وی: ماه غلت خوردم ُ اصرار داشتم در آن لباس شوم، تا بپوشی ام یا کاسه ای شراب شوم تا بنوشی

وی: ماه غلت خوردم ُ اصرار داشتم در آن لباس شوم، تا بپوشی ام یا کاسه ای شراب شوم تا بنوشی
?وی:

نُه ماه غلت خوردم وُ اصرار داشتم
در آن رَحِم لباس شوم، تا بپوشی ام!

یا کاسه ای شراب شوم؛ تا بنوشی ام…
هر نطفه ای، که دوست ندارد پسر شود!

هر نطفه ای، که دوست ندارد وَرم شود…
گفتم وَرم شوم! وَرمی در درونِ تو!
تا هی بزرگ تر بشوم تا جنونِ تو، همراه قد کشیدن من، بیشتر شود…

امّا پسر شدم، که تو را آرزو کنم!
هـی جان به سر شدم، که تو را آرزو کنم..! پیوسته آرزو کنمت...
بلکه آرزو، از شرمِ ناتوانیه خود، جان به سر شود!

شعر: حسین صفا
@hossein_safa59
عکس: زهرا خانوم قاسمی
#‌حسین_صفا #‌محسن_چاووشی #‌لطفا_به_بند_اول_سبابه_ات_بگو #‌آرزو #‌او #‌تو #‌تردید

بیشتر...


تبلیغات

تبلیغات


مطالب مرتبط