|
6 سال پیش
Fereydoun Asraei
نوشته یکی از در گروه تجربه های ماندگار: نگهبانِ دربِ فرودگاهِ اهواز از ورودِ او به داخل مما
•
نوشتهی یکی از دوستان در گروه تجربههای ماندگار:
نگهبانِ دربِ فرودگاهِ اهواز از ورودِ او به داخل ممانعت کرد! او بدونِ اهانت به نگهبان ، برگشت و در آن گرمای سوزان ، حدود نیم ساعت روی جدول نشست!
به بندهی حقیر (مسئول وقت #فرودگاه) اطلاع دادند دَمِ درب مهمان داری. رفتم و با کمال تعجب #شهید_عباس_بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته!
پس از سلام عرض کردم:
جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد:
این نگهبانِ بنده خدا گفت #هواپیما روی باند است و شما نمیتوانی وارد شوی! من هم منتظر ماندم مانع #پرواز نشوم.
در صورتی که #شهید_بابایی فرماندهی معاون عملیات وقت #نهاجا بودند!
«نه به #نگهبان اهانت کرد» و «نه خواستار #تنبیه او» ، بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم...
درست مثلِ #نماینده؟ !
واقعا چه گل هایی رو از دست دادیم و ؟؟؟؟؟
نوشتهی یکی از دوستان در گروه تجربههای ماندگار:
نگهبانِ دربِ فرودگاهِ اهواز از ورودِ او به داخل ممانعت کرد! او بدونِ اهانت به نگهبان ، برگشت و در آن گرمای سوزان ، حدود نیم ساعت روی جدول نشست!
به بندهی حقیر (مسئول وقت #فرودگاه) اطلاع دادند دَمِ درب مهمان داری. رفتم و با کمال تعجب #شهید_عباس_بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته!
پس از سلام عرض کردم:
جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد:
این نگهبانِ بنده خدا گفت #هواپیما روی باند است و شما نمیتوانی وارد شوی! من هم منتظر ماندم مانع #پرواز نشوم.
در صورتی که #شهید_بابایی فرماندهی معاون عملیات وقت #نهاجا بودند!
«نه به #نگهبان اهانت کرد» و «نه خواستار #تنبیه او» ، بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم...
درست مثلِ #نماینده؟ !
واقعا چه گل هایی رو از دست دادیم و ؟؟؟؟؟
بیشتر...
تبلیغات