|
6 سال پیش
رضا رفیع
...تفنگت را زمین نگذار ستارخان مهر آبان تهران از سرداران غیور ترک ایران در جنبش مشروطه ملقب به سرد
......!تفنگت را زمین نگذار
ستارخان (۲۸ مهر ۱۲۴۵ - ۲۵ آبان ۱۲۹۳ تهران) از سرداران غیور ترک ایران در جنبش مشروطه و ملقب به "سردار ملی" است. او با همراهی مردم و با شهامت بسیار در برابر نیروهای حکومتی و استبدادی ضد مشروطه درتبریز ایستاد.
نام ستارخان، حداقل برای کسانی که سیر تاریخی مشروطه را دنبال کردهاند، آشناست. مسیری که پر از تلاطم و دگرگونیهای شخصیتی برای این سردار ملی بود تا به یک چهره مؤثر در تاریخ تحول سیاسی کشور تبدیل شود. ستارخان چهرهای مثبت و قهرمانی برای همه ایرانیان به حساب میآید، اما همیشه جبههبندیهای متفاوتی دراینباره مشاهده شده است.
در تاریخ نوشته اند که ستارخان در پاسخ به درخواست روسها برای برافراشتن پرچم روسیه بر سر درِ منزل خود، میگوید:
«ژنرال کنسول! من ميخواهم هفت دولت به زير بيرق ايران بيايد. من زير بيرق بيگانه نروم.»
این اظهارات مهر تأییدی از جانب بسیاری برای وطنپرستی ستارخان است. همزمان با افزایش فشارهای روسیه به ستارخان، وی برای تجلیل به تهران دعوت میشود و در مسیر تبریز به تهران بسیاری به استقبال او میآیند؛ سفری که به مرگ او منجر میشود.
یکی از این بدرقهکنندگان کسی جز یپرمخان ارمنی نیست که پس از انقلاب مشروطه به ریاست نظمیه رسید. یپرمخان و حیدرخان عمواوغلی، هردو از همرزمان ستارخان بودند، اما در تهران و پس از تصویب دستور خلع سلاح و امتناع سردار ملی، دستور حمله به پارک اتابکی از سوی یپرمخان صادر میشود. واقعهای که منجر به زخمیشدن ستارخان و کشتهشدن بسیاری از ملازمان او میشود.
از رهگذر تاریخ مشروطه ایران و مبارزات آزادیخواهی مردم علیه نظام استبدادی، ستارخان چهرهای محبوب باقی خواهد ماند. محبوب برای مردم به خاطر زندگی برای آنها که به واسطه او، تبریز سمبل مقاومت ملی شد تا همه ساله نام این شهر با سردارانی مانند او عجين شود و مورد تمجید راتسلاو، از کنسول وقت انگلیس، قرار گیرد که گفت: او سردار توده و آرزوهای مردم بود.
ستارخان، سمبل مبارزه با استبداد و مقاومت در برابر تهاجم و تسلط بیگانگان است. در طول ۱۱ ماه مبارزات مشروطه تبریز در دوران استبداد صغیر که این شهر در محاصره و تحریم غذایی و دارویی بود و مردم از شدت گرسنگی، به خوردن گیاهان روی آورده بودند(قابل توجه آقای دکتر ولایتی که با وجود چنین سوابق تاریخی مقاومتی، ما را به لنگ و نان خشک یمن حواله دادند!)؛ مردم شریف آذربایجان، قهرمانانه در کنار ستارخان و باقرخان، ایستادگی کردند و تو گویی که به زبان حال، به سردار ملی مبارزات آزادیخواهانه خود می گفتند: تفنگت را زمین نگذار!...
#ستارخان
ستارخان (۲۸ مهر ۱۲۴۵ - ۲۵ آبان ۱۲۹۳ تهران) از سرداران غیور ترک ایران در جنبش مشروطه و ملقب به "سردار ملی" است. او با همراهی مردم و با شهامت بسیار در برابر نیروهای حکومتی و استبدادی ضد مشروطه درتبریز ایستاد.
نام ستارخان، حداقل برای کسانی که سیر تاریخی مشروطه را دنبال کردهاند، آشناست. مسیری که پر از تلاطم و دگرگونیهای شخصیتی برای این سردار ملی بود تا به یک چهره مؤثر در تاریخ تحول سیاسی کشور تبدیل شود. ستارخان چهرهای مثبت و قهرمانی برای همه ایرانیان به حساب میآید، اما همیشه جبههبندیهای متفاوتی دراینباره مشاهده شده است.
در تاریخ نوشته اند که ستارخان در پاسخ به درخواست روسها برای برافراشتن پرچم روسیه بر سر درِ منزل خود، میگوید:
«ژنرال کنسول! من ميخواهم هفت دولت به زير بيرق ايران بيايد. من زير بيرق بيگانه نروم.»
این اظهارات مهر تأییدی از جانب بسیاری برای وطنپرستی ستارخان است. همزمان با افزایش فشارهای روسیه به ستارخان، وی برای تجلیل به تهران دعوت میشود و در مسیر تبریز به تهران بسیاری به استقبال او میآیند؛ سفری که به مرگ او منجر میشود.
یکی از این بدرقهکنندگان کسی جز یپرمخان ارمنی نیست که پس از انقلاب مشروطه به ریاست نظمیه رسید. یپرمخان و حیدرخان عمواوغلی، هردو از همرزمان ستارخان بودند، اما در تهران و پس از تصویب دستور خلع سلاح و امتناع سردار ملی، دستور حمله به پارک اتابکی از سوی یپرمخان صادر میشود. واقعهای که منجر به زخمیشدن ستارخان و کشتهشدن بسیاری از ملازمان او میشود.
از رهگذر تاریخ مشروطه ایران و مبارزات آزادیخواهی مردم علیه نظام استبدادی، ستارخان چهرهای محبوب باقی خواهد ماند. محبوب برای مردم به خاطر زندگی برای آنها که به واسطه او، تبریز سمبل مقاومت ملی شد تا همه ساله نام این شهر با سردارانی مانند او عجين شود و مورد تمجید راتسلاو، از کنسول وقت انگلیس، قرار گیرد که گفت: او سردار توده و آرزوهای مردم بود.
ستارخان، سمبل مبارزه با استبداد و مقاومت در برابر تهاجم و تسلط بیگانگان است. در طول ۱۱ ماه مبارزات مشروطه تبریز در دوران استبداد صغیر که این شهر در محاصره و تحریم غذایی و دارویی بود و مردم از شدت گرسنگی، به خوردن گیاهان روی آورده بودند(قابل توجه آقای دکتر ولایتی که با وجود چنین سوابق تاریخی مقاومتی، ما را به لنگ و نان خشک یمن حواله دادند!)؛ مردم شریف آذربایجان، قهرمانانه در کنار ستارخان و باقرخان، ایستادگی کردند و تو گویی که به زبان حال، به سردار ملی مبارزات آزادیخواهانه خود می گفتند: تفنگت را زمین نگذار!...
#ستارخان
بیشتر...
تبلیغات