيش صبح اومد( راستى شيش صبح نبود، هشت و ربع بود ولى من همه اين سالها دوست داشتم شيش صبح باشه) اون دست كه بهش افتاب تابيده بود، ......سفر به رشت، ....به دريا، ....اون روز كه باد خورد به صورتم......اونروز كه ناگهان درخت رو ديدم#‌suddenlyatree

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات

مطالب مرتبط