|
5 سال پیش
Behnoush tabatabaei
.دیشب در کاخ جشنواره صحبت از مردى بود که دلگرمى مردم زمانه اش بود ولى در سى هفت سالگى از همه چیزش
.
ديشب در كاخ جشنواره صحبت از مردى بود كه دلگرمى مردم زمانه اش بود ولى در سى و هفت سالگى از همه چيزش گذشت و براى هميشه رفت اما هنوز آقاست...آقا تختى!
ديشب در حالى كه از سالن سينما بيرون مى آمدم به اين فكر ميكردم كه غلامرضا تختى در تمام اين سالها با ما بود و ما نگاهش نميكرديم.در تمام اين سالها روز به روز بيشتر از اين جوانمرد جاويد ايرانزمين فاصله گرفته بوديم اما انگار #غلامرضا_تختى دوباره با همان لبخند نجيبش در زمانه غريب خودخواهى ها و تعجيل ها، قضاوت هاى ناعادلانه و ناجوانمردى ها ، دروغها و تنش ها بر پرده سينما ظاهر شده تا با ما حرف بزند تا دوباره دست هموطنانش را بگيرد و بگويد من غلامرضا تختى ام و هنوز ميان ميدان هاى شهر ايستاده ام تا پشت مردمم باشم. مثل همان روز كه از ملبورن آمدم، مثل ٢٨ مرداد، مثل بويين زهرا...مرا ببينيد...
ناگهان فلاش دوربين عكاسان يادم آورد من هم عضوى از بازيگران فيلم غلامرضا تختى هستم...نقشى كوتاه و لذتى بزرگ كه هميشه برايم ميماند. من ديشب حضور شبح يك شاعر فيلمساز را هم آنجا احساس مى كردم كه شادمان كنارمان حضور داشت...على حاتمى...انگار او هم لحظه به لحظه همراه ما بود...
دست مريزاد ميگويم از عمق جان به همه همكارانم در اين فيلم به ويژه آقايان سعيد ملكان و بهرام توكلى كه خالصانه و صادقانه براى نام بزرگ تختى كارى كردند كارستان....تختى براى ميليونها انسانى كه او را نديدند افسانه اى بود شنيدنى حالا حقيقتى است ديدنى
ديشب در كاخ جشنواره صحبت از مردى بود كه دلگرمى مردم زمانه اش بود ولى در سى و هفت سالگى از همه چيزش گذشت و براى هميشه رفت اما هنوز آقاست...آقا تختى!
ديشب در حالى كه از سالن سينما بيرون مى آمدم به اين فكر ميكردم كه غلامرضا تختى در تمام اين سالها با ما بود و ما نگاهش نميكرديم.در تمام اين سالها روز به روز بيشتر از اين جوانمرد جاويد ايرانزمين فاصله گرفته بوديم اما انگار #غلامرضا_تختى دوباره با همان لبخند نجيبش در زمانه غريب خودخواهى ها و تعجيل ها، قضاوت هاى ناعادلانه و ناجوانمردى ها ، دروغها و تنش ها بر پرده سينما ظاهر شده تا با ما حرف بزند تا دوباره دست هموطنانش را بگيرد و بگويد من غلامرضا تختى ام و هنوز ميان ميدان هاى شهر ايستاده ام تا پشت مردمم باشم. مثل همان روز كه از ملبورن آمدم، مثل ٢٨ مرداد، مثل بويين زهرا...مرا ببينيد...
ناگهان فلاش دوربين عكاسان يادم آورد من هم عضوى از بازيگران فيلم غلامرضا تختى هستم...نقشى كوتاه و لذتى بزرگ كه هميشه برايم ميماند. من ديشب حضور شبح يك شاعر فيلمساز را هم آنجا احساس مى كردم كه شادمان كنارمان حضور داشت...على حاتمى...انگار او هم لحظه به لحظه همراه ما بود...
دست مريزاد ميگويم از عمق جان به همه همكارانم در اين فيلم به ويژه آقايان سعيد ملكان و بهرام توكلى كه خالصانه و صادقانه براى نام بزرگ تختى كارى كردند كارستان....تختى براى ميليونها انسانى كه او را نديدند افسانه اى بود شنيدنى حالا حقيقتى است ديدنى
بیشتر...
تبلیغات